عزیزان من! كسانی كه پایشان لغزید، خیلی از مواردش را كه ما دیدیم، ناشی بود از عدم تعمق در امر دین و معارف اسلامی؛ شعائری بود، شعارهایی بود، احساساتی بود، بر زبانشان بود، اما در دلشان عمق نداشت. لذا در گذشته ما كسانی را دیدیم كه آدمهای خیلی تند و داغ و پُرشوری هم بودند، بعد صدوهشتاد درجه وضع اینها عوض شد. سالهای اول انقلاب كسانی بودند - من با خصوصیات، آدمهایش را میشناسم؛ یعنی كلیات نیست - كه افرادی مثل شهید بهشتی را راحت و صریح از نظر انقلابی بودن و فهم درستش از انقلاب و از راه امام، نفی میكردند. بعد از گذشت مدتی، مشی اینها آنچنان شد كه مبانی انقلاب و نظام را انكار كردند! بعضی از آنها كه آدمهای با انصافتری بودند، صریحاً، و بعضیشان ملتویاً و مزوراً انكار كردند. آدمهای بیانصافترشان اینها هستند، كه به یك معانییی هم تظاهر میكنند؛ اما باطنشان اینطور نیست. این به خاطر این بود كه اینها عمق نداشتند. البته این یكی از عوامل است؛ یك عامل هم شهوات و دنیاطلبی و امثال اینهاست كه كسانی را هم كه عمق دارند، منحرف میكند. بسیار كسانی بودند كه عمق نداشتند. یكی از راههایی كه این عمق را در اعتقادات انسان، در مبانی فكری انسان، در روح انسان، در ایمان انسان ایجاد میكند، انس با قرآن است. بنابراین در زندگی حتماً قرآنِ با تدبر را در نظر داشته باشید و نگذارید حذف شود.
یكی هم این دعاهاست. در دعاهای معتبر خیلی معارف وجود دارد كه انسان اینها را در هیچ جا پیدا نمیكند؛ جز در خود همین دعاها. از جملهی این دعاها، دعاهای صحیفهی سجادیه است. در منابع معرفتی ما چیزهایی وجود دارد كه جز در صحیفهی سجادیه یا در دعاهای مأثور از ائمه (علیهمالسّلام) انسان اصلاً نمیتواند اینها را پیدا كند. این معارف با زبان دعا بیان شده. نه اینكه خواستند كتمان كنند؛ طبیعت آن معرفت، طبیعتی است كه با این زبان میتواند بیان شود؛ با زبان دیگری نمیتواند بیان شود؛ بعضی از مفاهیم جز با زبان دعا و تضرع و گفتگو و نجوای با پروردگار عالم اصلاً قابل بیان نیست. لذا ما در روایات و حتّی در نهجالبلاغه از این گونه معارف كمتر میبینیم؛ اما در صحیفهی سجادیه و در دعای كمیل و در مناجات شعبانیه و در دعای عرفهی امام حسین و در دعای عرفهی حضرت سجاد و در دعای ابوحمزهی ثمالی از اینگونه معارف، فراوان میبینیم. از دعاها غفلت نكنید؛ به دعاها بپردازید. دعا هم بكنید. شما بارهای سنگینی بر دوش دارید؛ دشمنهای زیادی هم دارید؛ مخالفان زیادی هم دارید؛ دولت اسلامی همیشه همینطور بوده. از اول انقلاب دولتهای ما، بخصوص وقتی كه تازهنفساند - این دولت شعارهای صریحِ روشنی هم در دلبستگی به مبانی انقلاب دارد، دیگر بیشتر - مخالفانی دارند؛ هم مخالفان بیرونی، هم مخالفان داخلی. جوّسازی میكنند، شایعهپراكنی میكنند، منفیبافی میكنند، دروغ پخش میكنند، احیاناً در صحنهی عمل و در كارهای میدانی كارشكنی میكنند. مقابلهی با این مخالفتها یك مقدار عزم و تصمیم قاطع و جدّ در عمل و خسته نشدن و دنبال كار را گرفتن میخواهد؛ یك مقدار هم توسل و توجه و تضرع و از خدا كمك خواستن لازم دارد. اگر از خدای متعال استمداد و استعانت كنیم، روح خستگیناپذیری را در ما بهوجود خواهد آورد. یكی از نعمتهای بزرگ خدا این است كه آدم خسته نشود و حوصلهاش سر نرود. در راههای طولانی گاهی انسان قوّه هم دارد؛ زانو و پاها اصلاً خسته نشده؛ اما آدم از حركت، خستهی روحی میشود. این خستگی روحی، انسان را از رسیدن به اهداف باز میدارد. برای اینكه این خستگی روحی پیش نیاید - كه از خستگی جسمی گاهی خطرش هم بیشتر است - استمداد از پروردگار، توكل به خدا و امیدواری به كمك الهی لازم است؛ این را از دست ندهید و این را داشته باشید. من و شما پیش خدای متعال عزیزتر نیستیم از كسانی كه قبل از ما بودند و از كسانی كه بعد از ما خواهند آمد؛ مگر اینكه عملمان خوب باشد و تقوایمان بیشتر از آنها باشد؛ این را توجه داشته باشید. اگر تقوای بیشتری به خرج دادیم، از خودمان بیشتر مراقبت كردیم، بهتر كار كردیم، بهتر به وظایفمان عمل كردیم، به قانون بیشتر احترام گذاشتیم و در جهت این اهداف، بیشتر پیش رفتیم، پیش خدای متعال عزیزتر خواهیم بود؛ اما بدون آن، نخیر. باید تلاشمان را در این جهت متمركز كنیم. مواظب باشیم در دامهایی كه دیگران افتادند، ما نیفتیم. هر كس در آن دامها بیفتد، همان بلاها و همان عواقب برایش متصور است؛ لذا فرقی بین ما و آنها نیست.1384/07/17
لینک ثابت