newspart/index2
رشد اقتصادی / الگوی پیشرفت بومی/عدالت و پیشرفت / توسعه اقتصادی/پیشرفت اقتصادی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
رشد اقتصادی

ایران اسلامی میتواند شکوفایی متناسب اقتصادی را به‌وجود آورد. ما به این کار قادریم؛ اما شرایطی دارد. مطالبی که آقایانِ مسؤولان و مدیران گفتند، بخشی از شرایط لازم است که باید مورد توجّه قرار گیرد. این‌که کسانی خیال کنند نمیشود کار کرد، نمیشود پیش رفت، نمیشود گره‌ها را باز کرد؛ این خطاىِ در دید و ضعف نفس است. ما با مدیریّت دلسوز و کارآمد، بااحساس تعهّد و به کار گرفتن ابتکارها و استعدادهای انسانی، میتوانیم همه بن‌بستها را باز کنیم. ما در این زمینه چیزی کم نداریم. من مکرّر عرض کرده‌ام که هر جا مدیریّتهای متعهّد، مؤمن و دلسوز بر سرکار بودند و با عقل و درایت و ایمان و تعهّد نسبت به مردم و نظام اسلامی کار کردند، ما توفیق پیدا کردیم. شما به عرصه کشور نگاه کنید؛ ما در زمینه بخشی از پیچیده‌ترین صنایع - که یک روز صنعتگران این کشور حتّی فکرش را نمیکردند - به خاطر مدیریّتهای کارآمد، به حدّ مطلوب رسیدیم. بسیاری از بیگانگان، دشمنان و رقیبان حتّی حاضر نیستند این واقعیت را باور کنند؛ ولی بالاخره باور میکنند؛ چون آثارش را در گوشه کنار میبینند. ما در بخشهای صنعت دفاعی از کجا به کجا رسیده‌ایم؟ در دوران جنگ، ما در تولید ساده‌ترین مهمّات این کشور مشکل داشتیم؛ اما امروز بخشی از ابزارهای بسیار پیچیده - که خیلی از کشورهایی که نسبت به ما سابقه بیشتری در صنعت دارند، از آن محرومند - به وسیله همین جوانان متعهّد و مدیران دلسوز، در بخشهای دفاعی ما ساخته میشود. توانایی صنعتی، قابل انحصار نیست. اگر در جایی استعداد و ظرفیتی وجود دارد، به کل بخش صنعت قابل تعمیم است. در بخشهای تولیدىِ دیگر نیز همین‌طور است. ما دهها سد در این کشور ساختیم. بنده به یاد میآورم که اوایل انقلاب در یکی از سدها نشت آب وجود داشت. آن روز بعضی افراد جمع شدند و گفتند: همان مهندسهایی که این سد را ساخته‌اند، باید بگوییم از فلان کشور اروپایی بیایند و جلوِ نشت آب را از این سد بگیرند. اما همین جوانان و نیروهای مؤمن و متعهّد و همین مدیران دلسوز ما در این چند سال، دهها سد ساخته‌اند. امروز بزرگترین سدّ منطقه را - که سدّ کرخه است - بچه‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساخته‌اند. چهار، پنج سال قبل از این، هنگامی که سدّ کرخه را میساختند، من رفتم از آن بازدید کردم؛ دیدم روی کوه روبه‌روی سد با خط درشت - که از چند کیلومتری خوانده میشد - این فرمایش امام را نوشته‌اند که «ما میتوانیم». بله، میتوانیم. هم در بخش بازرگانی و سایر بخشهای خدمات، هم در بخش صنعت و معدن و هم در بخش کشاورزی، باید مدیریّت دلسوز و متعهّد زمام کار را در دست گیرد. سیاستهای کلّىِ اعلام‌شده در این بخشها هیچ ابهامی ندارد. من نمیدانم مسؤولان بخشهای گوناگون صنعت آیا این سیاستها را مورد توجّه قرار داده‌اند و مطالعه میکنند یا نه؟ برنامه‌ها اگر طبق این سیاستها تدوین و با مدیریّت اجرا شود، ما به طور محسوس شاهد گشایش کارها و راهها خواهیم بود. در بخش کشاورزی و دامداری - که یکی از بخشهای مهمّ ماست - اساس توجّه باید به این باشد که ما در محصولات اصلىِ مصرفی کشور، به خودکفایی برسیم؛ همچنانی که در یک وقت این کار تجربه شد و جهاد سازندگی در چند سال گذشته، کشور را از واردات مواد لبنی بینیاز کرد. مردم ما ناچار بودند پنیر و بقیه مواد لبنی وارد شده از خارج را مصرف کنند؛ اما امروز احتیاجی ندارند؛ چون خودکفایی پیدا شد و ما امروز صادر هم میکنیم. اخیراً مسؤولان بخش کشاورزی به بنده اطّلاع دادند که قادرند کشور را در زمینه موارد مصرفىِ اصلی کشور به خودکفایی برسانند؛ یعنی ما گندم و برنج و روغن نباتی و ذرّت وارد نکنیم. ما این توانایی را داریم؛ اما همّت و تعهّد و ایمان و اعتقاد به نظام اسلامی و ترس از مؤاخذه الهی در مدیر لازم است تا این کارها بشود. اگر مدیران این چیزها را در خود رعایت کنند، آن موفقیّت حاصل خواهد شد.1380/04/10
لینک ثابت
رشد اقتصادی

ما باید به جایگاه بخش صنعت در کشور توجّه کنیم؛ چون پیشقراول توسعه اقتصادی کشور، بخش صنعت است. بخش صنعت را باید با تدبیر، مدیریّت و امکان دادن و میدان دادن به سرمایه‌های مردم - که بتوانند در بخش صنعت سرمایه‌گذاری کنند - پیش برد. ما این را در سیاستها هم آورده‌ایم. این اقدام باید به دور از هرگونه حرکتِ امتیازجویانه و امتیازخواهانه باشد؛ چه برای بخش دولتی و چه برای عناصری که از امتیاز استفاده میکنند.1380/04/10
لینک ثابت
رشد اقتصادی

جذب سرمایه‌های خارجی باید به شکلی باشد که اقتصاد کشور از آن سود ببرد، نه زیان. ما بعضی از رشدها و شکوفاییهای بادکنکی را در برخی از کشورهای شرق آسیا دیدیم. نخست وزیر مالزی در تهران به من گفت که ما در مدّت چند روز، از یک کشور ثروتمند به یک کشور فقیر تبدیل شدیم! این خوب است؟! یعنی سرنوشت اقتصاد کشور در دست یک تاجر فرنگی باشد که اگر اراده کرد، بتواند کشوری را با میلیاردها دلار گردش سرمایه‌ای، در ظرف چند روز به خاک سیاه بنشاند و فلج کند! او وقتی این مطلب را به من میگفت، چهره‌اش پُر از غم و افسردگی بود. ما این رشدهای بادکنکی را پیشرفت اقتصادی نمیدانیم. کشور به سرمایه‌های انسانی و طبیعی و هویّت ذاتی متّکی است و مستوجب رشد و شکوفایی واقعىِ اقتصادی است؛ اما نه آن گونه که بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول برای ما نسخه بنویسند و ما هم طبق همان نسخه، اقتصاد خودمان را تدوین کنیم؛ نه. ما برنامه و سیاست داریم و - همان‌طور که گفتم - ما میتوانیم. اگر کسی بگوید ما جز با تسلیم در مقابل این برنامه‌ها، نمیتوانیم حرکت اقتصادی کنیم، قضاوت خوش‌بینانه در مورد او این است که بگوییم کشور و ملت و سرمایه‌های داخلی را نشناخته است؛ البته قضاوتهای بدبینانه هم میشود کرد.1380/04/10
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی