newspart/index2
تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
تبیین ماهیت خطِّ امام توسط رهبری در اوائل انقلاب

براى شروع مطلب، بد نیست دو خاطره از این دانشگاه [امیرکبیر] را براى شما عرض کنم . البته صحبت امروز من دو بخش است: یک بخش، عرایضى را عرض مى‌کنم؛ یک بخش هم به سؤالات پاسخ خواهم داد. در بخش اوّل، مطالبى که عرض خواهم کرد، عمدتاً مربوط به دانشگاه و مسائل مورد علاقه دانشگاه و دانشجو خواهد بود.
آن دو خاطره مربوط به سالهاى اوّلِ انقلاب است. یک خاطره مربوط به جلسات متعدّدى است که با جمعى از دانشجویان در این دانشگاه گذاشته بودیم. تعدادى از آن دانشجویان امروز هم هستند و بعضى از آنها جزو مسؤولان کشور و از چهره‌هاى نسبتاً معروفند. جلساتى را گذاشته بودند و از بنده از یک طرف، و از بنى‌صدر - که آن وقت هنوز رئیس جمهور هم نبود - از سوى دیگر دعوت کرده بودند تا ما درباره ماهیت خطِّ امام بحث کنیم. عدّه‌اى از همان روز اوّل منکر بودند که چیزى به نام خطِّ امام وجود دارد. مى‌گفتند خطِّ امام چیست!؟ براى تبیین ماهیت و حدود خطِّ امام، جلسات متعدّدى در این‌جا تشکیل شد که براى من فراموش نشدنى است.1379/12/09

لینک ثابت
نگاه مقام معظم رهبری به انتخاب مسئولیت های بعد از ریاست جمهوربشان

براى شروع مطلب، بد نیست دو خاطره از این دانشگاه [امیرکبیر] را براى شما عرض کنم … یک خاطره دیگر هم آن حرفى است که از قول بنده مکرّر نقل شده است. در این دانشگاه بود که بنده آن مطلب را گفتم. در زمان ریاست جمهورى در این دانشگاه سخنرانى داشتم و به سؤالات پاسخ مى‌دادم. یکى از دانشجویان در سؤال کتبى خود از من پرسید که شما بعد از ریاست جمهورى قصد دارید چه شغلى انتخاب کنید؟ - چون همه نوع حدسى زده مى‌شد - من گفتم براى خودم شغلى در نظر نگرفته‌ام و نمى‌دانم چه پیش مى‌آید؛ اما همین‌قدر بگویم که اگر امام مرا مأمور عقیدتى، سیاسى گُردان انتظامى زابل کنند و بگویند به آن‌جا برو، من دست زن و بچه‌ام را مى‌گیرم و به زابل مى‌روم و در آن‌جا مسؤول عقیدتى، سیاسى آن گردان مى‌شوم. یعنى من هیچ خواسته مشخصى در این زمینه براى خودم قائل نیستم.1379/12/09
لینک ثابت
متهم شدن امام (ره) به خشونت توسط دشمنان انقلاب

بنده بارها گفته‌ام، در نماز جمعه هم گفته‌ام که با یکى دانستن معناى خشونت و مجازات اسلامى مخالفم؛ از هر جناحى هم باشد، فرق نمى‌کند. وقتى کار بدى صورت گرفت، نمى‌شود گفت که مثلاً فلان جوانِ خوب، یا فلان جوانِ فلان جناح، یا فلان جوان وابسته به فلان جا این کار را کرده، پس از بدى آن کار یک مقدار کم مى‌شود؛ نه. وقتى بد است، بد است؛ در این هیچ بحثى نیست. اما یک فاز تبلیغاتى هم وجود دارد که یک جنگ روانى علیه انقلاب راه انداخته است. اوّلین بار چه کسانى اسم خشونت را به عنوان یک نقطه منفى براى کشور ما در دنیا مطرح کردند؟ همان کسانى که دستشان تا مرفق در خون بیگناهان فرو رفته است - یعنى امریکاییها - همان کسانى که تا به‌حال هر کسى را مى‌خواستند، در دنیا غیرقانونى ترور مى‌کردند؛ اما حالا مى‌خواهند آن را قانونى کنند! اینها هستند که از خشونت دم مى‌زنند و خشونت را تقبیح مى‌کنند. رادیوى صهیونیستى و صهیونیستها هستند که راجع به خشونت بحث مى‌کنند. اینها به صورت مسائل سیاسى و تبلیغاتى مطرح مى‌شود. چیزى نیست که انسان بتواند آن را به عنوان یک واقعیت در نظر بگیرد، تا بخواهد درباره آن اظهارنظرى کند. از این هم نباید غفلت کرد. عدّه‌اى تشنه قدرتند، یا مریضند و یا سفیه‌اند؛ لذا همان حرفها را مجدّداً تکرار مى‌کنند. امام بزرگوار را که مظهر رحمت و عطوفت بود، به خشونت متّهم مى‌کنند. امام یک انسان عارف و حقیقتاً مظهر رحمت بود؛ مردى که آن گونه با صلابت انقلاب را پیش مى‌برد، در مقابل مسائل عاطفى آن‌قدر دقیق بود. من چند بار این را در شخص امام تجربه کردم.
در یکى از سفرهاى من به یکى از استانهاى کشور، مادر اسیرى که بعد، فرزندش به شهادت رسید، پیش من آمد و جمله‌اى را که حاکى از ارادت به امام بود، گفت و تأکید کرد که من آن را به ایشان بگویم. من آمدم به امام گفتم، دیدم ایشان مثل یک انسانِ به‌شدّت رنجور، درهم شد و اشک چشمش را پُر کرد. در زمان جنگ نیز که بچه‌ها قلّکهاى پولشان را براى کمک به جبهه به نماز جمعه آورده بودند و هدیه مى‌کردند، من فرداى آن روز خدمت امام رفتم. ایشان این منظره را از تلویزیون دیده بود و به قدرى به‌هیجان‌آمده و متأثّر به نظر مى‌رسید که من واقعاً تعجّب کردم!
امام مظهر احساس بود. انسانى عطوف، مهربان و به‌شدّت عاطفى بود. چنین انسانى را به قساوت متّهم کنند. چرا؟ چون در زمان او - در قضیه عملیات مرصاد - حکم قانون نسبت به یک عدّه محارب و آدمکشِ جنایتکار اجرا شده بود. عدّه‌اى با این مردم جنگیده بودند، که مجازات مشخّصى هم در قانون دارد. امام هم مُرّ قانون را اجرا کرده بود. البته امام که این کار را نکرده بود؛ دستگاههاى مسؤولِ آن موقع انجام داده بودند؛ اما امام را به قساوت متّهم مى‌کردند! امروز هم یک عدّه آدم غافل، یا سفیه، یا بى‌اطّلاع از نقشه دشمن، اینها را در داخل تکرار مى‌کنند. اینها واقعاً ظلم است. کسى بیاید این را - که یک دعواى تبلیغاتى و یک جنگ روانى علیه انقلاب و امام و ارزشهاى اسلامى است - به عنوان مبارزه با خشونت مطرح کند. این به مسأله خشونت چه ربطى دارد؟ نظر همه درباره خشونت معلوم است. همان وقتها امام علیه کسانى که گاهى در بعضى از برخوردها با آدمهایى که ظواهر را رعایت نمى‌کردند، قدرى تندى به‌خرج مى‌دادند، اطلاعیّه تندى صادر کرد. آنها نیروهاى انقلاب بودند، اما امام حتى علیه آنها اطّلاعیه صادر کرد؛ چون خشونت به‌خرج مى‌دادند و کارشان غیرقانونى و غیرمنطقى بود.1379/12/09

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی