newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
وحدت کلمه

حقیقت قرآنی می‌گوید که اگر انسانها به نیروی درونی خودشان - یعنی به ایمان و اراده و اتّحاد کلمه و فداکاریهای خودشان - تکیه کنند، هیچ قدرتی در مقابل آنان یارای ایستادگی ندارد. در دوران رژیم طاغوت، ما ملت ایران هم همین اشتباه را می‌کردیم. آن روز اگر از ما سؤال می‌کردند که این رژیم طاغوت نفت این مملکت را برده است، منابع این مملکت را برده است، امریکا را مسلّط کرده است، دین را از مردم گرفته است، اخلاق را گرفته است، فرهنگ ملی و اسلامی و بومی را گرفته است، تاریخ این ملت را خراب کرده است، چرا شما در مقابل آن ایستادگی و مقاومت نمی‌کنید، جوابی که روشنفکران و سیاسیّون می‌دادند، این بود که می‌گفتند کاری از ما ساخته نیست و ما نمی‌توانیم اقدامی بکنیم! حرکت امام، درس بزرگ امام، خدمت بزرگ امام به این ملت و به ملتهای دیگر این بود که عکس این را ثابت کرد. به مردم گفت می‌توانید و قدرت دارید؛ قدرت در دست شما و متعلق به شماست؛ فقط باید این قدرت را اعمال کنید؛ باید اراده کنید؛ باید تصمیم بگیرید؛ باید خواص و اثرگذاران در ذهن مردم وارد میدان شوند و مردم باید آماده‌ی فداکاری باشند. در آن صورت همه کار خواهد شد و همه‌ی موفّقیتها به‌دست خواهد آمد. خودِ او اوّل کسی بود که وارد میدان شد. با ورود او به میدان، خواص آمدند؛ علما آمدند؛ روشنفکران آمدند؛ طلاب آمدند؛ دانشجویان آمدند؛ طبقات گوناگون مردم آمدند و در مدت چند سال، همه‌ی قشرها بتدریج به این نهضت عظیم پیوستند و در نتیجه، آن قدرت سیاسی و نظامی و تبلیغاتی که در مقابل این نیروی عظیم مردمی قرار داشت، نتوانست مقاومت کند. نیروی ایمان، نیروی اراده، نیروی رهبری حکیمانه و نیروی استقامت و صبر و پایداری، نه فقط بر قدرت رژیم طاغوت فائق آمد، بلکه بر قدرت امریکا هم که پشت سر او بود، چیره شد.
1379/03/14

لینک ثابت
عوام و خواص

آن روز اگر از ما سؤال می‌کردند که این رژیم طاغوت نفت این مملکت را برده است، منابع این مملکت را برده است، امریکا را مسلط کرده است، دین را از مردم گرفته است، اخلاق را گرفته است، فرهنگ ملی و اسلامی و بومی را گرفته است، تاریخ این ملت را خراب کرده است، چرا شما در مقابل آن ایستادگی و مقاومت نمی‌کنید، جوابی که روشنفکران و سیاسیون می‌دادند، این بود که می‌گفتند کاری از ما ساخته نیست و ما نمی‌توانیم اقدامی بکنیم! حرکت امام، درس بزرگ امام، خدمت بزرگ امام به این ملت و به ملتهای دیگر این بود که عکس این را ثابت کرد. به مردم گفت می‌توانید و قدرت دارید؛ قدرت در دست شما و متعلق به شماست؛ فقط باید این قدرت را اعمال کنید؛ باید اراده کنید؛ باید تصمیم بگیرید؛ باید خواص و اثرگذاران در ذهن مردم وارد میدان شوند و مردم باید آماده‌ی فداکاری باشند. در آن صورت همه کار خواهد شد و همه‌ی موفقیتها به‌دست خواهد آمد. خود او اول کسی بود که وارد میدان شد. با ورود او به میدان، خواص آمدند؛ علما آمدند؛ روشنفکران آمدند؛ طلاب آمدند؛ دانشجویان آمدند؛ طبقات گوناگون مردم آمدند و در مدت چند سال، همه‌ی قشرها بتدریج به این نهضت عظیم پیوستند و در نتیجه، آن قدرت سیاسی و نظامی و تبلیغاتی که در مقابل این نیروی عظیم مردمی قرار داشت، نتوانست مقاومت کند. نیروی ایمان، نیروی اراده، نیروی رهبری حکیمانه و نیروی استقامت و صبر و پایداری، نه فقط بر قدرت رژیم طاغوت فائق آمد، بلکه بر قدرت امریکا هم که پشت سر او بود، چیره شد.

خطری که در مردم تداوم این حرکت سرافرازانه را تهدید می‌کند، در درجه‌ی اوّل عبارت از ناامیدی است. اگر دشمن بتواند مردم ما را، جوانان ما را، قشرهای ما را، نسبت به آینده‌ی این حرکتشان ناامید کند، ضربه‌ی خود را زده است. این خطر عمده است. لذا شما می‌بینید با انواع و اقسام روشها، بیانها، زبانها و شیوه‌ها سعی می‌کنند دلها را نسبت به تداوم این حرکت پُرافتخار اسلامی مردّد و مأیوس کنند و امید را از آنها بگیرند. این مهمترین خطر است.

اما کسانی که روی مردم اثر می‌گذارند - کسانی‌که حرفشان، اقدامشان، عملشان، منششان، نوشته‌شان، روی مردم اثر می‌گذارد - چند خطر بزرگ آنها تهدیدشان می‌کند که باید بسیار مراقب باشند. یکی خطر خسته شدن است، یکی خطر راحت‌طلبی است، یکی خطر میل به سازش است، یکی خطر چسبیدن به منافع نقد است؛ همان بلایی که بر سر کسانی که انقلاب فلسطین را منحرف کردند، آمد؛ همان خطری که بر سر همه‌ی رهبرانی آمد که ملتهای خودشان را از مسیر درست و راهی که شروع کرده بودند، منحرف کردند و بازداشتند. بارهای سنگین بر روی نیروهای اثرگذار روی ذهنهای مردم است. باید ایمان و پارسایی خودشان را تقویت کنند؛ باید اتکای خودشان را به لطف و فضل خدا زیاد کنند؛ باید به دشمن لحظه‌ای خوشبین نباشند؛ دشمن درصدد ضربه زدن است. اگر خواص یک کشور - یعنی نیروهایی که با زبانشان، با قلمشان، با رفتارشان، با امضایشان، بر روی مسیر یک ملت اثر می‌گذارند - میل به سازش و راحت‌طلبی و زندگی مرفه و خوشگذرانی پیدا کنند و از حضور در میدانهای خطر خسته شوند، آن وقت خطر تهدید می‌کند. لذاست که شما می‌بینید امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در دوران خلافت کوتاه خود، بیشترین خطابش، بیشتری ملامتش، بیشترین توصیه‌اش و بیشترین تذکّرش، به کسانی است که به آنها مسؤولیت داده بود تا بخشهای مختلفی را در آن کشور بزرگی که در اختیار آن حضرت بود، اداره کنند. امام بزرگوار ما بارها و بارها به مسؤولان کشور، به ما، به شاگردان خودش، به دستپروردگان خودش، تذکّر می‌داد. مضمون آن تذکّر این بود که مبادا به چرب و شیرین زندگی راحت، خودشان را عادت بدهند و از مجاهدت در راه خدا باز بمانند.1379/03/14

لینک ثابت
روشنفکری

حقیقت قرآنی می‏گوید که اگر انسانها به نیروی درونی خودشان یعنی به ایمان و اراده و اتّحاد کلمه و فداکاریهای خودشان تکیه کنند، هیچ قدرتی در مقابل آنان یارای ایستادگی ندارد. در دوران رژیم طاغوت، ما ملت ایران هم همین اشتباه را می‏کردیم. آن روز اگر از ما سؤال می‏کردند که این رژیم طاغوت نفت این مملکت را برده است، منابع این مملکت را برده است، امریکا را مسلّط کرده است، دین را از مردم گرفته است، اخلاق را گرفته است، فرهنگ ملی و اسلامی و بومی را گرفته است، تاریخ این‏ ملت را خراب کرده است، چرا شما در مقابل آن ایستادگی و مقاومت نمی‏کنید، جوابی که روشن‏فکران و سیاسیّون می‏دادند، این بود که می‏گفتند کاری از ما ساخته نیست و ما نمی‏توانیم اقدامی بکنیم! حرکت امام، درس بزرگ امام، خدمت بزرگ امام به این ملت و به ملتهای دیگر این بود که عکس این را ثابت کرد. به مردم گفت می‏توانید و قدرت دارید؛ قدرت در دست شما و متعلق به شماست؛ فقط باید این قدرت را اعمال کنید؛ باید اراده کنید؛ باید تصمیم بگیرید؛ باید خواص و اثرگذاران در ذهن مردم وارد میدان شوند و مردم باید آماده‏ی فداکاری باشند. در آن صورت همه کار خواهد شد و همه‏ی موفّقیتها به‏دست خواهد آمد. خودِ او اوّل کسی بود که وارد میدان شد. با ورود او به میدان، خواص آمدند؛ علما آمدند؛ روشن‏فکران آمدند؛ طلاب آمدند؛ دانشجویان آمدند؛ طبقات گوناگون مردم آمدند و در مدت چند سال، همه‏ی قشرها بتدریج به این نهضت عظیم پیوستند و در نتیجه، آن قدرت سیاسی و نظامی و تبلیغاتی که در مقابل این نیروی عظیم مردمی قرار داشت، نتوانست مقاومت کند. نیروی ایمان، نیروی اراده، نیروی رهبری حکیمانه و نیروی استقامت و صبر و پایداری، نه فقط بر قدرت رژیم طاغوت فائق آمد، بلکه بر قدرت امریکا هم که پشت سر او بود، چیره شد.1379/03/14
لینک ثابت
استکبار, از خود بیگانگی, ملتها, ترس از دشمن

مشکل امروز ملتها این است که وقتی در مقابل دشمنیِ قدرتمندان قرار می‌گیرند، احساس ناتوانی می‌کنند.1379/03/14
لینک ثابت
همت, ایمان, ایثار, تحول

نیروهای اثرگذار در تحوّل سیاسی و اجتماعی انسانها، عبارتند از: اراده‌ی انسانی، ایمان انسانی، تصمیم‌گیری، ایثار پیشروان و رهبران و خسته نشدن آنها است .1379/03/14
لینک ثابت
وعده‌های الهی

پروردگارا! این ملت بزرگ به تو ایمان آورد و در راه تو مجاهدت کرد. تو فرموده‏ای: «انّ الله یدافع عن الّذین آمنوا». تو وعده کرده‏ای که از مؤمنان، از مجاهدان راه خودت و از پاک‏بازان دفاع خواهی کرد. پروردگارا! از این ملت بزرگ، در راه آرمان بزرگش، در راه مقاصد افتخارآمیزش، در مقابل دشمنان خطرناکش دفاع کن و به این ملت نصرت و پیروزی عنایت فرما. پروردگارا! نام امام، راه امام، یاد امام، درسهای ماندگار امام را در ذهن و دل و عمل ما همیشه زنده بدار. پروردگارا! روح مطهّر نبی اکرم و اولیایش، روح مطهّر شهیدان و روح مطهّر امام بزرگوار را از ما راضی کن. پروردگارا! چشمه‏ی امید را در دلهای ما بجوشان. پروردگارا! دشمنان ما را مغلوب و منکوب و منهدم بگردان. پروردگارا! وحدت کلمه‏ی ما، ایمان ما، اراده‏ی ما و باورهای ما را روز به روز رساتر و روشن‏تر و مستحکم‏تر بگردان. پروردگارا! ما را به فضل خود، به کمک خود، به لطف خود، به وعده‏ی خود، به آنچه که به مؤمنان و محسنان و صالحان وعده فرموده‏ای، روز به روز نزدیک‏تر بگردان. پروردگارا! ما را بندگان صالح خودت قرار بده؛ مرگ ما و زندگی ما را در راه خودت قرار بده. پروردگارا! ما را از جمله کسانی که به آن‏ها سرباز دین و اسلام گفته می‏شود، قرار بده. پروردگارا! به همه‏ی ملتهای مسلمان نصرت عطا کن؛ به ملت لبنان و فلسطین نصرت کامل عنایت فرما.1379/03/14
لینک ثابت
ایمان و فداکاری ، نیرویی اثرگذار در تحولات اجتماعی و سیاسی

من امروز برای این‌که عظمت شخصیت امام بزرگوارمان را از یکی از ابعاد گوناگون مورد ملاحظه قرار دهم، بحثی را مطرح می‌کنم و آن این است که در این آیه‌ای که تلاوت کردم - که یکی از آیات سوره‌ی فتح است - قرآن کریم برای مسلمانان مؤمنِ آن زمان، حقیقتی را بیان می‌فرماید. این حقیقت بر حسب اسباب ظاهری دور از ذهن است؛ امّا در تصویر الهی یک حقیقت مسلّم است. مطلب از این قرار است که جمعیتی از مسلمانان در سال ششم هجری، بدون سلاح و تجهیزات لازم و بدون آرایش جنگی، در مقابل کفّار که مسلّح و مجهّز بودند، قرار گرفتند و بنابراین بود که مسلمانان دست به اسلحه نبرند. این در قضیه‌ی حدیبیّه بود. این قضیه را، هم «غزوه‌ی حدیبیّه» گفته‌اند، هم «صلح حدیبیّه». اگرچه جنگی واقع نشد، اما حرکتی که اتّفاق افتاد، از یک جنگ بزرگ دارای آثار بیشتری بود؛ برکات آن و کیفیّت رویارویی، یک برکت و کیفیّت استثنایی بود. در این حادثه، کفّار قریش با تجهیزات، با سلاح، با مردان جنگی و با پیش‌بینیهای لازم، به سراغ مسلمانانی آمدند که با خودشان سلاح بر نداشته بودند و فقط به قصد مشرّف شدن به عمره و زیارت خانه‌ی خدا به راه افتاده بودند. نتیجه به جنگ نینجامید و برکات زیادی بر این رویارویی صلح‌آمیز مترتّب شد. خدای متعال به مسلمانان این‌طور می‌فرماید که اگر سروکار شما با کفّار و مشرکان، به جنگ و شمشیر هم کشیده می‌شد، شما آنها را مغلوب می‌کردید. این سنّت الهی است؛ این قانون لایتخلّف پروردگار در عالم آفرینش است؛ «ولو قاتلکم الّذین کفروا لولّوا الادبار ثمّ لا یجدون ولیّا و لا نصیرا سنّةاللَّه الّتی قد خلت من قبل ولن تجد لسنّةاللَّه تبدیلا».(1)
در این‌جا اصل مهمی پدید می‌آید که این اصل، هم در صدر اسلام مکرّردرمکرّر تجربه شد، هم در انقلاب اسلامی تجربه شد، هم در حوادث گوناگون دیگر تجربه شده است؛ توجه به آن برای ملتهایی مثل ملت ما حائز اهمیت است؛ ولی غالباً از چشم دور می‌ماند. نقش امام بزرگوار ما - حضرت امام خمینی کبیر - این بود که این حقیقت را ثابت کرد. این حقیقت چیست؟ این حقیقت این است که نیروهای اثرگذار در تحوّلات اجتماعی و سیاسی، عبارت از چیزهایی است که به انسانها برمی‌گردد؛ مربوط به نیروهای انسانی و اراده‌ی انسانی و ایمان انسانی است. طبق این اصل، آرایش قدرتها و نیروهای اثرگذار در تحوّلات اجتماعی، غیر از آن چیزی است که همیشه قدرتمداران و مستکبران عالم خواستند آن را نشان بدهند. قدرتمندان و مستکبران عالم این‌طور خواستند تفهیم و ثابت کنند که نتایج و تحولات بزرگ، به پول و زور و شمشیر و سلطه‌ی مطلقه و تبلیغات آنها مربوط است؛ کار عالم در دست آنهاست؛ اختیارات تحولات بشری در پنجه‌های قدرت آنهاست؛ اما این اصل الهی ثابت می‌کند که بعکس؛ تحوّلات عالم، مسائل بزرگ بشری و انسانی، انقلابهای بزرگ، پیشرفتهای بزرگ و حرکتهای عظیم، هیچکدام در دست قدرتمندان و زورمداران عالم نیست؛ در اختیار سلاح و پول و تبلیغات آنها نیست - اگرچه آنها این‌طور وانمود کنند - در اختیار عوامل دیگری است. همه‌ی این عوامل به اراده‌ی انسانها، ایمان انسانها، فداکاری انسانها، حرکت انسانها و تجمّع انسانها برمی‌گردد که بر سرنوشت بشر می‌تواند حکومت کند؛ می‌تواند حوادث بزرگ را به‌وجود بیاورد. این را قرآن مکرّر بیان کرده است؛(2) حوادث تاریخی، آن را تبیین و اثبات کرده است؛ ولی بسیاری از ملتها از این حقیقت غافلند و چون غافلند، عقب می‌مانند؛ مقهور قدرتهای استکباری عالم می‌شوند؛ از نیرویی که در اختیار آنهاست، از امکان و ظرفیتی که متعلّق به آنهاست، درست استفاده نمی‌کنند؛ قدرتمندان عالم هم از این غفلت سوءاستفاده می‌کنند و فرمان می‌رانند و مقاصد حیوانی و شهوانی و شخصی خودشان را پیش می‌برند.1379/03/14


1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 22
وَلَو قاتَلَكُمُ الَّذينَ كَفَروا لَوَلَّوُا الأَدبارَ ثُمَّ لا يَجِدونَ وَلِيًّا وَلا نَصيرًا
ترجمه:
و اگر کافران (در سرزمین حدیبیّه) با شما پیکار می‌کردند بزودی فرار می‌کردند، سپس ولیّ و یاوری نمی‌یافتند!
1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 23
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتي قَد خَلَت مِن قَبلُ ۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبديلًا
ترجمه:
این سنّت الهی است که در گذشته نیز بوده است؛ و هرگز برای سنّت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت!
2 ) سوره مبارکه الرعد آیه 11
لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ وَمِن خَلفِهِ يَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ
ترجمه:
برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!
لینک ثابت
وعده الهی مبنی بردفاع از مومنان و مجاهدان در راهش

پروردگارا! این ملت بزرگ به تو ایمان آورد و در راه تو مجاهدت کرد. تو فرموده‌ای: «انّ اللَّه یدافع عن الّذین آمنوا».(1) تو وعده کرده‌ای که از مؤمنان، از مجاهدان راه خودت و از پاکبازان دفاع خواهی کرد. پروردگارا! از این ملت بزرگ، در راه آرمان بزرگش، در راه مقاصد افتخارآمیزش، در مقابل دشمنان خطرناکش دفاع کن و به این ملت نصرت و پیروزی عنایت فرما.1379/03/14

1 ) سوره مبارکه الحج آیه 38
إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنوا ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوّانٍ كَفورٍ
ترجمه:
خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند دفاع می‌کند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد!
لینک ثابت
نصرت الهی

پروردگارا! این ملت بزرگ به تو ایمان آورد و در راه تو مجاهدت کرد. تو فرموده‏ای: «انّ الله یدافع عن الّذین آمنوا». تو وعده کرده‏ای که از مؤمنان، از مجاهدان راه خودت و از پاک‏بازان دفاع خواهی کرد. پروردگارا! از این ملت بزرگ، در راه آرمان بزرگش، در راه مقاصد افتخارآمیزش، در مقابل دشمنان خطرناکش دفاع کن و به این ملت نصرت و پیروزی عنایت فرما. پروردگارا! نام امام، راه امام، یاد امام، درسهای ماندگار امام را در ذهن و دل و عمل ما همیشه زنده بدار.1379/03/14
لینک ثابت
عبرت‌های انقلاب

مسئله به پیروزی انقلاب ختم نشد. بعد از آنکه انقلاب پیروز شد، در تجربه‏های گوناگون، در میدانهای مختلف، در حملات گوناگون سیاسی و نظامی و اقتصادی که به این ملت شد، همین درس بزرگ و فراموش‏نشدنی قرآن که امام عزیز و بزرگوار ما تجسّم این درس بود و آن را برای ما تکرار می‏کرد به کار ملت ایران آمد. در جنگ تحمیلی، در مقابله‏ی با قدرتهای استکباری و در همه‏ی مسائل سیاسی، ملت ما از این درس بزرگ استفاده کرد. امروز شما نگاه کنید؛ در کشور لبنان یک‏بار دیگر همین درس تکرار شده است.1379/03/14
لینک ثابت
ثبات سیاسی

من عرض می‌کنم ملت عزیز ایران! ملت شجاع و جوان و مؤمن و با اراده و مجرّب ما! به ملتهای دیگر هم خطاب می‌کنم و می‌گویم که این حادثه، این واقعه، این تجربه عظیم قرآنی و مکرّر اتفاق افتاده، باز هم ممکن است اتّفاق بیفتد. در کجا؟ در خود فلسطین. امروز تحلیلگران سیاسی این مطلب را بسیار مستبعد می‌شمارند. اگر کسی بگوید همین نیروی ایمان و اراده مردمی بر دولت غاصب و مستکبرِ ظالم صهیونیستی ممکن است فائق آید، بعضی افراد این را ممکن است بسیار بعید بشمارند؛ بعضی حتی ممکن است آن را محال بدانند؛ اما نه، محال نیست؛ ممکن است این اتفاق بیفتد. این تکرار همان تجربه‌ای است که در صدر اسلام مکرّر اتّفاق افتاد؛ در پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق افتاد؛ در جنگ تحمیلی اتفاق افتاد؛ در ثبات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی نظام جمهوری اسلامی در طول این بیست و یک سال اتفاق افتاد؛ در لبنان هم اخیراً اتفاق افتاد. این تکرار همین تجربه است. یک عامل هم بیشتر ندارد؛ و آن این‌که ملت فلسطین به نیروی ذاتی خودش تکیه کند و خسته نشود. ایمان و اراده و انگیزه و امید مردم فلسطین از آنها گرفته نشود.1379/03/14
لینک ثابت
حضور مردم در صحنه

من در پایان صحبتم به ملت عزیزمان عرض کنم: ملت عزیز ایران! ای ملت سرافراز! ای ملتی که یک بار دیگر تجربه قرآنی صدر اسلام را با وجود خود، با حضور خود، با اراده خود، با ایثار و فداکاری خود تکرار کردید و تحقّق بخشیدید! ای ملتی که به پشتیبانی تو و با تکیه به تو، خمینی بزرگ توانست مفاهیم سیاسی دنیا را عوض کند؛ توانست معیارها را به هم بریزد؛ توانست راه نویی را در مقابل بشریت بگذارد و باز کند! ای ملت بزرگ! شما امروز به همان اراده و ایمان احتیاج دارید تا بتوانید آنچه را که به‌دست آورده‌اید، تثبیت کنید. امروز نظام اسلامی بحمداللَّه تثبیت شده است؛ اما کسانی‌که با انقلاب شما ملت، تودهنی خورده‌اند، سیاستهایی که با دست قدرتمند ملت ایران از صحنه غارت این کشور کنار زده شدند، بیکار ننشسته‌اند؛ آنها از دشمنی منصرف نشده‌اند؛ آنها نقشه‌هایی دارند.1379/03/14
لینک ثابت
صلح حدیبه؛ نشانگر اثرگذاری نيروی ایمان و اراده انسانی در تحوّلات اجتماعی و سياسی

جمعیتی از مسلمانان در سال ششم هجری، بدون سلاح و تجهیزات لازم و بدون آرایش جنگی، در مقابل كفّار كه مسلّح و مجهّز بودند، قرار گرفتند و بنابراین بود كه مسلمانان دست به اسلحه نبرند. این در قضیه‌ی حدیبیّه بود. این قضیه را، هم «غزوه‌ی حدیبیّه» گفته‌اند، هم «صلح حدیبیّه». اگرچه جنگی واقع نشد، اما حركتی كه اتّفاق افتاد، از یك جنگ بزرگ دارای آثار بیشتری بود؛ بركات آن و كیفیّت رویارویی، یك بركت و كیفیّت استثنایی بود. در این حادثه، كفّار قریش با تجهیزات، با سلاح، با مردان جنگی و با پیش‌بینیهای لازم، به سراغ مسلمانانی آمدند كه با خودشان سلاح بر نداشته بودند و فقط به قصد مشرّف شدن به عمره و زیارت خانه‌ی خدا به راه افتاده بودند. نتیجه به جنگ نینجامید و بركات زیادی بر این رویارویی صلح‌آمیز مترتّب شد. خدای متعال به مسلمانان این‌طور می‌فرماید كه اگر سروكار شما با كفّار و مشركان، به جنگ و شمشیر هم كشیده می‌شد، شما آن‌ها را مغلوب می‌كردید. این سنّت الهی است؛ این قانون لایتخلّف پروردگار در عالم آفرینش است؛ «و لو قاتلكم الّذین كفروا لولّوا الادبار ثمّ لا یجدون ولیّا و لا نصیرا سنّة الله الّتی قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللّه تبدیلا».
در اینجا اصل مهمی پدید می‌آید كه این اصل، هم در صدر اسلام مكرّر در مكرّر تجربه شد، هم در انقلاب اسلامی تجربه شد، هم در حوادث گوناگون دیگر تجربه شده است؛ توجه به آن برای ملتهایی مثل ملت ما حائز اهمیت است؛ ولی غالباً از چشم دور می‌ماند. نقش امام بزرگوار ما حضرت امام خمینی كبیر این بود كه این حقیقت را ثابت كرد. این حقیقت چیست؟ این حقیقت این است كه نیروهای اثرگذار در تحوّلات اجتماعی و سیاسی، عبارت از چیزهایی است كه به انسانها برمی‌گردد؛ مربوط به نیروهای انسانی و اراده‌ی انسانی و ایمان انسانی است. طبق این اصل، آرایش قدرتها و نیروهای اثرگذار در تحوّلات اجتماعی، غیر از آن چیزی است كه همیشه قدرت‌مداران و مستكبران عالم خواستند آن را نشان بدهند. قدرتمندان و مستكبران عالم این‌طور خواستند تفهیم و ثابت كنند كه نتایج و تحولات بزرگ، به پول و زور و شمشیر و سلطه‌ی مطلقه و تبلیغات آن‌ها مربوط است؛ كار عالم در دست آن‌هاست؛ اختیارات تحولات بشری در پنجه‌های قدرت آن‌هاست؛ اما این اصل الهی ثابت می‌كند كه بعكس؛ تحوّلات عالم، مسائل بزرگ بشری و انسانی، انقلاب‌های بزرگ، پیشرفتهای بزرگ و حركتهای عظیم، هیچ‌كدام در دست قدرتمندان و زورمداران عالم نیست؛ در اختیار سلاح و پول و تبلیغات آن‌ها نیست اگرچه آن‌ها این‌طور وانمود كنند در اختیار عوامل دیگری است. همه‌ی این عوامل به اراده‌ی انسانها، ایمان‌
انسانها، فداكاری انسانها، حركت انسانها و تجمّع انسانها برمی‌گردد كه بر سرنوشت بشر می‌تواند حكومت كند؛ می‌تواند حوادث بزرگ را به وجود بیاورد. این را قرآن مكرّر بیان كرده است؛ حوادث تاریخی، آن را تبیین و اثبات كرده است؛ ولی بسیاری از ملتها از این حقیقت غافلند و چون غافلند، عقب می‌مانند؛ مقهور قدرتهای استكباری عالم می‌شوند؛ از نیرویی كه در اختیار آن‌هاست، از امكان و ظرفیتی كه متعلّق به آن‌هاست، درست استفاده نمی‌كنند؛ قدرتمندان عالم هم از این غفلت سوءاستفاده می‌كنند و فرمان می‌رانند و مقاصد حیوانی و شهوانی و شخصی خودشان را پیش می‌برند.1379/03/14

لینک ثابت
قرن بیستم؛ قرن تحوّلات عظيم اجتماعی و سياسی

قرن بیستم میلادی قرن تحوّلات عظیم اجتماعی و سیاسی است. ملتها هر كدام برحسب موقعیت، شرایط، استعداد و هوشیاریشان، زودتر یا دیرتر، به تحوّلات عظیمی دست پیدا كردند. البته همین‌جا عرض كنم كه ملت ایران جزو اولین ملتهایی بود كه در این قرن میلادی به یك تحوّل عظیم سیاسی و اجتماعی دست پیدا كرد؛ یعنی در سال 1905 یا 1906 میلادی كه برابر است با 1324 یا 1325 قمری، ملت ایران زودتر از اغلب ملتهای عالم به یك تحوّل سیاسی و اجتماعی نزدیك شد كه آن تحوّلی است كه در دوران مشروطیت اتّفاق افتاد. ملت ایران هوشیاری و پیشروی و مجاهدت و شرایط مناسب خودش را با این عمل ثابت كرد. علمای دین و دلسوزان جامعه، پیشوایان آن حركت بودند. یك غفلت از سوی سیاستمداران وابسته‌ی به انگلیسِ آن زمان موجب شد كه قدرتهای غربی و خارجی بتوانند از این حركت ملت مسلمان سوءاستفاده كنند؛ عدالتخواهی ملت ایران را در قالب از پیش ساخته‌ای مطابق نظریات خودشان بریزند و حركت ملت ایران را منحرف كنند؛ بعد از چند سال هم سلسله‌ی پهلوی را بر سر كار آورند. در واقع نزدیك به شصت سال حركت ملت ایران و تحوّل كشور را عقب انداختند. این كار را انگلیسیها در حقّ ملت ایران كردند. در واقع دشمنی‌ای كه در این دوره‌ی شصت، هفتاد ساله با ملت ایران شد، یكی از دشمنیهای فراموش نشدنی و بسیار مهم است؛ والاّ قبل از كشور هند و روسیه و الجزایر و قبل از بقیه‌ی انقلابهای بزرگ قرن بیستم، ما وارد میدان تحوّل اجتماعی شدیم؛ ما آمدیم كشور و سازمان حكومت و نظام اجتماعیمان را متحوّل كنیم. ملت ما در تهران، در تبریز، در خراسان، در فارس، در بسیاری دیگر از نقاط این كشور، فداكاریهای بزرگی هم كردند؛ منتها بیگانگان نگذاشتند؛ عامل هم آن سیاستمداران وابسته‌ی به غرب بودند. كسانی كه آن روز با غربیها و با قدرت دولت انگلیس میانه‌ی صمیمی و گرمی داشتند؛ حركت ملت ایران را منحرف كردند؛ بعد هم رضاخان را سرِ كار آوردند؛ لذا تحول ملت ایران شصت سال عقب افتاد!
ملتهای دیگر هم در این قرن هر كدام به گونه‌ای وارد این میدان شدند. در هندوستان این تحوّل اجتماعی به یك شكل انجام گرفت؛ در كشور روسیه این تحوّل یك طور انجام گرفت؛ در كشور الجزایر این تحوّل به یك شكل دیگر انجام گرفت؛ در دهها كشور، در آسیا و در آفریقا و در نقاط مختلف دیگر عالم، این تحوّل اجتماعی به شكل خاصّی انجام گرفته است. همه‌ی این تحوّلات در یك نقطه با هم مشتركند و آن این است كه در همه‌ی این تحوّلات، نیروهای بشری و انسانی بر نیروهای استكباری غلبه كردند؛ منتها این غلبه در یك جا غلبه‌ی واضح و قاطعی بود و اثر ماندگاری به جا گذاشت؛ اما در جاهای دیگر نه، اثر آن زودگذر بود و به‌خاطر غفلتها از بین رفت. این حقیقت روشنی است كه هرجا ملتها به نیروهای اثرگذار انسانی خودشان تكیه كنند، می‌توانند بر نیروهای فشار و زوری كه از طرف قدرتهای غاصب و ظالم و زورگو و غارتگر به میدان آورده می‌شود، غلبه كنند.1379/03/14

لینک ثابت
مقاومت اسلامی, مقاومت ملت ایران

حقیقت قرآنى، عکس این را بیان مى‌کند. حقیقت قرآنى مى‌گوید که اگر انسانها به نیروى درونى خودشان - یعنى به ایمان و اراده و اتّحاد کلمه و فداکاریهاى خودشان - تکیه کنند، هیچ قدرتى در مقابل آنان یاراى ایستادگى ندارد. در دوران رژیم طاغوت، ما ملت ایران هم همین اشتباه را مى‌کردیم. آن روز اگر از ما سؤال مى‌کردند که این رژیم طاغوت نفت این مملکت را برده است، منابع این مملکت را برده است، امریکا را مسلّط کرده است، دین را از مردم گرفته است، اخلاق را گرفته است، فرهنگ ملى و اسلامى و بومى را گرفته است، تاریخ این ملت را خراب کرده است، چرا شما در مقابل آن ایستادگى و مقاومت نمى‌کنید، جوابى که روشنفکران و سیاسیّون مى‌دادند، این بود که مى‌گفتند کارى از ما ساخته نیست و ما نمى‌توانیم اقدامى بکنیم! حرکت امام، درس بزرگ امام، خدمت بزرگ امام به این ملت و به ملتهاى دیگر این بود که عکس این را ثابت کرد. به مردم گفت مى‌توانید و قدرت دارید؛ قدرت در دست شما و متعلق به شماست؛ فقط باید این قدرت را اعمال کنید؛ باید اراده کنید؛ باید تصمیم بگیرید؛ باید خواص و اثرگذاران در ذهن مردم وارد میدان شوند و مردم باید آماده‌ى فداکارى باشند. در آن صورت همه کار خواهد شد و همه موفّقیتها به‌دست خواهد آمد. خودِ او اوّل کسى بود که وارد میدان شد. با ورود او به میدان، خواص آمدند؛ علما آمدند؛ روشنفکران آمدند؛ طلاب آمدند؛ دانشجویان آمدند؛ طبقات گوناگون مردم آمدند و در مدت چند سال، همه قشرها بتدریج به این نهضت عظیم پیوستند و در نتیجه، آن قدرت سیاسى و نظامى و تبلیغاتى که در مقابل این نیروى عظیم مردمى قرار داشت، نتوانست مقاومت کند. نیروى ایمان، نیروى اراده، نیروى رهبرى حکیمانه و نیروى استقامت و صبر و پایدارى، نه فقط بر قدرت رژیم طاغوت فائق آمد، بلکه بر قدرت امریکا هم که پشت سر او بود، چیره شد.
برادران و خواهران عزیز ما! مسأله به پیروزى انقلاب ختم نشد. بعد از آن که انقلاب پیروز شد، در تجربه‌هاى گوناگون، در میدانهاى مختلف، در حملات گوناگون سیاسى و نظامى و اقتصادى که به این ملت شد، همین درس بزرگ و فراموش نشدنى قرآن - که امام عزیز و بزرگوار ما تجسّم این درس بود و آن را براى ما تکرار مى‌کرد - به کار ملت ایران آمد. در جنگ تحمیلى، در مقابله با قدرتهاى استکبارى و در همه مسائل سیاسى، ملت ما از این درس بزرگ استفاده کرد. امروز شما نگاه کنید؛ در کشور لبنان یک بار دیگر همین درس تکرار شده است. روزى که رژیم صهیونیستى وارد جنوب لبنان شد و این منطقه را اشغال کرد، به قصد این نیامد که یک روز از این‌جا بیرون برود. احتیاطاً تا بیروت هم آمدند و خودشان را به بیروت هم رساندند؛ منتها نمى‌خواستند آن قسمتها را نگه‌دارند. تصمیم قطعى رژیم صهیونیستى این بود که بخش جنوب لبنان را نگه‌دارد و جزو پیکره قلمرو غصبى خودش قرار دهد. همچنان که یک روز بخش کوچکى از فلسطین را اشغال کردند، بعد بتدریج بخشهاى دیگر را هم به آن ملحق و منضم کردند و همه فلسطین را اشغال کردند؛ بعد قسمتى از کشور اردن را هم اشغال کردند؛ بعد قسمتى از لبنان را هم اشغال کردند؛ لذا قصدشان این نبود که از این‌جا خارج شوند؛ تصمیم قطعى داشتند که بمانند. در مقابلشان چه بود؟ در مقابلشان نیروى مردمىِ تهیدستِ بدون هیچ‌گونه تجهیزات در لبنان بود؛ یعنى نیروى حزب‌اللَّه، نیروى مقاومت مسلمانان، نیروى آحاد مردمى که بمبارانهاى روزمرّه رژیم صهیونیستى را تحمّل کردند. سالها طول کشید، اما نتیجه به پیروزى نیروى انسانى‌اى که متّکى به ایمان و اراده بود، تمام شد. یک‌بار دیگر آن تصویرى که قدرتهاى استکبارى مى‌خواستند از آرایش عوامل اثرگذار به ذهنها القاء کنند، باطل شد و معلوم گردید که نخیر؛ این‌طور نیست که هرکس سلاح و قدرت نظامى دارد، هرکس قدرت تبلیغات بین‌المللى و جهانى دارد، لزوماً موفّق خواهد شد. اگر در دو، سه سالى قبل، به آحاد مردم و به خود صهیونیستها و پشتیبانانشان گفته مى‌شد که همین جوانان مؤمن حزب‌اللَّه در لبنان بر شما صهیونیستها پیروز خواهند شد، شما را از این‌جا بیرون خواهند کرد، سرزمین خودشان را از شما به‌زور پس خواهند گرفت، کسى باور نمى‌کرد؛ اما همین مطلبى که باور نمى‌شد، اتفاق افتاد! یک جنگ سریع اتّفاق نیفتاد؛ اما یک مبارزه و مقاومت طولانىِ چند ساله اتّفاق افتاد. نیروى اراده و نیروى ایمان، بر آن چیزى که زرق و برق آن چشمها را خیره مى‌کرد، فائق آمد.1379/03/14

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی