ملتهای مسلمان، دولتهای مسلمان، روشنفکران مسلمان سیاستمداران مسلمان و جوانان کشورهای اسلامی، باید تا آنجا که میتوانند زمینهی ذهنی مردم خودشان و زمینهی عملی زندگی آنها را مستعد و فراهم کنند، تا ملتها به زندگی قرآنی برگردند و بتوانند در جادهی عزّت و عظمت حرکت کنند.آن پایبندی به گذشتهای که مایهی سرافکندگی و جمود است، پایبندی به سنّتهای جاهلی است. پایبندی به قرآن، مایهی روشنفکری و مایهی آزادفکری و مایهی به کار افتادن علم و عقل و ابتکار و تلاش است. اسلام مردههای اجتماعی و سیاسی را زنده کرد؛ «اذا دعاکم لما یحییکم». اسلام ملتهایی را که خاک مرگ بر روی آنها پاشیده شده بود و چیزی از حیات حقیقی و سرافرازانهی مجتمع انسانی نمیدانستند، حیات و آقایی بخشید و پرچم انسانیت و دفاع از انسانها را به آنها داد. نه فقط آن روز، امروز هم بحمداللَّه همینطور است. نمونهاش کشور ماست؛ این ملتی است که قرنهای متمادی در زیر فشار استبداد سلاطین ظلم و جور، هویّت و قدرت تصمیم و قدرت عمل خودش را از دست داده بود؛ در این صد سال اخیر هم در زیر فشارهای مضاعف استعمار و استکبار و دخالت خارجی، اعتماد به نفس خود را به کلّی از دست داده بود. اسلام این ملت را به یک ملت پیشرو، مقدّم در میدان علم، در میدان عمل، در میدان سیاست، در میدان تفکّر، در میدان تعقّل و تأمّل و در ابتکارات زندگی تبدیل کرد.1376/11/09
لینک ثابت