این استعداد جوشان، این سرزمین غنی، این موقعیّت جغرافیاییِ حسّاس، این تاریخ پُرشکوه- که پشتوانهی فرهنگی و پشتوانهی افتخارات ماست- و بالاتر از همه، نور ایمانی که امروز در دلهای جوانان ما میدرخشد و دنیا را متوجّه خود میکند، همه نوید دهندگان به نسل جوان و نوجوان ما برای آینده است. تلاش شما باید این باشد که آن آینده را هرچه بهتر بسازید. ما همین جوان، همین موقعیت و همین گذشتهی تاریخی را قبل از انقلاب هم داشتیم؛ اما این درخشندگی و پیشرفت را نداشتیم. چرا؟ چون آن روز دستگاه سیاسی و قدرتی که بر این کشور و بر همهی مراکزِ تلاش و توان در این کشور حاکم بود، اوّلًا از دین و ایمان و اعتقادات ارزشی بیبهرهی محض بود- یکمُشت افراد پوک بدون اینکه در درون خود ارزش والایی داشته باشند، بر مردم حکومت میکردند- ثانیاً همینها موجب شده بود که خود آنها وابستهی به دشمنان باشند. ایران عزیز ما بهشتِ غارتگران و چپاولگران بود. چرا؟ چون کدخدا را دیده بودند، ده را میچاپیدند! مسئولان نظام را در چپاولگریهای خودشان شریک کرده بودند و این ملت را میچاپیدند. انقلاب آمد و بزرگترین مانع را در مقابل نفوذ خائنانهی بیگانگان و همچنین سلطهی غیر مشروع و غیر منطقی افراد فاسد ایجاد کرد. آن مانع چه بود؟ اسلام بود. تا وقتی اسلام در جایگاه خود قرار داشته باشد، تبلیغاتچیهای استکبار جهانی و بینالمللی از اسلام به شدّت بیمناکند. بله؛ اگر اسلام از سیاست و زندگی و محیط اجتماعی دور و مخصوص کُنج عبادتگاه و خلوت مساجد باشد، از آن باکی ندارند. اگر یک عدّه در خلوت، خود را به عبادت مشغول کنند، درحالیکه عرصهی جامعه، ادارهی جامعه، مدیریّت کشور و سررشتهداریِ امور، دستِ افکار و اهواء و مکتبهای گوناگون باشد، آنها از این اسلام ابایی ندارند و به آن اهمیتی نمیدهند؛ اما اگر اسلام آنچنان که خدا خواسته و قرآن تشریع کرده، به معنای برنامهی زندگی تلقّی شد و مورد پذیرش قرار گرفت، از آن میترسند. چرا؟ چون این اسلام، در وهلهی اوّل دو عنصر بزرگ در درون خود دارد که یکی عبارت است از احترام به شخصیت و اهتمام به رشد انسان، و دوم جلوگیری از نفوذ غارتگران و طاغوتها و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانی. در کلمهی توحید، اینها وجود دارد؛ «لا إله إلّا اللّه». یکی از مصرعهای برجسته و مهمِّ قصیدهی «لا إله إلّا اللّه» این است که با طاغوتها، طغیانگرهای جهانی، قدرتهای ظالم بینالمللی و ستمگرانی که امروز شما میبینید در دنیا چگونه تاختوتاز میکنند و با ملتها چه میکنند، نمیشود کنار آمد. توحید اجازه نمیدهد مسلمان در مقابل قدرتهای بدون مهار که با فلسطین و عراق و افغانستان آنطور رفتار کردند و قبلًا با بوسنی و لبنان و دیگر کشورهای اسلامی و سایر نقاط دنیا طور دیگر رفتار کردند، کرنش کند. همین کرنشها از سوی برخی از ملتهای ضعیف شده است که اینطور این خونآشامها را قدرتمند کرده است. اگر ملتها حقِّ خود را بشناسند و بخواهند زیر بار زورگوییهای بینالمللی نروند و شعارهای دروغین این ریاکاران بینالمللی را قبول نکنند، اینها اینطور قدرتمند نمیشوند.
اسلام اجازه نمیدهد ملتهای مسلمان زیر بار زور و سلطه بروند و لگدکوب شوند. شخصیت و عزّت و رشد انسان اسلامی در هر شرایطی باید محفوظ بماند؛ اینها در درون اسلام است. اسلام وقتی به عنوان برنامهی زندگی مطرح شد، اینها هم مطرح میشود. جامعهی ما بحمد اللّه از میلیونها جوانِ دختر و پسر برخوردار است. این مایهی افتخار برای ملت ماست. این ملت باید به وجود این همه جوان، این همه استعداد و این همه دلِ پاک و نورانی ببالد و جوان هم باید به کشور خود، به انقلاب خود، به نظام اسلامی خود و به پرچم برافراشتهی اسلام خود ببالد و آینده را بسازد. آینده با حرف ساخته نمیشود؛ با کار هوشمندانه و مؤمنانه ساخته میشود. باید کار کنید؛ آن هم کار هوشمندانه و برخوردار از پشتوانهی ایمان. جوانانی که امروز شما میبینید ناگهان در قالب یک کارِ بزرگ فنّی و یا ایجاد یک فناوریِ بزرگ ظاهر میشوند، مدّتها مؤمنانه تلاش و کار کردهاند و ناگهان در عرصههای علم اینطور ظاهر شدهاند.1382/06/26
لینک ثابت