در مورد مردم، مهمترین کاری که امام کرد، این بود که مفهوم مردمسالاری را از چیزی که طراحان دمکراسی غربی و عوامل آنها در صحنههای عملی میخواستند نشان دهند، بهکلی دور کرد. سعی آنها این بود که اینطور القاء کنند که مردمسالاری با دین سالاری و دینداری سازگار نیست. امام این مفهوم باطل را زایل کرد و مردمسالاری دینی - یعنی همان جمهوری اسلامی - را در دنیا مطرح نمود. او به زبان هم اکتفا نکرد؛ صرفا استدلال فکری هم نکرد؛ عملا این را نشان داد.
امروز نظام جمهوری اسلامی - که یک نظام دینی است و قواعد و اصول و پایههای ارزشی آن از دین سرچشمه میگیرد - یک نظام مردمسالار به تمام معناست و در هیچیک از کشورهای اسلامی، مردمسالاری به شکل وسیعی که در جمهوری اسلامی هست، وجود ندارد. البته این حقیقت برای جبههی دشمنان تلخ است. آنها حاضر نیستند ببینند در مقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته میشود. سعی آنها این است که بین مردمسالاری و دین فاصله ایجاد کنند؛ لذا واقعیت نظام جمهوری اسلامی رنجشان میدهد. برای اینکه بتوانند افکار عمومی دنیا را از این حقیقت درخشان منحرف کنند، با وسایل تبلیغاتی و ابزارها و عمال تبلیغاتی خود، ملت ایران را به دمکراسی دعوت میکنند! این یکی از طنزهای بزرگ امروز ما و این نقطهی تاریخ است. همان کسانیکه نظام طاغوتی شاه، نظام استبدادی دوران پهلوی، کودتاهای نظامی و نظامهای هیچ از دمکراسی نفهمیده و نشناخته را مورد قبول و تصدیق قرار میدهند، نظام جمهوری اسلامی را که در طول بیستوچهار سال عمرش، بیست و چند انتخابات در آن برگزار شده و از رهبری تا ریاست جمهوری تا نمایندگان مجلس و ارکان نظام آن، با واسطه و بیواسطه، به انتخاب مردم سر کار میآیند و مردم آنها را میشناسند و میپسندند و انتخاب میکنند، به دمکراسی و مردم سالاری دعوت میکنند! این در حالی است که مردمسالاری و میل مردم به شرکت در انتخاب مسؤولان، مثل کشور ما، در خود امریکا - که دشمنان ما و قدرتهای گزافهگوی امریکایی، از پشت بلندگوهای خود، ملت ما و ما را مخاطب قرار میدهند - وجود ندارد. رئیسجمهور امروز امریکا برخلاف قواعد مردمسالاری کشورش سر کار آمده است؛ این را همه میدانند. آنها با نظامهای استبدادی کنار میآیند، چون تسلیم هستند؛ با نظامهایی که بر اثر کودتا بهوجود آمدهاند، کنار میآیند، چون مطیع هستند؛ اما نظام اسلامی را چون معتقد به استقلال و متکی بر ارزشهای خود است و حاضر نیست سلطهی آنها را بپذیرد، مورد انتقاد قرار میدهند و به آن، تهمت استبداد و دیکتاتوری میزنند، که مناسب خودشان است.1382/03/14
لینک ثابت