ما جمعیتی با این همه جوان و با چنین روحیهای داریم. از طرفی، همین جمعیت جوان و آحاد ملت احساس میکنند که در سرنوشت کشور دخیلند. دولتهایی را انتخاب میکنند؛ مسؤولانی را گزینش میکنند و در واقع و حرکت و اداره کشور بهوسیله کسانی است که مردم در انتخاب آنها نقش دارند.
امروز در بعضی از کشورهای نزدیک ما در همین منطقه، مردم کمترین نقشی در انتخاب مسؤولانشان ندارند. مسؤولانی بر آنها حکومت میکنند که مردم در آمدن و رفتنشان، مدت حکومتشان، ثروتشان، عیاشیهایشان و استفادههایشان کمترین نقشی و کمترین نظارتی ندارند. در بعضی از کشورها هم صورت ظاهر، دمکراسی است؛ اما در باطن، حضور مردم نیست. تسلّطِ مراکز قدرت بیگانه یا خودی در آنها به نحوی است که مردم درواقع در اداره کشور هیچ نقشی ندارند.
امروز واقعیت در کشور ما، یک واقعیت استثنایی است؛ لااقل در این منطقه استثنایی است. مردم، دولتها و نمایندگان مجلس را با اراده و میل و تشخیصِ خود انتخاب میکنند و آنها را در معرض آزمایش میگذارند. اگر از آنها راضی بودند، باز بار دیگر آنها را برسر کار میآورند و اگر نخواستند، بار دیگر به سراغ دیگری میروند. این هم یک فرصت بسیار بزرگ است.1379/02/01
لینک ثابت