newspart/index2
نظام سلطه / استکبار جهانی/زرسالاران زورمدار/استکبار/صهیونیسم / سلطه جهانی/سلطه‌گران جهانی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
نظام سلطه

نکته‌ی دیگری که در مورد ایشان {حاج آقا نورالله اصفهانی} هست، روشن‌بینی و روشنفکری است. ببینید این مبارزاتی که با فرنگی‌ها و با خارجی‌ها و با نفوذ اجانب در کشور از طرف علما انجام گرفته، که یک نمونه‌اش خودِ میرزای شیرازی است، یک نمونه‌اش دو طرف مشروطیت هستند در نجف؛ یعنی هم آسید محمدکاظم، هم آخوند ملاکاظم خراسانی، که هر دوی اینها مخالف حضور بیگانه بودند؛ هم آن‌که با مشروطیت مخالفت می‌کرد، از حضور بیگانه می‌ترسید؛ هم ایشان که مشروطه می‌خواست، آن روح آزادی‌خواهی‌اش همراه با بیگانه‌ستیزی بود، و چه مرحوم آسید عبدالحسین لاری، چه مرحوم آسید عبداللَّه بلادی در بوشهر - که او هم داستان‌های مفصلی دارد - و چه مرحوم خیابانی و دیگرانی که در سرتاسر کشور در آن برهه بودند، منشأ مخالفت همه‌ی آنها با خارجی‌ها بود؛ یعنی صورت قضیه این بود که کفر در مقابل اسلام است؛ چون خارجی، کافر بود؛ فرنگی، کافر بود و نمی‌خواستند کفر بیاید. صورت این قضیه، صرفاً یک جنگ مذهبی را نشان می‌دهد؛ اما وقتی انسان کاوش می‌کند، می‌بیند در اغلب اینها، بخصوص در قضیه‌ی مرحوم حاج‌آقا نوراللَّه، مسأله فقط یک جنگ مذهبی نیست؛ یعنی دعوای این نیست که مسیحی‌ها می‌خواهند بیایند غلبه پیدا کنند؛ مسیحی‌ها که در خودِ اصفهان با آنها داشتند زندگی می‌کردند؛ ارامنه‌ی اصفهان همیشه بودند و با هم زندگی می‌کردند و مشکلی هم نداشتند؛ پس دعوا، دعوای مذهبی نبود، بلکه دعوا، سر همان چیزی است که ما امروز از مسأله‌ی استقلال می‌فهمیم؛ یعنی سلطه‌ی اقتصادی، سلطه‌ی فرهنگی، سلطه‌ی سیاسی، سلطه‌ی اجتماعی و نفوذ ویران‌کننده و خانه‌براندازی که غرب در دنیا داشته - آن دوره، دوره‌یی بود که غرب با نشاط و با سرزندگی داشت می‌آمد و حالت تهاجمی داشت - اینها این را می‌دیدند؛ این را می‌فهمیدند. مرحوم حاج‌آقا نوراللَّه از آن شرکتی که احداث می‌کند، از آن حرفهایی که می‌زند، از همان گفتگوهایی که در کتاب «مسافر و مقیم» مطرح می‌کند - متأسفانه فرصت نشد که من درست آن کتاب را نگاه کنم؛ فقط بخش‌هایی از آن را خواندم - نشان می‌دهد که مرد بسیار روشن‌بین، بسیار آگاه و متوجه به ابعاد سلطه‌ی بیگانه است. اگر دولت انگلیس استعمارگر، اسلام را هم آورده بود و بنا بود همین کارها را بکند، ظاهراً در موضع ایشان تغییری پیدا نمی‌شد؛ فرقی نبود بین این‌که مسیحی باشد یا مسلمان باشد. استعمارگری و سلطه‌ی فرهنگی و نفوذ در ارکان حیات مدنی کشور بود که این بزرگان را حساس می‌کرد و وادار می‌کرد به این‌که مقابله کنند و مقاومت کنند.1384/05/15
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی