آمریکاییها با حمله به افغانستان ضرر کردند. آنها چه به مقاصد نظامی خود در اینجا برسند، چه نرسند، دو ضرر عمده کردهاند که یکی مخصوص خود آمریکاییهاست، یکی هم ضرری است که دنیای غرب در آن با امریکا شریک است. آن ضرر عمدهای که خود امریکا و دنیای غرب- مشترکاً- در این قضیه تحمّل کردند، این است که چهرهی لیبرالیزم غربی یکبار دیگر افشا شد. در دنیا اینقدر با افتخار از لیبرال دمکراسی غرب نام میآورند و میگویند در غرب، آزادی و تمدّن و دمکراسی و احترام به آراء مردم وجود دارد. بله، زبان جای نرمی است و هرطور بخواهند، میتوانند آن را بگردانند؛ اما در میدان آزمایش معلوم میشود که هرکس چهکاره است! افغانستان میدان آزمایش جدیدی برای لیبرالیزم غرب شد تا نشان داده شود اینها آنجایی که منافع و خواست استکباریشان اقتضا کند، از هیچ عملی فروگذار نمیکنند و حاضرند یک کشور و ملت را بدون هیچ دلیلی به خاک و خون بکشند. در قضیهی حمله به عراق، دولت امریکا دلیلگونه و بهانهای داشت؛ میگفت عراق به کویت حمله کرده است؛ البته آن دلیل هم کافی نبود. اگر عراق به کویت حمله کرده است، چرا باید به شهرهای عراق حمله کنند؟! به نیروهای نظامی باید حمله میکردند. بنابراین آنجا این دلیل، کاملًا قانعکننده نبود؛ اما اینجا همان هم نیست. اینها خودشان هم اعتراف میکنند که مردم هرات، قندهار، کابل و جلالآباد هیچ تقصیری ندارد؛ بلکه یک گروه یا چند نفر انگشتشمار مسئولیت دارند. پس چرا مردم را میکوبید؟! برای اینکه بتوانند به ملت امریکا جوابی بدهند، برای خود مجوّز درست کردهاند و از روی خشم، چنین حرکت وحشیانهای را مرتکب میشوند و مردم افغانستان را قتل عام میکنند. بنابراین چهرهی لیبرالیزم غربی یکبار دیگر افشا شد و معلوم گردید در زیر دسته گلی که نشان میدهند، چماق مخفی کردهاند و در زیر این ظواهر ادکلنزدهی کراوات بستهی منظّمِ و مرتّب، یک چهرهی مخوف پنهان است؛ این را دنیا فهمیده است.
اما آن ضرری که مخصوص امریکاست، این است که نهضت جهانی اسلام با شعار «مرگ بر امریکا» تسریع شد و نشان داده شد استکباری که ایران تکرار میکند، یعنی چه. وقتی گفته میشود دلیل بیاورید که این اشخاصی که شما میگویید، متّهم قضیهی بیستم شهریور نیویورک و واشنگتناند، دلیل نمیآورند؛ میگویند اینها مجرمند! وقتی گفته میشود به مردم افغانستان حمله نکنید، حمله میکنند. حتّی دوستان اروپاییشان هم که صریحاً حاضر نیستند حمله را محکوم کنند، ولی با زبانهای گوناگون این کار را زشت میشمرند. درعینحال باز آمریکاییها دست برنمیدارند! وقتی به آنها میگویند مردم در افغانستان کشته میشوند، آقا (!) مصاحبه میکند که نه، این عکسهایی که شما از بچهها و زنهای مجروح در تلویزیون نشان دادید، جعلی است؛ ما هیچکس را نکشتهایم! این همه خانه را خراب کردند، مراکز هلال احمر را زدند، مراکز غیر نظامی را به طور آشکار نابود و ویران کردند؛ اما مثل آدمی که «ان رءاه استغنی» است، با یک حالت تکبّر میگوید نه؛ همین چیزی است که من میگویم! وقتی به آنها میگویند ماه رمضان نزدیک است، به مناسبت این ماه حملات خود را قطع کنید، میگویند نه؛ ما برای ماه رمضان حملات را متوقّف نمیکنیم! وقتی به آنها میگویند بمبها و موشکهای آنچنانی در افغانستان جنایت به بار میآورد، با خونسردیِ تمام مصاحبه میکنند و میگویند ما تصمیم داریم این نوع بمبها و موشکها را همچنان بر سر این کشور ببارانیم! استکبار یعنی همین که گوششان بدهکار هیچ حرف حسابی در دنیا نباشد. اینها توقّع دارند پای کشورهای اسلامی و ایران اسلامی به مناقشهای که بههیچوجه نمیشود موضع این مستکبر ظالم متجاوز را در آن تأیید کرد، کشانده شود. سعی دولت جمهوری اسلامی و مسئولان کشور بر این بوده است که کشور را از این مناقشه دور نگه دارند؛ اما درعینحال مواضعشان را به همهی دنیا بگویند. و من به شما عرض کنم، نشانهی رشد نظام اسلامی و انگیزههای اسلامی در دنیا همین بود که این پیام از سوی ملتهای مسلمان گرفته شد. خیلیها دلشان میخواست در روزهای اوّل چیزی بگویند؛ اما تهدیدها اجازه نمیداد. وقتی جمهوری اسلامی حرف خود را بیان کرد، دیگران هم جرأت پیدا کردند و حرفشان را گفتند.1380/08/08
لینک ثابت