newspart/index2
قدرت تحلیل سیاسی / قدرت تحلیل/ تحلیل سیاسی/ آگاهی سیاسی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
قدرت تحلیل سیاسی

سوال: از آن جا كه نسل جوان، به‌ویژه دانشجو، در مسائل مختلف حقیقت‌جو و كنجكاو است، همیشه به‌دنبال تحلیلهای شفّاف و صحیحی از مسائل است. مسلماً استمرار چنین جلساتی، كه تبادلی بین پرسشها و مسائل جوانان و پاسخهای جناب‌عالی می‌شود، خیلی می‌تواند كمك كند كه دانشجو به تحلیلهای درست برسد و دنبال سیاستكاریها نرود و به دامن جناحهای مختلف نیفتد و در حقیقت یك اندیشه سیاسیِ و تدبیر سیاسی درست داشته باشد. مسأله‌ای كه ما در سالهای گذشته در دانشگاه داشتیم این بود كه در بحثهای مختلف با دانشجویان به این نكته می‌رسیدیم كه به دلیل نوپایی نظام و تجربه جدید حكومت اسلامی، به نظر می‌رسد كه در آغاز، سیاستها و روشها و یا انتخاب و انتصاب افرادی كه در قسمتهای مختلف هستند، بعضاً درست نبوده است و این یك بازنگری در این مسائل را می‌طلبد. ما با بعضی از دوستان كه در این خصوص بحث می‌كردیم، به این نتیجه می‌رسیدیم كه موضوع «مصلحت» و یا «شأن نظام»، عدم پیرایش در این مسائل را ایجاب می‌كند. همیشه این بحث بین ما دانشجویان هست كه در حقیقت مرز مصلحت چیست؟ فكر می‌كنم مصلحت اندیشی و مصلحت‌كاری، بحث ریشه‌داری در كلّ تاریخ و جریانهای مختلف است و همیشه گروههای مختلف و دشمنان نظام و انقلاب، از این نكات استفاده می‌كنند، برای این كه با تكیه بر اینها، در نسل جوان شبهه ایجاد كنند. در این جا دو تحلیل وجود دارد: یكی این‌كه به خاطر همین بحثِ مصلحت، در مورد این مسائل اصلاً بحث نشود؛ دیگر این كه مردم به عنوان محرمان انقلاب، در مورد این مسائل و جزئیّاتی كه دارد توجیه شوند و در این مورد به آنها توضیح داده شود. شما به عنوان رهبر معظّم انقلاب، نظرتان در مورد برخورد با این مسائل چیست؟
پاسخ: این مسائل یكسان نیستند و نمی‌شود یك حكم كلّی درباره آنها داد. البته «مصلحت» كه شما می‌گویید، طبیعی است كه مصلحت‌اندیشی و رعایت مصالح نظام، واقعاً یك اصل است؛ در این كه شكّی نیست. یك وقت مصلحت یك كشور و مصلحت یك ملت، یك اقدام و حركتی را اقتضاء نمی‌كند. طبعاً مصلحت چیز مهمّی است و نباید آن را ندیده گرفت؛ اما این‌كه به بهانه مصلحت، ما دائماً كار بد بكنیم و آن را استمرار دهیم، این البته خیلی غلط است.
من یك نكته را اوّل بگویم و آن این است كه به نظر من بایستی به مسؤولانِ شناخته شده نظام و كسانی كه بارهای سنگینی بر دوش دارند، اعتماد كرد. ببینید؛ شما وقتی سوار اتوبوسی می‌شوید، طبیعی است كه این اتوبوس یك‌وقت تند می‌رود، یك‌وقت كُند می‌رود، یك‌وقت ویراژ می‌دهد، یك وقت سبقت می‌گیرد، یك وقت نمی‌گیرد؛ اگر بنا باشد در هر یك از این قضایا به راننده بگوییم آقا این دفعه چرا شما پا روی ترمز گذاشتی، چرا رفتی دنده فلان، چرا رفتی این طرف، این كه اصلاً نمی‌شود؛ باید اعتماد كرد. وقتی نشستیم این آدم را قبول كردیم و گفتیم كه در این‌جا این مسؤولیت را انجام دهد، طبعاً باید اعتماد كرد.
اما این كه درباره برخی از مسائل كه به نظر ما عیب است، ما دانشجویان، ما جوانان، ما مجموعه خاص، آیا بحث بكنیم یا نكنیم؛ نه، من نمی‌گویم نباید بحث بكنیم. البته من اعتقادم این است بحث كنید، منتها سعی كنید بحثتان واقعی باشد؛ یعنی ذهنی نباشد. بحثهای ذهنی كه با واقعیتها و با اخبار و حقایق سر و كار ندارد و فقط براساس تحلیل است، خیلی گمراه كننده است.
بنده در این‌جا یكی از اقبالهایی كه دارم این است كه افراد زیادی به عنوان صاحب‌نظر، ناصح، علاقه‌مند به بنده، یا احیاناً منتقد، نامه‌های تحلیلی - غیر از نامه‌های معمولی كه می‌آید - درباره بعضی مسائل مهم می‌نویسند؛ من هم بعضی از آنها را خودم می‌خوانم، بعضی را هم خلاصه می‌كنند و به نظر من می‌رسانند. می‌بینم خیلی ازاین تحلیلهایی كه انجام می‌گیرد، ناشی از بی‌اطّلاعی است؛ یعنی از چیزی خبر ندارند. اگر همین نكته گفته شود كه آقا این حرفی كه شما می‌گویید فلان كس به فلان كس زده، من می‌دانم كه این دنباله را داشته، یا این مقدّمه را داشته، یا اصلاً این حرف گفته نشده، یا در فلان زمان گفته شده، همه این تحلیل طولانی نقش بر آب خواهد شد! من اعتقادم این است كه جوانان - بخصوص در محیط دانشگاه - بحث و گفتگو كنند؛ اما سعی كنند واقعیتها و اخبار درست بر تحلیل آنها سایه بگستراند - یا به تعبیر بهتر، پرتو بیفكند - تا تحلیلها واقعی باشد. اگر این كار را بكنید، به نظر من خوب است.
نكته دوم این است كه نگذارید بحثها به جدال كشیده شود؛ جدال بد است. در تعبیرات اسلامی، به همین جدال بد «مراء» می‌گویند. «مراء» یعنی مرتّب معلومات خود را به رخ كشیدن، و دائماً انسان در مقام مباحثه بخواهد حرف خودش را حتماً حاكم كند. در شرع، این خیلی مذموم است؛ عقلاً هم چیز ممدوحی نیست. اگر همین دو نكته را رعایت كنید، به نظر من هرچه بنشینید فكر كنید، بحث كنید، جلسات بزرگ تشكیل دهید و با همدیگر مباحثه كنید، خوب است. این روشنگر و صاف كننده ذهنهاست.1377/11/13

لینک ثابت
قدرت تحلیل سیاسی

ایمان هم یعنی این كه انسان واقعاً مؤمنانه وارد میدان شود. سعی كنید ایمانتان را قوی كنید. الحمدللَّه همه شما دلهایتان پاك و صاف است و ایمانها در دلهایتان می‌درخشد - انسان می‌تواند این را حس كند - در عین حال بكوشید آن را عمیق كنید، تا با هر حادثه‌ای متزلزل نشود. با مطالعات خوب، با استفاده از انسانهای والا و استادهای خوب، آن را تقویت كنید.
در خودتان بصیرت ایجاد كنید. قدرت تحلیل در خودتان ایجاد كنید؛ قدرتی كه بتوانید از واقعیتهای جامعه یك جمعبندی ذهنی برای خودتان به‌وجود آورید و چیزی را بشناسید. این قدرت تحلیل خیلی مهمّ است. هر ضربه‌ای كه در طول تاریخ ما مسلمانان خوردیم، از ضعف قدرت تحلیل بود. در صدر اسلام هم ضرباتی كه خوردیم، همین‌طور بوده كه حالا اینها بحثهای تفسیری زیادی دارد. در دوره‌های گوناگون دیگر هم همین‌طور است. نگذارید كه دشمن از بی‌بصیرتی و ناآگاهی ما استفاده كند و واقعیتی را واژگونه در چشممان جلوه دهد.1377/11/13

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی