newspart/index2
جهاد سیاسی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
جهاد سیاسی

یکی از کارهای واجب و اصلی برای هر انسانی چه در موضع یک فرد، چه در موضع یک جمع؛ که حکومت و یا یک قدرت باشد این است که مبارزه کند؛ یعنی دائم باید تلاش کند و به تنبلی و بی‏عملی و بی‏تعهّدی تن ندهد. گاهی انسان عمل هم دارد، اما نسبت به وظایف اصلی تعهّد ندارد؛ می‏گوید به ما چه! کج‏رویهای برخاسته از هوس نیز همین‏طور است. انسان به این‏ها نباید تن بدهد. بایستی حتماً با تنبلی و بی‏عملیِ خودش مبارزه کند؛ تلاش و مجاهدت کند و در این راه قبول خطر کند. این یکی از وظایف است. البته این مجاهدت باید مجاهدت فی سبیل الله باشد که آن را در بند بعدی عرض می‏کنم.
پنجمی و آخری، امید به پیروزی در همه‏ی شرایط است؛ به شرط آنکه جهاد فی سبیل الله باشد. کسی که مشغول مجاهدت است، حق ندارد ناامید شود؛ چون یقیناً پیروزی در انتظار اوست. آن مواردی که پیروزی به دست نیامده و ناکامی حاصل شده است، به این خاطر بوده که مجاهدت فی سبیل الله نبوده است؛ یا اگر مجاهدت بوده، فی سبیل الله نبوده؛ یا اصلًا مجاهدت نبوده است. شرط مجاهدت فی سبیل الله چیست؟ این است که انسان به سبیل الله ایمان و باور و معرفت داشته باشد و آن را بشناسد؛ بنابراین می‏تواند در راه آن مجاهدت کند.
این‏ها وظایف یک انسان به عنوان یک فرد و وظایف یک مجموعه به عنوان حکومت است. عرض کردم، این‏ها مخصوص دوران قدرت نیست که چون امروز حکومت در دست مجموعه‏ی مؤمنین باللّه و مؤمنین به اسلام است، ما این وظایف را داریم. آن وقتی هم که قدرت در دست این مجموعه نبود، در دست دشمنانشان بود، در دست طاغوت بود، در دست مفسدین فی الأرض بود، همه‏ی این وظایف وجود داشت. بعضی عمل می‏کردند، بعضی عمل نمی‏کردند؛ بعضی بیشتر عمل می‏کردند، بعضی کمتر عمل می‏کردند. این وظایف الآن هم بر عهده‏ی همه‏ی مسلمانهاست؛ البته بعضی وظایفشان بیشتر است، بعضی کمتر است. وظیفه‏ی اصلی همه‏ی انبیا و ائمّه و اولیا این بوده است که مردم را به همین وظایف آشنا کنند؛ چه در دورانی که می‏توانستند قدرت را کسب کنند بگویند بروید مجاهدت کنید و قدرت را به دست آورید و این‏گونه اداره کنید چه آن وقتی‏که نمی‏شد قدرت را به دست بیاورند. همه هم تلاش و مبارزه کرده‏اند؛ «و کأیّن من نبیّ قاتل معه ربّیون کثیر». جنگ و مبارزه‏ی سیاسی و معارضه‏ی با دشمنان، چیزی نیست که اول بار در اسلام آمده باشد؛ نه. در زمان پیغمبران گذشته انبیای بزرگ الهی، از زمان ابراهیم به این طرف هم بوده است. شاید قبل از ابراهیم هم بوده که من اطّلاعی ندارم. بنابراین، این وظایف، وظایفی است که انبیا ما را به آن سمت می‏کشانند. البته در حکومت حق، در آنجایی که قدرت در دست بندگان خدا مؤمنین باللّه و مؤمنین به سبیل الله قرار دارد، این وظیفه سنگین‏تر است. چرا؟ چون توانایی شما به عنوان جزئی از مجموعه‏ی حکومتِ دولت، با توانایی فردی مثل شما در بهترین حالات حکومت طاغوت قابل مقایسه نیست. فرض کنیم در حکومت طاغوت، آن اختناق و آن شدّتها و آن گمراهیها و آن اضلال وسایل ارتباط جمعی و ... وجود نداشته باشد؛ امکانات بدهند و معارضه‏ی آن‏چنانی هم نکنند؛ از قدرتشان علیه شما هم استفاده نکنند. وضع کنونی یعنی وضع وجود یک قدرت اسلامی شاید هزار مرتبه از بهترین حالاتی که در حکومت طاغوت ممکن است یک فرد برای ترویج و پیگیری و تحقّق آرمان‏های الهی داشته باشد، بهتر باشد. پس بایستی این را قدر دانست.1379/09/12

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی