newspart/index2
شجاعت علمی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
شجاعت علمی

امروز در این کشور، نخبه‏پروری و راه یافتن به المپیادهای جهانی مشاهده می‏شود. البته این‏ها ضایعاتی هم دارد که دوستمان اشاره کردند: معرفی کردن چهره‏ها و آسان کردن کار دستگاه‏های پول‏ساز و کمپانیهایی که دنبال فکر و ذهن و مغزِ کارآمد هستند تا آن‏ها را بربایند؛ اما این حرکت به‏خودی‏خود یک حرکت علم‏پروری در جامعه‏ی ما بود؛ نشان‏دهنده‏ی جرأت و جسارت کشور و طبقه‏ی جوان ما بود؛ برای اینکه بتوانند در میدانهای علمی، خود را نشان دهند و اثبات کنند که می‏توانند.

نکته‏ی آخر این است که پیشرفت علمی و اقتباس علمی- که من به اقتباس معتقدم؛ اما به ترجمه‏ی محض و اکتفای به ترجمه، معتقد نیستم- کاری لازم است و اسلام هم ما را به این، امر می‏کند. به‏هرحال گرفتن علم از دیگران، با گرفتن فرهنگِ دیگران اشتباه نشود. این مغالطه‏ی بزرگی است که کسی بگوید علم غربی‏ها خوب است، پس فرهنگ و سیستم زندگی و اخلاقشان هم خوب است؛ نه، این‏ها باهم ملازمه‏ای ندارد. علمشان خوب است؛ اما این علم، پروریده و ساخته‏ی این فرهنگ نیست؛ حتّی این فرهنگ به این علم ضرر هم می‏زند. علم، مولّدها و عناصر به وجودآورنده‏ی خاص خود را دارد؛ باید آن‏ها را پیدا کرد. فرهنگ بی‏بندوباری، بی‏دینی، خودپرستی، گرایش به پول و مادّه و اصیل دانستن مادّیگری و ارزشهای مادّی، فرهنگهای غلطی است که امروز غرب دچار این‏هاست. اگر آن مردم، پارسا و صالح و نیکوکار و کم‏اعتنا به زخارف دنیا بودند، این دانش برای دنیا مفید می‏شد؛ همچنان که در دوره‏ی شکوفایی اسلامی در قرن چهارم و پنجم و ششم هجری، برجستگان علمی‏ای به وجود آمدند و دانش را به اوج قلّه‏ی آن روز رساندند و به‏هیچ‏وجه فرهنگی که امروز در غرب رایج است- فرهنگ بی‏بندوباری و بی‏دینی و امثال این‏ها- بر آن‏ها حاکم نبود؛ مثل ابن‏سیناها، محمّد بن زکریّای رازی‏ها، خوارزمی‏ها و دیگران. این‏ها در فرهنگی مثل فرهنگ غرب رشد نکردند؛ همچنان که دانشمندان بزرگ غرب و کسانی که دانش غرب را پایه‏گذاری کردند، هرگز در چنین فرهنگی رشد نکردند. بنابراین پیشروی و برتری علمی غرب را به‏هیچ‏وجه به معنای برتری فرهنگ غرب ندانید.1381/07/03

لینک ثابت
به وجود آمدن رنسانسِ اروپا بر اساس ترجمه‌های کتب كشورها و مناطق اسلامی

ما این مشكل تاریخی را داریم و متأسّفانه این مشكل در حكومتهای وابسته و فاسد پیشینِ این كشور ریشه دارد و بلایی است كه از صدوپنجاه سال پیش بر سرِ ما آمده و باید خود را بتدریج از این بلا رها كنیم. آن این است كه از اوّلی كه پرتو علمِ جدید در این كشور افتاد، نخبگان آن روز كشور، به فكر ترجمه افتادند. نه فقط ترجمه‌ی آثار علمی، بلكه حتّی فكر و اندیشه‌ی ترجمه‌ای؛ همه چیز به صورت ترجمه از آنچه دیگران انجام دادند و خود را در چارچوب قالبهای آنها درآوردن. این گروه، مطلقاً جرأت ایجاد یك فضای جدید علمی را به خود ندادند. نه فقط گفتند علم را از آنها بگیریم، بلكه معتقد بودند باید فرهنگ و اخلاق و تفكّرات و عقاید سیاسی و اجتماعی را هم از آنها بگیریم!

بدترین مشكلِ یك كشور این است كه تمدّن و هویّت خود را فراموش كند. ما باید امروز درصدد ساختن تمدّن خود باشیم و باور كنیم كه این ممكن است. در تبلیغات گذشته‌ی این كشور در خصوص ناتوانی ایرانی و توانایی غربیها آن‌قدر مبالغه شده كه امروز اگر كسی بگوید ما كاری كنیم كه غربیها به علم ما احتیاج پیدا كنند، می‌بینید كه در دلها یك حالت ناباوری به وجود می‌آید: مگر چنین چیزی ممكن است؟ بله؛ من عرض می‌كنم می‌شود. شما همت كنید پنجاه سال دیگر این‌طوری شود. البته این چیزها در كوتاه‌مدّت اتفاق نمی‌افتد؛ اما اگر شما امروز در راه درست قدم بردارید، هیچ اشكالی ندارد كه پنجاه سال دیگر، جهت اتوبان علم - كه امروز یكطرفه و از یك سو به سوی دیگر است - یا دو طرفه شود، یا یكطرفه و از این سو به آن سو شود؛ چه مانعی دارد؟ مگر یك روز این‌طور نبود؟ یك روز علم را غربیها از شرق و از همین ایران گرفتند. پایه‌گذار بسیاری از علومی كه امروز در دنیا رایج است، ایرانیها هستند. در ریاضی، فیزیك، پزشكی، نجوم و بسیاری از علوم دیگر، ایرانیها پایه‌گذار بودند. اصلاً رنسانسِ اروپا بر اساس ترجمه‌هایی كه در كشورها و مناطق اسلامی انجام گرفته بود، صورت گرفت. ما می‌توانیم این را تصوّر كنیم كه یك روز ایران تولید كننده‌ی خلاقّ علم شود.1381/07/03

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی