نمیشود وقتی درآمد کم است، کسانی که زیاد خرج میکردند، مثل وقتی که درآمد زیاد است خرج کنند؛ این را باید بفهمند. لذا خطاب من در درجهی اول متوجه کسانی است که متمکنین به کشورند؛ دستشان به دهانشان میرسد و میتوانند خرج کنند؛ میتوانند گوشت، مواد غذایی، امکانات زندگی، محصولات مدرن، انواع و اقسام وسایل برقی و ماشینهای گرانقیمت تهیه کنند. «چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن». نگو من دخل دارم؛ اینجا دخل شخصی ملاک نیست؛ دخل کشور ملاک است. وقتی که یک ملت مقداری درآمدش کم میشود، باید ملاحظه کنند. ما هر وقت به مردم گفتیم اسراف نکنید، اکثریت مردم - که طبقات متوسط هستند - گوش میکنند و اسراف هم نمیکنند؛ لیکن آن کسانی که باید گوش کنند - یعنی متمکنین و ثروتمندان که بسیاری از موارد، اسراف هم در بین آنهاست - کمتر گوششان بدهکار است. من حالا خطابم به آنهاست. لازم است که به مسألهی قناعت - به معنای اسراف نکردن - اهمیت دهند. اسراف نکردن در مواد غذایی؛ چقدر مواد غذایی زاید دور ریخته میشود! حتی اسراف نکردن در مواد دارویی؛ چقدر مواد دارویی غیر لازم خریده میشود و به خانهها برده میشود و بدون مصرف باقی میماند! مواد اولیه و یا خود دارو را باید از خارج بخرند و بیاورند، یا در داخل باید با زحمت درست کنند. اینها ثروت و سرمایهی مملکت است و از دست میرود.1377/10/04
لینک ثابت