ملت ایران از فشار دیکتاتوری رژیم دستنشانده از یک طرف، فشار زندگی از یک طرف، فشار تحمیل فرهنگ فساد از یک طرف، و سلطهی خارجی و بهطور مشخص عوامل و عناصر امریکایی از یک طرف، به ستوه آمده بود. این خشم عمومی و این انگیزهی عمومی از ایمان مذهبی ملت ایران بهطور کامل سیراب شد و معنا پیدا کرد. این خشم عمومی، خشم کور نبود؛ انگیزهی تعریف نشده نبود؛ مردم میفهمیدند که چه میخواهند و چه کار میخواهند بکنند؛ و این بر اثر تعلیمات اسلامی بود. حرکت طلاب جوان و فضلای وزین به دنبال رهبری بینظیر امام بزرگوار در طول سالهای متمادی این خودآگاهی را در ملت ایران به وجود آورده بود که این وضعیت برای یک ملت و یک کشور مایهی سرافکندگی است؛ و این وضعیت قابل تغییر یافتن است؛ و فقط هم به دست خود مردم ممکن است تغییر پیدا کند. این را مردم بهدرستی فهمیده بودند. خشم عمومی در همه جای ایران گسترده بود؛ منتها مثل همهی حوادث دیگر لازم بود نقطهی آغازینی به وجود بیاید؛ قهرمانی پا وسط میدان بگذارد و شروع کند. این شروعکننده، مردم قم و حوزهی علمیهی قم بودند؛ اهمیت قضیه اینجاست. انگیزه، اسلام؛ هدفها، تعریفشدهی به وسیلهی معرفت ایمانی و اسلامی؛ امید به حمایت الهی و تکیه به نیروی مجاهدت ملی؛ این مجموعهی آن چیزی بود که ملت ایران، چه در نوزده دی، چه در حوادثی که پس از آن به برکت نوزده دی پیش آمد، آن را در خود جمع کرده بود. این حادثه، طوفان را آغاز کرد؛ طوفانی که هلاک در آن، برای نیروهای ضد حق، نیروهای طغیان و نیروهای شر قطعی شده بود. «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر انّ الارض یرثها عبادی الصالحون»؛ این وعدهی الهی است. حق تا وقتی از مردم پشتیبانی نداشته باشد، یک واقعیت ذهنی و یک حقیقت معنوی است؛ نمیشود توقع داشت در جایی تحقق و استقرار پیدا کند. اما وقتی به دنبال حق، نیروی ایمان انسانها بسیج شد و به راه افتاد، حق طبق طبیعت نظام هستی است؛ لذا تحقق پیدا میکند، و تحقق پیدا کرد. اگر در طول تاریخ طولانیِ امت اسلامی، از قرون اولیه تا امروز، از وقتی ضعف مسلمانها شروع شد، میبینیم حق مظلوم و مقهور واقع شد، بهخاطر همین کمبود بود؛ چون نیروی مؤمنِ انسانی شانهی خودش را زیر بار حق نداده بود تا حق را در جامعه عَلَم کند؛ پرچم حق را برافراشته کند؛ ستون حق را در زمین حیات و زندگی مردم استقرار ببخشد؛ لذا همین چیزی شد که میبینید: زندگی امت اسلامی به این روزِ فلاکتبار افتاد که در بسیاری از نقاط جهان ما شاهدش هستیم. ولی ملت ایران قانون الهی را عمل کردند؛ یعنی حق را متحمل شدند؛ شانه زیر بار تحقق حقیقت الهی دادند؛ وارد میدان شدند؛ خدای متعال هم نصرت را- همچنان که در قرآن مکرر وعده کرده است- برای اینها ارزانی داشت. این کار از قم شروع شد. این روز را مهم بدانید؛ این روز یک مقطع تاریخی است. برای نگهداری آن و گسترش دادن مفاهیمی که در این حادثه وجود دارد، باید تلاش و مجاهدت کرد.
ملت ایران وارد میدان شدند؛ سلطهی دیکتاتوریِ وابسته را از سر خودشان راندند؛ حضور دشمن غارتگر را از کشورشان نفی کردند؛ دشمن را بیرون راندند؛ نظام فرهنگیِ غلط و سلطهی تحمیلی فرهنگ بیگانه را تا آنجایی که توانستند، زدودند و جریان حق را حاکم کردند. طاغوت رفت و نیروی متکی به مردم و برخاستهی از ایمان دینی سرکار آمد و همچنان که خدا وعده داده، برکات الهی نازل شد؛ «و لو انّ اهل القری آمنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الأرض». خدای متعال وعده کرده است که اگر ایمان و تقوا به میدان بیاید، باب رحمت و برکت را هم باز میکند؛ و این کار صورت گرفت.1383/10/19
لینک ثابت