من چند مشخّصهی مهم را از مجموعهای كه ما آن را راه امام و خطّ امام به حساب میآوریم، عرض میكنم. چند مطلب از نظر امام، در درجهی اوّل بود؛ اوّل، اسلام و دین بود. امام، هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمیآورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاكمیت اسلام بود. مردم هم كه این نظام را قبول كردند، این انقلاب را به پا كردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزهی اسلامی بود. سرّ موفقیت امام این بود كه صریح و بدون پردهپوشی، اسلام را روی دست گرفت و اعلام كرد من میخواهم برای اسلام كار كنم و همه چیز در سایهی اسلام است. قبل از دوران انقلاب ما كسانی در كشور ما و در بعضی كشورهای دیگر بودهاند كه حقیقتاً به اسلام اعتقاد داشتند، اما جرأت نمیكردند، یا نمیخواستند صریحاً اسلام را مطرح كنند؛ تحت نامهای دیگری وارد میدان میشدند و عموماً شكست خوردند. علّت اینكه امام پیروز شد، چون هدف خود را كه حاكمیت اسلام است، صریح بیان كرد. البته اسلام كه امام فرمود، در دو بخش قابل توجّه است: یكی بخش اسلام در قالب نظام. امام، اینجا خیلی سختگیر بود و به یككلمه كم یا زیاد، راضی نمیشد؛ به یك مسامحه، چه در مسائل اقتصادی، چه غیره، راضی نمیشد. همه جا مُرّ اسلام. نظام اسلامی، مجلس شورای اسلامی، دولت اسلامی، قضاوت اسلامی و دستگاههای گوناگون باید برطبق مصالح، خطّ اسلام و راه حاكمیت اسلام را دنبال كنند. امام، این را دنبال میكرد و تا آنجا كه توانست، تلاش كرد. چهرهی دوم در مورد پایبندی به اسلام، عمل فردی اشخاص است. در اینجا دیگر آن صلابت و قاطعیت و اعمال قدرت، وجود ندارد. اینجا موعظه، نصیحت، زبان خوش و امر به معروف است. امام، به این عقیده داشت. پس اوّل چیزی كه در خطّ امام، مهم است، تعقیب هدف اسلامی و حاكمیت اسلامی در صحنهی ایمان و در صحنهی عمل است.1378/03/14
لینک ثابت