مسئولین اقتصادی دولت، برنامهی کشور را طوری تنظیم میکنند که هیچگونه ضربهای بر مسائل اساسی کشور وارد نیاید. این کار را کردهاند و میکنند؛ خیلی هم خوب است. قیمت نفت، در دوران جنگ از این هم کمتر بود، ولی به خوبی گذراندیم. در زمان ریاست جمهوری بنده، قیمت نفت که امروز هر بشکهای حدود دوازده دلار است از هجده دلار به دوازده دلار رسیده است به هشت دلار، به هفت و نیم دلار رسید و گذراندیم! وقتی مسئولین بر کار خودشان مسلّط باشند و مردم را پشت سر خودشان داشته باشند، میتوانند انجام دهند. ما آن روز، جنگ را هم داشتیم که خرج جنگ هم خرج خیلی عظیمی بود پس این کافی نیست. در کنار این، مسألهی صرفهجویی مطرح است.
عزیزان من! در کشور ما، اسراف زیاد میشود! ما از چند طرف ضربهی اقتصادی میخوریم؛ از جهت نفت هم ضربهی اقتصادی میخوریم! نفت، ثروت ملت ایران و ثروت دولت است که نمایندهی ملت است اما درآمد دولت تولیدکنندهی نفت، کمتر از درآمد دولتی است که کمپانیهای نفتی آن، نفت ما را میخرند و آن دولت از آنها مالیات میگیرد! شما ببینید چه ظلم بزرگی در دنیا انجام میگیرد و اتّفاق میافتد! یعنی تجّار و کارخانهداران فلان کشور صنعتی که نفت را از خلیج فارس میخرند و به آنجا میبرند، دولت از آنها مالیات میگیرد به خاطر نفتی که آنها میخرند و وارد میکنند آن مالیاتی که او بهخاطر این نفت میگیرد، بیشتر از آن قیمتی است که دولت تولیدکننده و صادرکنندهی نفت، به خاطر فروش نفتِ خودش میگیرد! آیا این ظلم نیست؟! این ظلمی است که کشورهای صنعتی میکنند؛ اعمال نفوذی است که میکنند. این یک ضرر!
بنده از چند سال قبل دو، سه سال قبل شعار تکیه بر «اقتصاد منهای نفت» را با مسئولین کشور در میان گذاشتم؛ آنها هم انصافاً استقبال کردند. البته کار آسانی نیست. این کار در طول یک سال و دو سال و پنج سال، انجام نمیگیرد؛ باید به مرور و بتدریج انجام گیرد، که ما برای ادارهی امور کشور، برای کارهای گوناگون کشور، برای واردات و خدمات کشور، برای آموزش و پرورش و بودجهی جاری کشور، مجبور نباشیم نفت را که ذخیرهی ماست، بفروشیم و گندم، یا شیر خشک وارد کنیم! این غلط است.
چند سال است که این مطلب را به مسئولین گفتهایم؛ مسئولین هم چه در دولت قبل، و چه در دولت فعلی جدّاً این قضیه را دنبال کردند و میکنند که شاید بتوانند؛ اما کار دشوار است. این خشت کجی است که در زمان رژیم پهلوی گذاشته شده است. آن جوانانی که نمیدانند رژیم گذشته با این کشور چه کرده است، بدانند یکی از دهها کار خیانتآمیزی که کردند، این است! اقتصاد این کشور را متّکی به نفت کردند که به آسانی هم نمیشود آن را تغییر داد و دگرگون کرد! این ملت اگر بتواند، باید با صادرات گوناگون صادرات میوه، صادرات معادن گوناگونی که در این کشور هست، تولیدات صنعتی، کشاورزی و خدمات این کشور را اداره کند.
نفت، ذخیرهی همیشگی این ملت است و میماند. اوّلًا از آن برای ساخت زیربناهای ماندگار و دیگر سرمایههای اساسی کشور استفاده میشود. ثانیاً به وسیلهی قدرت نفت، ملت ایران میتواند در صحنهی سیاست بینالمللی، ابراز قدرت کند. یکوقت اعلان کند که من میخواهم نفتم را شش ماه نفروشم! همهی دنیا را تحت تأثیر قرار میدهد؛ همهی سیاستها را تحت تأثیر قرار میدهد. یا بگوید میخواهم این قدر کم کنم، یا این قدر زیاد کنم! این در طول زمان انجام میگیرد. پس از این طرف، ملت ایران ضرر میکند، از آن طرف هم مسئولین کشور، همین پول نفت را به خاطر نیاز کشور میدهند و گندم وارد میکنند! بعد وقتیکه این گندم وارد میشود، وقتیکه آرد میشود، نان میشود و پا به سفرهی من و شما میگذارد، آنجا ضایع میشود! امروز ما آن مقداری که از ضایعات نان ضرر میبینیم از هیچ ضایعهی مادّیای ضرر نمیبینیم! یعنی همین نان خشکی که از خانهی من و شما خارج میشود که به نظر ما هم هیچ نمیآید معادل بخش عظیمی از قیمت گندم وارداتی ماست! این مطلب را دولتیها مسئولین میگویند؛ امنای من و شما میگویند!1377/01/01
لینک ثابت