newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
مشمول امدادالهی قرارگرفتن کسی که برای خداوندتلاش نماید

ببینید تکلیف شرعیتان چیست؛ هرچه که تکلیف شرعی شما بود، به آن عمل کردید، پیش خدای متعال مأجورید. البته باید برای فهمیدن موضوع و حکم شرعی، انسان چشمهایش را باز کند و تلاش نماید - در این شکّی نیست - اما اگر شما برای ادای تکلیف شرعی تلاش کردید و اشتباه کردید، درعین‌حال شما اجر دارید؛ این بد است؟! این معامله‌ی بدی با خداست؟! «من کان للَّه کان اللَّه له»(1)؛ هرکس برای خدا کار کند، خدا هم همه‌ی این قدرت عظیم خود را برای او، در جهت او و در خدمت او قرار خواهد داد. فرموده است: «والّذین جاهدوا فینا لنهدیّنهم سبلنا»(2)؛ هدایت هم می‌کند. وقتی شما برای او تلاش کردید، نمی‌گذارد در گمراهی بمانید؛ هدایت هم می‌کند.1378/03/10

1 )
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏79، ص 197 ؛
روضة المتقين ، محمد تقی مجلسی، ج‏13 195؛ 
الوافی، فیض كاشانی، ج ‏8، ص 784 ؛

من‏ كان‏ لله‏ كان الله له و من أصلح أمر دينه أصلح الله أمر دنياه و من أصلح ما بينه و بين الله أصلح الله ما بينه و بين الناس‏
ترجمه:
هر كس كه از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر كس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح كند و هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند.
2 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 69
وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ
ترجمه:
و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
لینک ثابت
ارزش‌های انقلاب اسلامی

در این مسائل خطّی و خطوطی و نزاعی و دعوا و خطکشی‏ها و امثال این‏ها کاری نداریم که این‏ها درست است یا غلط است مهم این است که اگر همه‏ی اطراف قضیه که معتقد به مبانی اسلام و ارزشهای انقلاب اسلامی و ارزشهای اسلامند، چنانچه معیارشان همین باشد که بخواهند رضای خدا را کسب کنند، هیچ‏کدام از این‏ها به انقلاب ضرر نخواهد زد؛ اما اگر این معیار و ملاک نبود؛ دنبال رضای خدا نبودیم، دنبال هواها و هوسها و خواسته‏ها و خودخواهی‏ها و خودبینی‏ها بودیم، طبیعی است که دهها و صدها مشکل به وجود خواهد آمد؛ دهها و صدها منفذ برای نفوذ دشمن به وجود خواهد آمد و خدای متعال هم ما را هدایت نخواهد کرد. اگر ما رضای الهی را هدف قرار ندهیم، از هدایت الهی هم به گمان زیاد محروم خواهیم ماند. البته یک‏وقت هم ممکن است تفضّلًا لطفی در حق ما بشود، اما نمی‏توانیم دیگر به هدایت الهی مطمئن باشیم و سکون نفس داشته باشیم. این سکون نفس، آن وقتی پیش خواهد آمد که ما هدفمان را رضای خدا قرار دهیم؛ بخصوص شما برادران و خواهران عزیز نماینده، چون جای مهمی نشسته‏اید، این را باید در همه جا معیار خودتان قرار دهید. در درجه‏ی اوّل، این مسائل دوستیها و دشمنیها را بر اساس این تفسیر کنید؛ نه اینکه رضای خدا را براساس آن‏ها توجیه کنید. شما بحمد اللّه در این سه سالی که بر عمر این مجلس گذشته است، کارهای بزرگی هم کرده‏اید و در این سال آینده هم کارهای بزرگ و مهمّی دارید؛ برنامه‏ی سوم توسعه را دارید، برنامه‏ی قانون بودجه‏ی سال آینده را دارید؛ در همه‏ی این‏ها ملاحظه کنید که رضای الهی چیست؛ آنچه که نشانه‏ی اسلامیّت و پیروی از قرآن در این نظام است، چیست؛ آن را بایستی محکم حفظ کنید و نگهدارید. خدای متعال هم کمک خواهد کرد؛ کمااینکه بحمد اللّه تاکنون هم شما را کمک کرده است.1378/03/10
لینک ثابت
وجدان کاری

دستگاه مقنّنه طبیعتش این است که برای جریان امور به وسیله‏ی قوه مجریّه، خطوطی را ترسیم کند؛ این کار را با دقّت و با وجدان حقیقیِ کاری انجام دهد که بحمد اللّه تاکنون این‏طور بوده است. من واقعاً شایسته می‏دانم و وظیفه‏ی خودم می‏دانم که از یکایک نمایندگان محترم، بخصوص از هیئت‏رئیسه‏ی محترم، بخصوص از شخص رئیس محترم مجلس، به‏خاطر حُسن اداره‏ی این جلسات تشکّر کنم. مجلس ما، برخلاف آنچه که انسان در بسیاری از مجالس دنیا مشاهده می‏کند که مرکز نزاعها و کشمکشها و آشوب‏ها و معاملات بسیار زشت و خلاف دین و شرع هستند، این‏طور نیست. این ارزش است؛ این را با همه‏ی وجود نگهدارید.1378/03/10
لینک ثابت
حضور نداشتن مردم در اداره‌ كشور از دوران مشروطيت تا قبل از پيروزی انقلاب

گفتن این حرفها كه مجلس مركز آراءِ مردم است، مظهر اراده‌ی مردم است، اداره‌كننده‌ی حقیقی كشور در سایه‌ی قوانین است، یك مرحله است؛ عمل به این‌ها و تحقّق این‌ها یك مرحله‌ی دیگر است. آنچه ما در جمهوری اسلامی به آن سرافرازیم، این دومی است، و الّا در همه جای دنیا و در همه‌ی زمانها این حرفها گفته می‌شود. زمانهای بعد از مشروطیت، در همین كشور ما هم این حرفها بود. می‌گفتند مجلس، می‌گفتند قانون، می‌گفتند انتخاب؛ لیكن میان حقیقت و آنچه كه اتّفاق می‌افتاد و واقعیت امر بود، با آنچه كه گفته می‌شد، فاصله‌های زیادی وجود داشت. مردم ما حقیقتاً از دوران مشروطیت تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حضور خود را در اداره‌ی كشور به شكل قانون‌گذاری تجربه نكرده بودند؛ شاید یك یا دو دوره‌ی دوساله در اوایل كار مجلس شورای ملی مثلًا دوره‌ی دوم، سوم؛ آن هم با مناقشات و خدشه‌هایی تا حدودی این معانی را با خود داشت؛ اما آنچه بود، حرف بود؛ بر روی كاغذ بود؛ در امواج هوا بود، یواش‌یواش همان هم نبود! این‌طوری است كه وقتی انحراف عمیق شود، مردم خودشان را ملزم هم نمی‌دانند كه حتّی در زبان هم نام حقیقت را بیاورند؛ خطر اینجاست. در دوره‌ی قبل از پیروزی انقلاب، این‌گونه بود. در سالهای متمادی دیگر، حتی اسمی از آراءِ مردم و ادّعا و افتخار به این حرفها هم دیگر باب نبود؛ همه چیز صوری و دروغین بود؛ مصنوعی و ساختگی بود؛ هم در دوران دیكتاتوری صریح، كه عبارت بود از دوران رضاخانی و اواخر دوران محمّد رضا؛ هم در دوران میانه كه یك مقدار پوشیده و خفی بود، مردم رأیی نداشتند، مجلس وجود نداشت، نماینده‌ای نبود؛ دستوری و فرمایشی بود. انسان وقتی تاریخ آن دوره را می‌خواند حالا برهه‌ای را كه خود ما در این اواخر شاهدش بودیم، و نیز آن قبلیها را هم وقتی انسان می‌خواند می‌بیند كه چگونه بوده است. از مدّتی قبل از آنكه وقت انتخابات شود، انتخابات فراهم می‌كردند؛ كار محافل شروع می‌شد؛ اصرارها، التماس‌ها، تقرّبها، خوش‌رقصی‌ها؛ برای اینكه خود را در لیست دولت داخل كنند؛ صریح می‌گفتند لیست دولت، لیست دربار؛ حیا هم نمی‌كردند! انقلاب اسلامی در میان كارهای عظیمی كه در این كشور و در تاریخ ما انجام داد، این كار عظیم را هم انجام داد كه مردم ما طعم حكومت مردم در وضع قوانین را چشیدند.1378/03/10
لینک ثابت
مصالح ملّی

این استقلالی كه بحمد اللّه قوه‏ی مقنّنه‏ی ما دارد، چیز خیلی باارزشی است. استقلال، به معنای دعوا كردن با دولت و مسئولان اجرایی نیست؛ به معنای ضدّیت و مخالفت نیست همه‏ی قوا باید باهم همدست و همكار باشند و به هم كمك كنند استقلال به معنای این است كه مصلحت كشور و مصلحت مردم نباید فدای هیچ‏چیز شود. دستگاه مقنّنه طبیعتش این است كه برای جریان امور به وسیله‏ی قوه مجریّه، خطوطی را ترسیم كند؛ این كار را با دقّت و با وجدان حقیقیِ كاری انجام دهد كه بحمد اللّه تاكنون این‏طور بوده است. من واقعاً شایسته می‏دانم و وظیفه‏ی خودم می‏دانم كه از یكایك نمایندگان محترم، بخصوص از هیئت‏رئیسه‏ی محترم، بخصوص از شخص رئیس محترم مجلس، به‏خاطر حُسن اداره‏ی این جلسات تشكّر كنم. مجلس ما، برخلاف آنچه كه انسان در بسیاری از مجالس دنیا مشاهده می‏كند كه مركز نزاعها و كشمكشها و آشوب‏ها و معاملات بسیار زشت و خلاف دین و شرع هستند، این‏طور نیست. این ارزش است؛ این را با همه‏ی وجود نگهدارید.1378/03/10
لینک ثابت
نفوذ دشمن

در این مسائل خطّی و خطوطی و نزاعی و دعوا و خطکشیها و امثال اینها - کاری نداریم که اینها درست است یا غلط است - مهم این است که اگر همه اطراف قضیه که معتقد به مبانی اسلام و ارزشهای انقلاب اسلامی و ارزشهای اسلامند، چنانچه معیارشان همین باشد که بخواهند رضای خدا را کسب کنند، هیچکدام از اینها به انقلاب ضرر نخواهد زد؛ اما اگر این معیار و ملاک نبود؛ دنبال رضای خدا نبودیم، دنبال هویها و هوسها و خواسته‌ها و خودخواهیها و خود بینیها بودیم، طبیعی است که دهها و صدها مشکل به‌وجود خواهد آمد؛ دهها و صدها منفذ برای نفوذ دشمن به‌وجود خواهد آمد و خدای متعال هم ما را هدایت نخواهد کرد. ا1378/03/10
لینک ثابت
تکلیف‌گرایی

اگر رفتار و احساسات ما این‌گونه باشد و ما بتوانیم این را به خودمان تفهیم کنیم که رضای الهی از همه رضاها و از همه انگیزه‌ها بالاتر است، اکثر مشکلات حل خواهد شد؛ خیلی از اختلافات حل خواهد شد؛ خیلی از تعارضها و کشمکشها تمام خواهد شد؛ خیلی از عقباتی که انسان خیال میکند ورود در آنها مشکل است، آسان خواهد شد. این انقلاب هم این‌طوری پیروز شد؛ یعنی در برهه‌ای از زمان، به برکت حضور امام بزرگوار و روحانیت و دین در میان مردم، روح دینی بر این ملت و بر این کشور آن‌چنان سلطه و غلبه‌ای پیدا کرد که بسیاری از موانع در مقابل مردم محو شد؛ هیچ عامل دیگری هم ممکن نبود بتواند چنین کار بزرگی، انجام دهد. بعضیها مینشینند تحلیلهایی میکنند که زمینه این‌طور شده بود، شرایط اجتماعی و اقتصادی این‌طور بود. البته بعضی از اینها معدّاتی است؛ کمک میکند، تسهیل میکند، نزدیک میکند، دور میکند؛ لیکن اینها هیچکدام عامل نبود. ما آن وضعیت را لمس کرده‌ایم. قبل از انقلاب، کسانی که در جریان اوضاع سیاسی بودند و مبارزه را با همه وجودشان حس میکردند، میدانند که روزبه‌روز مبارزه سخت‌تر شده بود؛ روزبه‌روز امید فَرَج کمتر شده بود؛ سختگیریها بیشتر شده بود؛ راههای غلبه بر «حرکت مبارزی» پیچیده‌تر و مدرنتر و همه‌جانبه‌تر شده بود؛ اما قضیه این بود که به‌خاطر حضور دین و ایمان دینی در جامعه، احساس تکلیف میشد. وقتی که دین باشد و احساس تکلیف شود، همه نیروهای بشری در خدمت این احساس قرار میگیرد. طبیعت اجتماعات بشری هم این است که روی هم اثر میگذارند؛ بعضی، بعضی را وارد میدان میکنند و به دنبال خود میکشانند که آن حرکت عظیم به وجود آمد. سلسله جنبان این قضایا هم آن مردی بود که بینناوبین‌اللَّه در طول مدّتی که ما این مرد را از نزدیک شناختیم، برایش غیر از رضای خدا و ادای تکلیف، چیزی مطرح نبود. ادای تکلیف، چیز خیلی مهمّی است. البته کارهای گوناگون، اَشکال گوناگون، حتّی گاهی در مواردی جهتگیریهای گوناگون در آن بزرگوار بود؛ اما همه جا معیار اصلی برای او این بود که تکلیف شرعی او چیست. این برای ما درس است.
 
ببینید تکلیف شرعیتان چیست؛ هرچه که تکلیف شرعی شما بود، به آن عمل کردید، پیش خدای متعال مأجورید. البته باید برای فهمیدن موضوع و حکم شرعی، انسان چشمهایش را باز کند و تلاش نماید - در این شکّی نیست - اما اگر شما برای ادای تکلیف شرعی تلاش کردید و اشتباه کردید، در عین حال شما اجر دارید؛ این بد است؟! این معامله بدی با خداست؟! «من کان للَّه کان اللَّه له»؛ هرکس برای خدا کار کند، خدا هم همه این قدرت عظیم خود را برای او، در جهت او و در خدمت او قرار خواهد داد. فرموده است: «والّذین جاهدوا فینا لنهدیّنهم سبلنا»؛ هدایت هم میکند. وقتی شما برای او تلاش کردید، نمیگذارد در گمراهی بمانید؛ هدایت هم میکند. شما دیدید که انقلاب پیروز شد، جنگ پیروز شد، مبارزه عمیق بنیانی با استکبار پیروز شد. وقتی که دو قطب با هم مشغول مبارزه‌اند و یکی از این دو قطب هدفش نابودی، یا برگرداندن، یا متوقّف کردن دیگری است، بزرگترین پیروزی برای آن طرف این است که نابود و متوقّف نشود و برنگردد. اینها در جامعه‌ی ما اتّفاق افتاد؛ انقلاب روزبه‌روز قویتر شد، روزبه‌روز پیش رفت، روزبه‌روز بالهای خودش را گسترده‌تر کرد؛ امروز هم همین‌طور است.1378/03/10

لینک ثابت
مجلس شورای اسلامی

مجلس، عصاره ملت است؛ مظهر حکومت مردمی است؛ جایگاه تعیین مسیر حرکت دولت و ملت است؛ مظهر خواستهای مردم در زمینه سیاستهای گوناگون - چه داخلی و چه خارجی - است؛ امید مردم است؛ معتمد مردم است؛ پشتیبان دولت است؛ راهگشای کارهای اساسی برای مسؤولان نظام و کارگزاران کشور است. اینها مسائلی است که امروز بحمداللَّه در کشور ما عینیّت پیدا کرده است و بیان آنها حرف تازه‌ای نیست.1378/03/10
لینک ثابت
مجلس شورای اسلامی

استقلالی که بحمداللَّه قوه مقنّنه ما دارد، چیز خیلی با ارزشی است. استقلال، به معنای دعوا کردن با دولت و مسؤولان اجرایی نیست؛ به معنای ضدّیت و مخالفت نیست - همه قوا باید با هم همدست و همکار باشند و به هم کمک کنند - استقلال به معنای این است که مصلحت کشور و مصلحت مردم نباید فدای هیچ چیز شود. دستگاه مقنّنه طبیعتش این است که برای جریان امور به وسیله قوه مجریّه، خطوطی را ترسیم کند؛ این کار را با دقّت و با وجدان حقیقىِ کاری انجام دهد که بحمداللَّه تاکنون این‌طور بوده است... مجلس ما، برخلاف آنچه که انسان در بسیاری از مجالس دنیا مشاهده میکند که مرکز نزاعها و کشمکشها و آشوبها و معاملات بسیار زشت و خلاف دین و شرع هستند، این‌طور نیست. این ارزش است؛ این را با همه وجود نگهدارید1378/03/10
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی