وقتی شما به اطراف عالم نگاه میکنید، از هر طرف، فریاد خصمانهی یک جمع و مرکز و گروهی، از روز اول تا امروز، علیه انقلاب وجود داشته، هنوز هم هست و بعد از این هم خواهد بود؛ تعجبی هم ندارد. طبیعت این حرکت، که ملت ایران را مستقل میخواهد، دخالت بیگانگان را اجازه نمیدهد، دستهای دخالتگر را قطع میکند، در سیاستها مستقل میاندیشد، کمپانیها را - که همه چیز دنیا، در دست آنهاست - ندیده میگیرد و شبکهی سرطانی جهنمی صهیونیسم را دشمن میدارد، بدیهی است که علیهش دشمنی زیاد است.
ملت ایران، در شناخت دشمن اصلی، اشتباه نخواهد کرد. این را همهی مردم دنیا بدانند. دشمن اصلی، در مقابل نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران، اولا صهیونیستها هستند که میدانند از نظر ملت ایران، رژیم غاصب آنها در فلسطین، یک رژیم غیرمقبول و شناخته نشده و غیر رسمی و رو به اضمحلال است. بیشتر دشمنیها هم، از طرف آنهاست. سرمایهداران صهیونیست، در اطراف دنیا، مخصوصا در امریکا و اروپا، مشغول فعالیتند. رادیوها، روزنامهها، وسایل ارتباط جمعی و بسیاری از امکانات، در اختیار آنهاست و علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و ملت ایران، فعالیت میکنند. دشمن دیگر هم، رژیم امریکاست که در واقع، روی دیگر این سکه است. آن دشمنی هم، بهخاطر این است که پایگاه عظیم اقتصادی و سیاسی و نظامی امریکا در ایران - که آن را پیشبینی کرده و ترتیب داده بود - از دستش رفته است.
هر نظامی، با هر فکر و منطق و ممشایی که در ایران بر سر کار میآمد و جلو زیاده طلبی امریکا را در این کشور نمیگرفت، این قدر مورد دشمنی نبود. بنابراین، دشمن اصلی، این دو عنصر پلید و خبیث - یعنی شیطان بزرگ و صهیونیستها - هستند. ملت ایران، دچار اشتباه نخواهد شد. هر جایی هم، هر دشمنیای مشاهده شود، از طرف این دو دشمن است. اگر هر اسم و گروه و بلندگو و شخص و دولت دیگری، وارد این میدان شود، درجهی دو و فرعی است. دشمن اصلی، صهیونیستها و نیز دولت و رژیم امریکاست که تحت تأثیر کمپانیها و فروشندگان و صادرکنندگان اسلحه و چپاولگران بینالمللی قرار دارد و به دست آنها، اداره و پشتیبانی میشود. این، اساس مسأله است.
شما اگر از اوّل پیروزی انقلاب تا امروز هم نگاه کنید، ترتیب دشمنیها، به طور متوالی بوده است و نگذاشتهاند که بین خصومت علیه جمهوری اسلامی، فاصلهای به وجود آید. قبل از آنکه جنگ تحمیلی شروع شود، انواع و اقسام دشمنیهای اقتصادی و سیاسی و تهدیدهای گوناگون وجود داشت. جنگ تحمیلی که به وجود آمد، همهی دشمنیها، در مسألهی جنگ متمرکز شد. هر جای دنیا، اگر کسانی دشمنِ تشکیل یک حکومت بر مبنای اندیشههای نورانی اسلام و تفکّر مترقّی اسلامی بودند، در مسألهی جنگ کوشش کردند که نگذارند ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، با پیروزی نظامی، دشمن خود را از صحنهی جنگ خارج کند و میخواستند مانع فتح نظامی جمهوری اسلامی شوند.
در جنگ، کمک به دشمن ما - یعنی رژیم بعثی عراق - را همه برای خودشان یک امر لازم و واجب تلقّی کردند و بیمحابا، این کمک را انجام دادند! اگر ما خیلی خوشبین باشیم و نگوییم که اصل شروع جنگ، به تحریک و دخالت قدرتهای استکباری بود - ممکن است کسانی در این قضیه تردید کنند؛ ولی شواهد فراوانی در این خصوص و جود دارد - بدون شک، ادامهی جنگ و کمک به رژیم عراق، برای جلوگیری از پیروزی نظامیِ جمهوری اسلامی، جای هیچ انکار و تردیدی نیست.1375/08/30
لینک ثابت