newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
جنگ نرم

به نظر من غیر از مسائلی از قبیل قاچاق و عوارضی که در این زمینه وجود دارد و در بعضی از مرزها و جاهای گوناگون دیده می‌شود، عمده‌ی آن چیزی که باید آماج ذهن و فکر و عمل شما قرار گیرد، مسأله‌ی براندازی است. کسانی که این امر خباثت‌آمیز را دنبال و برای آن پول خرج می‌کنند، درصددند این را از ذهن مسؤولان رده‌های مختلف، از رده‌های بالا تا پایین، دور کنند - در این زمینه مردم را چندان مورد خطاب قرار نمی‌دهند - تا مسؤولان ملتفت نشوند که قضیه چیست و اینها بتوانند کارشان را انجام دهند. لذا هر کس از تلاش برای براندازی و این‌که توطئه‌ای علیه انقلاب و ملت ایران وجود دارد، بحث کند و یا از دشمن خارجی صحبت کند، جنجال عظیمی راه می‌اندازند. امروز مسؤولان سیاسی و امنیتی دستگاههای ضدّ نظام جمهوری اسلامی در امریکا و اروپا در گفتارهای خودشان تصریح می‌کنند و برای ایجاد رادیو پول می‌دهند و می‌گویند این برای مقابله‌ی با نظام جمهوری اسلامی است - این را تصادفاً بنده خودم از یکی از همین رادیوهایی که می‌دانید با پول سرویسهای امنیتی امریکا به وجود آمد، شنیدم - تصریح هم نکنند، همه می‌فهمند؛ اما تصریح می‌کنند که ما می‌خواهیم با اساس نظام و استوانه‌های آن مقابله کنیم؛ تصریح می‌کنند که باید قانون اساسی نظام عوض شود؛ تصریح می‌کنند که باید براندازی انجام گیرد؛ منتها لطف می‌کنند و می‌گویند براندازیِ آرام باید انجام گیرد! آیا این بخردانه و هوشمندانه است که ما چشم خود را ببندیم و بگوییم نه، چنین چیزی وجود ندارد؟! واقعاً وجود دارد؛ نشانه‌هایش را می‌بینیم و احتیاج نداریم که دنبال شواهد احتمالی بگردیم.


امروز یکی از کارهای امنیتی مسؤولان اطّلاعات عبارت است از شناسایی نفوذیهایی که از خارج وارد کشور می‌شوند و خمپاره و مواد منفجره و امثال اینها را به داخل می‌آورند. از آن طرف هم نمایندگان کنگره‌ی امریکا و فلان بخش ِ دولتی اروپا به اینها امضاء می‌دهند! معنای این کارها چیست؟ آیا اینها به هم ربط ندارد و به یکدیگر متّصل نیست؟ کسانی که اینها را راه می‌اندازند و به داخل می‌فرستند، همان کسانی هستند که در کنگره‌ی امریکا یک طور و در فلان کشور اروپایی یک طور، از رئیس جمهور، از نخست وزیر و از نماینده‌ی مجلس تأیید و امضاء و کمک و تشویق و پول می‌گیرند. مگر معنای ارتباط با خارج چیست؛ چرا ما باید چشمان خود را ببندیم؟ اگر ما دشمنِ خود را نبینیم و به فکر مقابله‌ی با او نباشیم، چه کسی ما را تشویق و تحسین می‌کند؟ ما در داخل کشور، دشمن فرضی درست می‌کنیم؛ جناحها همدیگر را دشمنِ عمده می‌کنند؛ این جناح علیه آن جناح، آن جناح علیه این جناح! آیا این عقلایی است؟! آیا این لازمه‌ی اداره‌ی درست کشور است؟!1379/11/25

لینک ثابت
شایسته‌سالاری

من گاهی در سفرهایی که به استانها می‌کنم، می‌بینم بعضی از استانداران و مسؤولان، برنامه‌های بسیار خوبی دارند و تلاشهای بسیار خوبی در بخشهای استانی می‌کنند. در داخل دولت و رده‌های بالای دولت هم تلاشهای فراوانی وجود دارد. اگر با روشن‌بینی‌ای که موجب می‌شود هر کاری بموقع انجام گیرد و در آن تأخیر نشود و با پیگیری و به کار گرفتن عناصر شایسته و مناسب، بسیاری از کارها دنبال گردد، می‌توانند مشکلات اقتصادی مردم را هم حل کنند. مسأله‌ی ایجاد اشتغال و مبارزه با فسادهایی که در گوشه و کنار وجود دارد، اموری است که همه از عهده‌ی مسؤولان نظام برمی‌آید و می‌توانند این کار را انجام دهند. همه‌ی ما باید به خدای متعال توکل کنیم و از او کمک بخواهیم و به هدایت او امیدوار باشیم و وارد میدان کار شویم. هیچ کس نباید به خود اجازه دهد که از نیرو و توانش چیزی کم بگذارد. همه‌ی تلاش و نیرو را باید گذاشت.
1379/11/25

لینک ثابت
بهتر و ماندگارتر بودن تشکر و پاداش الهی

برادران عزیز و مسؤولان زحمتکش و محترمِ امر بسیار مهم امنیت! خیلی خوش‌آمدید. بنده به عنوان برادری کوچک ولی گرانبار از مسؤولیتی عظیم، به خاطر زحمات و رنجهایی که متحمّل می‌شوید - که جناب آقای موسوی لاری بخشی از آنها را به اشاره بیان کردند - از همه‌ی شما تشکّر می‌کنم. البته تشکّر من و امثال من چیز ارزشمندی نیست، اعتباریِ محض است؛ اما آنچه که پیش خداست، حقیقیِ محض است؛ هم بهتر و هم ماندگارتر است؛ «و ما عنداللَّه خیر و ابقی».(1) ان‌شاءاللَّه مشمول تشکّر و پاداش الهی باشید.1379/11/25

1 ) سوره مبارکه القصص آیه 60
وَما أوتيتُم مِن شَيءٍ فَمَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا وَزينَتُها ۚ وَما عِندَ اللَّهِ خَيرٌ وَأَبقىٰ ۚ أَفَلا تَعقِلونَ
ترجمه:
آنچه به شما داده شده، متاع زندگی دنیا و زینت آن است؛ و آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است؛ آیا اندیشه نمی‌کنید؟!
1 ) سوره مبارکه الشورى آیه 36
فَما أوتيتُم مِن شَيءٍ فَمَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَما عِندَ اللَّهِ خَيرٌ وَأَبقىٰ لِلَّذينَ آمَنوا وَعَلىٰ رَبِّهِم يَتَوَكَّلونَ
ترجمه:
آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگی دنیاست، و آنچه نزد خداست برای کسانی که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند بهتر و پایدارتر است.
لینک ثابت
اتحاد مردم ، یکی از عوامل ایجاد امنیت

بنابراین مردم اهل وحدتند و همه‌ی آنها می‌آیند و در مظهر وحدت شرکت می‌کنند؛ اما متأسّفانه دستجات و جناحهای سیاسی و رؤسایشان و تعداد معدودی آدم، پُرادّعا و کم‌عمل و حرف‌ناپذیر و حق‌ناپذیرند. آقایان را خواستیم، آمدند و جلسات متعدّدی برگزار و با این و آن صحبت شد؛ اما «لم یکن شی‌ء مذکورا(1)»؛ انگار با اینها هیچ حرفی زده نشده است!
یکی از عوامل ایجاد امنیت، اتّحاد مردم است. در این خصوص، همه‌ی عناصرِ مسؤول وظیفه دارند - عناصر تبلیغاتی وظیفه دارند، ائمّه‌ی جمعه وظیفه دارند، صدا و سیما وظیفه دارد - منتها در این زمینه، میدان عمل در بخش عمده‌ای در دست شماست. در این مورد تلاش کنید.1379/11/25


1 ) سوره مبارکه الانسان آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ هَل أَتىٰ عَلَى الإِنسانِ حينٌ مِنَ الدَّهرِ لَم يَكُن شَيئًا مَذكورًا
ترجمه:
آیا زمانی طولانی بر انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود؟!
لینک ثابت
روشنفکری

امنیت مقوله‏ای است که هم کاملًا واقعی و ملموس و هم بسیار گسترده است. وقتی امنیت وجود دارد، ممکن است کسی آن را احساس نکند؛ مثل سلامتی که وقتی هست، شما آن را احساس نمی‏کنید؛ اما به مجرّد اینکه خدای نکرده سرتان درد گرفت، آن‏گاه می‏فهمید که سلامتی یعنی چه. فرمود: «نعمتان مکفورتان الصّحّة و الأمان». به مجرّد اینکه گوشه‏ای از امنیت مخدوش شود، اثر آن در زندگی مردم منعکس می‏گردد. بنابراین امنیت، کاملًا عینی و واقعی است و با ذهنیّات نمی‏شود آن را تأمین کرد. این فلسفه‏بافیهای ذهنی‏ای که گاهی مشاهده می‏شود، باب محافل روشن‏فکری، یا حد اکثر باب جلسات کارشناسی است که بنشینند راجع به ابعاد ذهنی یک مسئله بحث کنند. مردم واقعیت امنیت را می‏خواهند؛ آن هم در همان پهنه‏ی گسترده؛ یعنی امنیت در محیط کار، در خانه، برای بچه‏هایشان در مدرسه، برای بچه‏هایشان در میدان فوتبال، امنیت برای جاده‏ها، روستاها، شهرها و خیابانها. تأمین امنیت، باری کاملًا سنگین و بسیار جدّی است و این بار متوجّه شماست.1379/11/25
لینک ثابت
احساس مسئولیت

این‌گونه اجتماعاتی که مردم برگزار می‌کنند، این‌گونه تشویقها و محبتهایی که مردم ابراز می‌کنند، این پیوند عواطف و ایمان میان مردم و مسئولان؛ بنده در جایی از دنیا این‌ها را سراغ ندارم. البته ممکن است در گوشه و کنار شبیه آن دیده شود، اما تا آنجایی که من مطّلعم، جایی را با این استحکام سراغ ندارم. پس ببینید دو عامل عمده در اینجا در اختیار ماست: یکی هندسه و استخوان‌بندی اساسی و تشکیلاتی نظام، که از قوی‌ترین و منطقی‌ترین استخوان‌بندیهاست؛ یکی هم پشتوانه‌ی مردمی. یک چیز دیگر هم در اینجا اضافه شده و آن، احساس مسئولیت خدایی است. مثلًا خیلی اوقات هست که اگر شما پرونده‌ای را که تا دیر وقت روی آن کار می‌کنید، روی هم ببندید و بقیه‌اش را برای فردا صبح بگذارید و به خانه بروید، نه هیچ‌کس می‌فهمد و نه هیچ‌کس شما را ملامت می‌کند؛ اما تنها چشم ناظری که شما از او اندیشناکید، چشم ناظر پروردگار عالم است؛ به خاطر خدا می‌گویید من این کار را تمام می‌کنم. این احساس نظارت الهی، این احساس مسئولیت در مقابل خدا، این انگیزه‌ی ایمانی در دلهای شما مسئولان، چیز بسیار گرانبها و عزیزی است. این را هم عنصر سوم به حساب آورید. این سه عنصر می‌توانند همه‌ی مشکلاتی را که در سرِ راه یک حکومت وجود دارد از جمله مشکلات اقتصادی برطرف کنند.1379/11/25
لینک ثابت
حضور مردم در صحنه

من وحدت عمومی را هم گفته بودم. مردم به وحدت جواب می‌دهند؛ مردم در میدانند؛ مردم از ما جلویند عزیزان من! من به شما صریح بگویم؛ من به خودم و به آن مقداری که شعاع دیدم در مسائل کشور به من اجازه می‌دهد تا نگاه کنم، می‌بینم که مردم از ما جلویند. بیست‌ودوم بهمن امسال را نگاه کنید؛ این همه علیه نظام، علیه انقلاب، علیه امام و علیه بیست‌ودوم بهمن، از آن سال تا این سال، با هدفِ تحت تأثیر قرار دادن مخاطب ایرانی، در دنیا حرف زده شده است؛ اما آن‌جایی که محلِ‌ّ حضور مردم است، حضور آنها استوار، مقتدر، عازم و بی‌ملاحظه است. باز از همه قشرها آمدند و خیابانها را پُر کردند و مثل یک شطِّ خروشان، همه این زباله‌ها و زیادیها را شستند و با خودشان بردند. بنابراین مردم اهل وحدتند و همه آنها می‌آیند و در مظهر وحدت شرکت می‌کنند؛ اما متأسّفانه دستجات و جناحهای سیاسی و رؤسایشان و تعداد معدودی آدم، پُرادّعا و کم‌عمل و حرف‌ناپذیر و حق‌ناپذیرند. آقایان را خواستیم، آمدند و جلسات متعدّدی برگزار و با این و آن صحبت شد؛ اما «لم یکن شی‌ء مذکورا(3)»؛ انگار با اینها هیچ حرفی زده نشده است!1379/11/25
لینک ثابت
امنیت ملّی

برادران عزیز و مسؤولان زحمتکش و محترمِ امر بسیار مهم امنیت! خیلی خوش‌آمدید. بنده به عنوان برادری کوچک ولی گرانبار از مسؤولیتی عظیم، به خاطر زحمات و رنجهایی که متحمّل می‌شوید - که جناب آقای موسوی لاری بخشی از آنها را به اشاره بیان کردند - از همه شما تشکّر می‌کنم. البته تشکّر من و امثال من چیز ارزشمندی نیست، اعتباریِ محض است؛ اما آنچه که پیش خداست، حقیقیِ محض است؛ هم بهتر و هم ماندگارتر است؛ «و ما عنداللَّه خیر و ابقی». ان‌شاءاللَّه مشمول تشکّر و پاداش الهی باشید.
به نظر من مقوله امنیت، در درجه اوّلِ حقوق مردم است. احساس خود مردم نیز همین است. اگر محیط ناامن باشد، هیچ خواسته و خوشی‌ای برای مردم باقی نمی‌ماند. لذا شما دیده‌اید که گاهی در بعضی از ادوار تاریخ، مردم تن به قلدریِ یک قلدر - با همه‌ی رنجها و سختیهایش - داده‌اند، برای این که امنیت را در اختیار آنها بگذارد. امنیت این‌قدر مهم است.
امنیت مقوله‌ای است که هم کاملاً واقعی و ملموس و هم بسیار گسترده‌است. وقتی امنیت وجود دارد، ممکن است کسی آن را احساس نکند؛ مثل سلامتی که وقتی هست، شما آن را احساس نمی‌کنید؛ اما به مجرّد این‌که خدای نکرده سرتان درد گرفت، آن‌گاه می‌فهمید که سلامتی یعنی چه. فرمود: «نعمتان مکفورتان الصّحّة و الأمان». به مجرّد این‌که گوشه‌ای از امنیت مخدوش شود، اثر آن در زندگی مردم منعکس می‌گردد. بنابراین امنیت، کاملاً عینی و واقعی است و با ذهنیّات نمی‌شود آن را تأمین کرد. این فلسفه‌بافیهای ذهنی‌ای که گاهی مشاهده می‌شود، باب محافل روشنفکری، یا حداکثر باب جلسات کارشناسی است که بنشینند راجع به ابعاد ذهنی یک مسأله بحث کنند. مردم واقعیت امنیت را می‌خواهند؛ آن هم در همان پهنه‌ی گسترده؛ یعنی امنیت در محیط کار، در خانه، برای بچه‌هایشان در مدرسه، برای بچه‌هایشان در میدان فوتبال، امنیت برای جاده‌ها، روستاها، شهرها و خیابانها. تأمین امنیت، باری کاملاً سنگین و بسیار جدّی است و این بار متوجّه شماست.
البته عوامل ناامنی به این چند دستگاهی که ذکر شد، برنمی‌گردد. بعضی از عوامل ناامنی اصلاً مربوط به دستگاههای دیگر است؛ اما شما مجبورید جمعش کنید. وقتی اشتغال نباشد یا کم باشد - در جامعه بیکاری باشد - این خودش یکی از عوامل ناامنی است. وقتی اعتیاد و مواد مخدّر رواج داشته باشد، از عوامل ناامنی است. وقتی سیاست‌بازیهای جاه‌طلبانه و غیرمسؤولانه کسانی جریان داشته باشد، از عوامل ناامنی است. وقتی دخالت و تحریکات دشمن خارجی وجود داشته باشد، از عوامل ناامنی است. هیچکدام از اینها به شما ربطی ندارد؛ اما آن کس که باید شانه استوار و مستحکم خودش را زیر این بار دهد، شمایید. باید به میدان بیایید و با همه ابعاد ناامنی مبارزه کنید؛ بخش خاصی مورد توجّه نیست.
امنیت، حقّ عمومی و متعلّق به همه مردم در سرتاسر کشور است و اقوام مختلف، زبانهای مختلف، عادات مختلف و ادیان مختلف از آن بهره می‌برند؛ چه برسد به سلایق مختلف سیاسی. حتّی کسی که با یک نهاد مهم و با اساس نظام مخالف است، شما باید امنیت محیط زندگی‌اش را تأمین کنید. تنها عنصری که از این چتر عمومی خارج است، خودِ مجرم در حال ارتکاب جرم یا در جهت ارتکاب جرم است؛ ولی سایر افراد - همه کسانی که هستند - مشمول این چتر عمومی‌اند و شما بایستی آن را بر سر تمام این ملت بگسترانید.
نکته دیگر این است که برای ایجاد امنیت باید هدفگذاری کنید؛ براساس هدفگذاری، برنامه‌ریزی کنید؛ بر اساس برنامه‌ریزی، عمل کنید؛ بعد عمل خودتان را اندازه‌گیری کنید؛ آن هم نه اندازه‌گیریِ زبانی، بلکه اندازه‌گیری با شاخص. در مقام حرف، همه می‌توانند بگویند ما امنیت را برقرار کردیم، یا ناامنی مستقر است؛ اما شما با آمارهای دقیق و صحیح، اوّل برای خودتان مشخّص کنید تا بفهمید کجای راه و کجای میدان قرار دارید.
از طرف دیگر برای مقابله با ناامنی باید هوشیاری و قاطعیت و سرعت اقدام و پیگیریِ خستگی‌ناپذیر و نگاه یکسان به همه عوامل ناامنی داشت. اگر هوشیاری نباشد، دچار غفلت می‌شوید؛ ناامنی وارد خانه‌ی شما می‌شود و وجود آن را احساس نمی‌کنید. ناهوشیاری، اوّلین مصیبت است. اگر قاطعیت نداشته باشید و دچار تردید و تزلزل در اقدام شوید، خودِ شما عامل ناامنی می‌شوید؛ چون دستگاهی که مسؤول امنیت است، اگر دچار تزلزل شود، بزرگترین مشوّق برای به وجود آورندگان ناامنی است. پس از قاطعیت، پیگیری است. پیگیری نکردن، بلایی است که من آن را در بسیاری از جاها می‌بینم. خوب شروع می‌کنند، اما تا چند قدم؛ بعد ناگهان می‌بینید قدمها سست شد؛ بعد هم توقّف؛ گاهی هم برگشت! این عیب است؛ با این روش نمی‌شود ناامنی را برطرف کرد. نگاه یکسان به همه عوامل ناامنی هم مهم است. کسی که موجد ناامنی است، هر که می‌خواهد باشد؛ چه در کسوت یک آشوبگر حرفه‌ای - اوباش و الواط و امثال اینها - چه در کسوت یک عنصر اتوکشیده‌ی سیاسی، چه در کسوت یک فرد حزب‌اللّهی، چه در کسوت یک عضو عالی‌رتبه وابسته به فلان سازمان، دستگاه مربوطه باید کار او را تا آخر پیگیری کند. اگر این قاطعیت و پیگیری و هوشیاری و بی‌ملاحظگی در اجرای حقّ و عدالت وجود داشته باشد، آن‌گاه اقتدار نظام مثل خورشیدی می‌درخشد.
مجروح کردن امنیت، مجروح کردن اقتدار نظام است. آن روز که به قضایای تأسّفبار و گریه‌آور تیرماه سال گذشته نگاه می‌کردیم، می‌دیدیم که مطبوعاتِ آن روز چه می‌نوشتند. من به بعضی از مسؤولان عالی‌رتبه کشور این روزنامه‌ها را نشان دادم و گفتم اینها چیست؟ گفتند کار آنها زیر سؤال بردن اقتدار نظام است. همین‌طور هم بود. تیترهایی انتخاب و درج می‌شد که معنایش تشویق به ناامنی و لازمه واضح و روشن آن، ناتوانی دستگاه در استقرار امنیت بود. چه دشنامی از این بالاتر؟! چه ضربه‌ای از این بدتر و ناجوانمردانه‌تر؟! این خودش عامل ناامنی می‌شود. برخورد با عامل ناامنی بایستی قاطع، هوشمندانه، بخردانه و از موضعی فراتر از همه بازیهای جناحی‌ای که متأسّفانه در دست و بال خیلیها رایج است، باشد.
آقای موسوی لاری به مسأله امنیت ملی - که بنده اوّل سال گفتم - اشاره کردند. من وحدت عمومی را هم گفته بودم. مردم به وحدت جواب می‌دهند؛ مردم در میدانند؛ مردم از ما جلویند عزیزان من! من به شما صریح بگویم؛ من به خودم و به آن مقداری که شعاع دیدم در مسائل کشور به من اجازه می‌دهد تا نگاه کنم، می‌بینم که مردم از ما جلویند. بیست‌ودوم بهمن امسال را نگاه کنید؛ این همه علیه نظام، علیه انقلاب، علیه امام و علیه بیست‌ودوم بهمن، از آن سال تا این سال، با هدفِ تحت تأثیر قرار دادن مخاطب ایرانی، در دنیا حرف زده شده است؛ اما آن‌جایی که محلِ‌ّ حضور مردم است، حضور آنها استوار، مقتدر، عازم و بی‌ملاحظه است. باز از همه قشرها آمدند و خیابانها را پُر کردند و مثل یک شطِّ خروشان، همه این زباله‌ها و زیادیها را شستند و با خودشان بردند. بنابراین مردم اهل وحدتند و همه آنها می‌آیند و در مظهر وحدت شرکت می‌کنند؛ اما متأسّفانه دستجات و جناحهای سیاسی و رؤسایشان و تعداد معدودی آدم، پُرادّعا و کم‌عمل و حرف‌ناپذیر و حق‌ناپذیرند. آقایان را خواستیم، آمدند و جلسات متعدّدی برگزار و با این و آن صحبت شد؛ اما «لم یکن شی‌ء مذکورا»؛ انگار با اینها هیچ حرفی زده نشده است!
یکی از عوامل ایجاد امنیت، اتّحاد مردم است. در این خصوص، همه عناصرِ مسؤول وظیفه دارند - عناصر تبلیغاتی وظیفه دارند، ائمّه جمعه وظیفه دارند، صدا و سیما وظیفه دارد - منتها در این زمینه، میدان عمل در بخش عمده‌ای در دست شماست. در این مورد تلاش کنید.
به نظر من غیر از مسائلی از قبیل قاچاق و عوارضی که در این زمینه وجود دارد و در بعضی از مرزها و جاهای گوناگون دیده می‌شود، عمده آن چیزی که باید آماج ذهن و فکر و عمل شما قرار گیرد، مسأله براندازی است. کسانی که این امر خباثت‌آمیز را دنبال و برای آن پول خرج می‌کنند، درصددند این را از ذهن مسؤولان رده‌های مختلف، از رده‌های بالا تا پایین، دور کنند - در این زمینه مردم را چندان مورد خطاب قرار نمی‌دهند - تا مسؤولان ملتفت نشوند که قضیه چیست و اینها بتوانند کارشان را انجام دهند. لذا هر کس از تلاش برای براندازی و این‌که توطئه‌ای علیه انقلاب و ملت ایران وجود دارد، بحث کند و یا از دشمن خارجی صحبت کند، جنجال عظیمی راه می‌اندازند. امروز مسؤولان سیاسی و امنیتی دستگاههای ضدّ نظام جمهوری اسلامی در امریکا و اروپا در گفتارهای خودشان تصریح می‌کنند و برای ایجاد رادیو پول می‌دهند و می‌گویند این برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی است - این را تصادفاً بنده خودم از یکی از همین رادیوهایی که می‌دانید با پول سرویسهای امنیتی امریکا به وجود آمد، شنیدم - تصریح هم نکنند، همه می‌فهمند؛ اما تصریح می‌کنند که ما می‌خواهیم با اساس نظام و استوانه‌های آن مقابله کنیم؛ تصریح می‌کنند که باید قانون اساسی نظام عوض شود؛ تصریح می‌کنند که باید براندازی انجام گیرد؛ منتها لطف می‌کنند و می‌گویند براندازیِ آرام باید انجام گیرد! آیا این بخردانه و هوشمندانه است که ما چشم خود را ببندیم و بگوییم نه، چنین چیزی وجود ندارد؟! واقعاً وجود دارد؛ نشانه‌هایش را می‌بینیم و احتیاج نداریم که دنبال شواهد احتمالی بگردیم.
امروز یکی از کارهای امنیتی مسؤولان اطّلاعات عبارت است از شناسایی نفوذیهایی که از خارج وارد کشور می‌شوند و خمپاره و مواد منفجره و امثال اینها را به داخل می‌آورند. از آن طرف هم نمایندگان کنگره امریکا و فلان بخش ِ دولتی اروپا به اینها امضاء می‌دهند! معنای این کارها چیست؟ آیا اینها به هم ربط ندارد و به یکدیگر متّصل نیست؟ کسانی که اینها را راه می‌اندازند و به داخل می‌فرستند، همان کسانی هستند که در کنگره امریکا یک طور و در فلان کشور اروپایی یک طور، از رئیس جمهور، از نخست وزیر و از نماینده مجلس تأیید و امضاء و کمک و تشویق و پول می‌گیرند. مگر معنای ارتباط با خارج چیست؛ چرا ما باید چشمان خود را ببندیم؟ اگر ما دشمنِ خود را نبینیم و به فکر مقابله با او نباشیم، چه کسی ما را تشویق و تحسین می‌کند؟ ما در داخل کشور، دشمن فرضی درست می‌کنیم؛ جناحها همدیگر را دشمنِ عمده می‌کنند؛ این جناح علیه آن جناح، آن جناح علیه این جناح! آیا این عقلایی است؟! آیا این لازمه‌ی اداره درست کشور است؟!
یکی از وظایف اصلی شما حفظ همدیگر است. دستگاهها باید همدیگر را حفظ کنند. نگذارید دستگاهها یکدیگر را تضعیف کنند؛ همچنین نگذارید دیگران از بیرون، دستگاهها را تضعیف کنند. شما ببینید اگر نیروی انتظامی و سپاه پاسداران خوب کار کنند، اما مثلاً قوّه قضایّیه نتواند خوب کار کند، کار به پایان نمی‌رسد. اگر قوّه قضایّیه خوب کار کند، وزارت کشور خوب کار کند، سپاه پاسداران خوب کار کند، اما نیروی انتظامی نتواند خوب کار کند، باز هم کار به سامان نمی‌رسد. بنابراین، این چند عنصرِ تشکیل دهنده و به وجود آورنده امنیت، باید با هم خوب کار کنند. خوب کار کردن اینها مستلزم این است که تضعیف نشوند. چرا قوّه قضایّیه را این‌قدر تضعیف می‌کنند؟ من نمی‌فهمم چه انگیزه‌ای در این کار وجود دارد. یک روز هم نیروی انتظامی را به‌شدّت تضعیف می‌کردند. چرا؟ یک روز هم وزارت اطّلاعات را به‌شدّت تضعیف و خُرد و خمیر کردند. اینها به ضرر امنیت کشور است. دستگاهها باید همدیگر را حفظ و تقویت کنند و با عوامل تضعیف‌کننده مقابله و برخورد نمایند.
بنده معتقدم که نظام جمهوری اسلامی در بخشهای مختلف - هم در زمینه‌های اقتصادی، هم در زمینه‌های اجتماعی، هم در زمینه‌های سیاسی و هم در زمینه‌های بین‌المللی - نشان داده که قدرت اقدام دارد. بنیه و استخوان‌بندی این نظام، مستحکم است. مهمتر از این مسأله این است که پشتوانه مردمی این نظام، یک پشتوانه عظیم و بی‌نظیر است. من به‌جد اعتقاد دارم و قرائن و شواهد فراوان نیز همین را نشان می‌دهد؛ با اطّلاعاتی که ما از نقاط مختلف دنیا داریم، گمان می‌کنم بشود این طور گفت که اگر ما کشورها و دولتها و حکومتها را در سراسر عالم این‌گونه تقسیم کنیم: 1) از حداکثر کمک و حمایت مردم برخوردارند 2) از مقداری از کمک مردم برخوردارند 3) از حداقل کمک مردم برخوردارند 4) از کمک مردم برخوردار نیستند؛ نظام جمهوری اسلامی جزو ستاره‌دارهای ردیف اوّل است؛ یعنی از حداکثر حمایت مردم برخوردار است. این‌گونه اجتماعاتی که مردم برگزار می‌کنند، این‌گونه تشویقها و محبتهایی که مردم ابراز می‌کنند، این پیوند عواطف و ایمان میان مردم و مسؤولان؛ بنده در جایی از دنیا اینها را سراغ ندارم. البته ممکن است در گوشه و کنار شبیه آن دیده شود، اما تا آن‌جایی که من مطّلعم، جایی را با این استحکام سراغ ندارم. پس ببینید دو عامل عمده در این‌جا در اختیار ماست: یکی هندسه و استخوان‌بندی اساسی و تشکیلاتی نظام، که از قویترین و منطقی‌ترین استخوان‌بندیهاست؛ یکی هم پشتوانه مردمی. یک چیز دیگر هم در این‌جا اضافه شده و آن، احساس مسؤولیت خدایی است. مثلاً خیلی اوقات هست که اگر شما پرونده‌ای را که تا دیر وقت روی آن کار می‌کنید، روی هم ببندید و بقیه‌اش را برای فردا صبح بگذارید و به خانه بروید، نه هیچ کس می‌فهمد و نه هیچ کس شما را ملامت می‌کند؛ اما تنها چشم ناظری که شما از او اندیشناکید، چشم ناظر پروردگار عالم است؛ به خاطر خدا می‌گویید من این کار را تمام می‌کنم. این احساس نظارت الهی، این احساس مسؤولیت در مقابل خدا، این انگیزه ایمانی در دلهای شما مسؤولان، چیز بسیار گرانبها و عزیزی است. این را هم عنصر سوم به حساب آورید. این سه عنصر می‌توانند همه مشکلاتی را که در سرِ راه یک حکومت وجود دارد - از جمله مشکلات اقتصادی - برطرف کنند.1379/11/25

لینک ثابت
مشارکت مردم

مردم به وحدت جواب می‌دهند؛ مردم در می‌دانند؛ مردم از ما جلویند عزیزان من! من به شما صریح بگویم؛ من به خودم و به آن مقداری كه شعاع دیدم در مسائل كشور به من اجازه می‌دهد تا نگاه كنم، می‌بینم كه مردم از ما جلویند. بیست و دوم بهمن امسال را نگاه كنید؛ این همه علیه نظام، علیه انقلاب، علیه امام و علیه بیست و دوم بهمن، از آن سال تا این سال، با هدفِ تحت تأثیر قرار دادن مخاطب ایرانی، در دنیا حرف زده شده است؛ اما آنجایی كه محلّ حضور مردم است، حضور آن‌ها استوار، مقتدر، عازم و بی‌ملاحظه است. باز از همه‌ی قشرها آمدند و خیابانها را پُر كردند و مثل یك شطّ خروشان، همه‌ی این زباله‌ها و زیادی‌ها را شستند و با خودشان بردند. بنابراین مردم اهل وحدتند و همه‌ی آن‌ها می‌آیند و در مظهر وحدت شركت می‌كنند؛ اما متأسّفانه دستجات و جناحهای سیاسی و رؤسایشان و تعداد معدودی آدم، پُرادّعا و كم‌عمل و حرف‌ناپذیر و حق‌ناپذیرند. آقایان را خواستیم، آمدند و جلسات متعدّدی برگزار و با این و آن صحبت شد؛ اما «لم یكن شیئاً مذكورا»؛ انگار با این‌ها هیچ حرفی زده نشده است!1379/11/25
لینک ثابت
رفع مشکلات مردم

من گاهی در سفرهایی که به استانها میکنم، میبینم بعضی از استانداران و مسؤولان، برنامه‌های بسیار خوبی دارند و تلاشهای بسیار خوبی در بخشهای استانی میکنند. در داخل دولت و رده‌های بالای دولت هم تلاشهای فراوانی وجود دارد. اگر با روشن‌بینیای که موجب میشود هر کاری بموقع انجام گیرد و در آن تأخیر نشود و با پیگیری و به کار گرفتن عناصر شایسته و مناسب، بسیاری از کارها دنبال گردد، میتوانند مشکلات اقتصادی مردم را هم حل کنند. مسأله ایجاد اشتغال و مبارزه با  فسادهایی که در گوشه و کنار وجود دارد، اموری است که همه از عهده مسؤولان نظام برمی‌آید و میتوانند این کار را انجام دهند. همه ما باید به خدای متعال توکّل کنیم و از او کمک بخواهیم و به هدایت او امیدوار باشیم و وارد میدان کار شویم. هیچ کس نباید به خود اجازه دهد که از نیرو و توانش چیزی کم بگذارد. همه‌ی تلاش و نیرو را باید گذاشت.1379/11/25
لینک ثابت
اقتدار نظام

برای مقابله با ناامنی باید هوشیاری و قاطعیت و سرعت اقدام و پیگیرىِ خستگی ناپذیر و نگاه یکسان به همه عوامل ناامنی داشت. اگر هوشیاری نباشد، دچار غفلت میشوید؛ ناامنی وارد خانه‌ی شما میشود و وجود آن را احساس نمیکنید. ناهوشیاری، اوّلین مصیبت است. اگر قاطعیت نداشته باشید و دچار تردید و تزلزل در اقدام شوید، خودِ شما عامل ناامنی میشوید؛ چون دستگاهی که مسؤول امنیت است، اگر دچار تزلزل شود، بزرگترین مشوّق برای به وجود آورندگان ناامنی است. پس از قاطعیت، پیگیری است. پیگیری نکردن، بلایی است که من آن را در بسیاری از جاها میبینم. خوب شروع میکنند، اما تا چند قدم؛ بعد ناگهان میبینید قدمها سست شد؛ بعد هم توقّف؛ گاهی هم برگشت! این عیب است؛ با این روش نمیشود ناامنی را برطرف کرد. نگاه یکسان به همه عوامل ناامنی هم مهم است. کسی که موجد ناامنی است، هر که میخواهد باشد؛ چه در کسوت یک آشوبگر حرفه‌ای - اوباش و الواط و امثال اینها - چه در کسوت یک عنصر اتوکشیده‌ی سیاسی، چه در کسوت یک فرد حزب‌اللّهی، چه در کسوت یک عضو عالی رتبه وابسته به فلان سازمان، دستگاه مربوطه باید کار او را تا آخر پیگیری کند. اگر این قاطعیت و پیگیری و هوشیاری و بیملاحظگی در اجرای حقّ و عدالت وجود داشته باشد، آن‌گاه اقتدار نظام مثل خورشیدی میدرخشد.مجروح کردن امنیت، مجروح کردن اقتدار نظام است.1379/11/25
لینک ثابت
اشتغال‌زایی

مسأله ایجاد اشتغال و مبارزه با فسادهایی که در گوشه و کنار وجود دارد، اموری است که همه از عهده مسؤولان نظام ‌برمی‌آید و میتوانند این کار را انجام دهند. همه ما باید به خدای متعال توکّل کنیم و از او کمک بخواهیم و به هدایت او ‌امیدوار باشیم و وارد میدان کار شویم. هیچ کس نباید به خود اجازه دهد که از نیرو و توانش چیزی کم بگذارد. همه‌ی تلاش و ‌نیرو را باید گذاشت.‌1379/11/25
لینک ثابت
وحدت ملی

مردم به وحدت جواب میدهند؛ مردم در میدانند؛ مردم از ما جلویند عزیزان من! من به شما صریح بگویم؛ من به خودم و به آن ‌مقداری که شعاع دیدم در مسائل کشور به من اجازه میدهد تا نگاه کنم، میبینم که مردم از ما جلویند. بیست‌ودوم بهمن امسال را ‌نگاه کنید؛ این همه علیه نظام، علیه انقلاب، علیه امام و علیه بیست‌ودوم بهمن، از آن سال تا این سال [سال 1379]، با هدفِ ‌تحت تأثیر قرار دادن مخاطب ایرانی، در دنیا حرف زده شده است؛ اما آن‌جایی که محلِ‌ّ حضور مردم است، حضور آنها استوار، ‌مقتدر، عازم و بیملاحظه است. باز از همه قشرها آمدند و خیابانها را پُر کردند.‌ ‌1379/11/25
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی