سال پاسخگویی هم که ما مطرح کردیم، باید به آن توجه شود؛ منتها یکی دو نکتهی ظریف در اینجا وجود دارد که باید به آن توجه شود: اولا وقتی شما سؤال میکنید و پاسخ میخواهید، باید سؤالی بکنید که پاسخ آن - از سوی هر کسی - قابل تشخیص و ارزیابی کمی باشد؛ والا اینکه شما بگویید «آیا میدانید که از قبل بیکاری چه مشکلاتی پیش میآید؟»، جوابش این است که بله، میدانیم. «چهکار میکنید؟» همین کارهایی که میبینید داریم میکنیم. اینطور طرح پرسش، چیزی عاید نخواهد کرد. یا از قوهی قضاییه بپرسید «شما برای رفع این ویرانه در پنج سال گذشته چه کار کردید؟» آنها چند صفحه به شما آمار خواهند داد که این کارها را کردهایم. پاسخگویی مقولهی بسیار حساسی است. چیزی که شما باید به آن اهتمام داشته باشید، خواست است. خواست عدالت و رفع فساد، بسیار مهم است. این خواستها باید وجود داشته باشد. در کنار این خواستها، اینطور هم نباشد که همهی کارهایی را که مسؤولان کردهاند، انسان زیر سؤال ببرد و مورد تردید قرار دهد؛ نه، واقعا در همین زمینههایی که شما مطرح کردید، کارهای خوب و زیادی صورت گرفته؛ منتها ادارهی کشور در مقطع امروز کار بسیار مشکلی است. میدانید امروز ما در یک چالش عظیم قرار داریم با مراکز قدرتی که فکر آنها این است که اگر این نظام کارآمدی خود را بهطور کامل اثبات کند، عرصه برای آنها تنگ خواهد شد؛ کمااینکه همین الان هم آنها میبینند در مقابل نظام جمهوری اسلامی کمکاری کردهاند که نظام ما توانسته به پیشرفتهایی که دوستان اشاره کردند، نایل آید. البته به شما عرض بکنم؛ پیشرفتها در بخشهای مختلف، بیش از اینهاست. گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسی است و - همانطور هم که چند روز پیش در جلسهیی مطرح کردم - همه چیز ماست. منهای آن، جمهوری اسلامی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم. این گفتمان را باید همهگیر کنید؛ بهگونهیی که هر جریانی، هر شخصی، هر حزبی و هر جناحی سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنی برای عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید؛ این مهم است. اما در برخورد با آنچه شده، باید خانگی برخورد کنید؛ نه بیگانهوار و معترض. بالاخره کارهای زیادی انجام گرفته، احیانا کوتاهیهایی هم شده؛ اما باید مشکل را حل کرد. نباید نتیجهی قهری نحوهی بیان این باشد که بعد از چندی انسان احساس کند که به کل مجموعه بشدت معترض است؛ نه، شما برای موفقیت کل مجموعه دارید تلاش میکنید؛ اصلا همهی تلاشتان این است که نظام را پیش ببرید. هرچه میتوانید، جزئیات را تکمیل کنید. در بخشهایی که خلأ وجود دارد، هرچه میتوانید، کمک کنید تا خلأ برطرف شود. هرچه میتوانید، شعار اصلی عدالت و آنچه را مربوط به عدالت است، تقویت و همگانی و در ذهنها تعمیق کنید و روی پشتوانه و فلسفهی فکری آن کار کنید - اینها لازم است - اما کاری نکنید که مخالفان شما این تردید را دامن بزنند که آیا نظام اسلامی میتواند؟ آیا نظامی اسلامی توانسته؟ البته که میتواند؛ البته که توانسته! مدعی دستگاههای مختلف از لحاظ کارآمدی، خود بنده هستم. من دائما نسبت به کارآمدی، از اینها سؤال و مطالبه میکنم؛ اما بنده اعتقادم این است که نظام اسلامی از همهی دولتهایی که در دوران استعمار و دوران نزدیک به استعمار در کشور ما وجود داشته، قویتر عمل کرده است. بدون تردید نظام جمهوری اسلامی در همهی بخشها قوی عمل کرده است. عناصر مؤمن و کارآمد در نظام وجود داشتهاند؛ پشتوانهی مردمی هم به آنها کمک کرده است. در بخشهایی ما با قدرت وارد میدان شدهایم که فکرش را نمیتوانستیم بکنیم. در همهی بخشها اینطور است. الان جای توضیح و بیان آمار نیست. البته اقتضای این دورهی از نظام جمهوری اسلامی، اقتضای کار بیشتر، انقلابیتر، مؤمنانهتر و همهی امکانات را بیش از این به میدان آوردن است؛ این را قبول داریم. البته کمکاری وجود دارد، اما ناکارآمدی وجود ندارد؛ بین اینها باید تفکیک قائل شد. ناکارآمدی وجود ندارد؛ نظام اسلامی کارایی دارد. یک نشانهی کارایی نظام، وجود شماست. جوان دانشجوی مؤمن و معتقد به نظام میتواند حرف و انگیزهی خودش را قوی در فضای جامعه مطرح کند. حرف شما فردا در تمام فضای جامعه منتشر میشود؛ این نکتهی خیلی مهمی است؛ این خودش کارآمدی این نظام است. کارآمدی نظام غیر از کارآمدی این دستگاه یا آن دستگاه است؛ نظام، نظام کارآمدی است. البته کارآمدی نظام، مجموعهی عملکرد مثبت و منفییی است که دستگاههای نظام دارند؛ اما این برآیند مثبت است.1383/08/10
لینک ثابت