انتخابات / مردمسالاری دینی
نظام اسلامی، نظامی متّکی به ایمان مردم
آقایان محترم! مسألهی انتخابات، مسألهی بسیار مهم و اساسی و تعیینکنندهای است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونی است. یکی از آنها این است که نظام ما نظامی است متّکی به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرِّ شکستناپذیری این نظام این است که به مردم متّکی است. این چیز مهمّی است. اتّکای به مردم هم آسان به دست نمیآید و همه جا حاصل نمیشود. اگر یک سرِّ الهی در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهای مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خدای متعال به پیغمبرِ با آن عظمت میفرماید: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»(1)؛ یعنی مؤمنین را در کنار نصرت الهی میآورد. هیچ بُعدی هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئی از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلاً نصر الهی به وسیلهی مؤمنین تحقّق میپذیرد. البته در مواردی هم نصرتهای خارج از مقولات عادی در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائکهی مسوّمین (2) و غیرذلک - لیکن عمدهاش مؤمنیناند. بعد هم میفرماید: «لو انفقت ما فی الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم»(3). یعنی ای نبی گرامی ما! این «بالمؤمنین»ی هم که ما میگوییم، خیال نکن که خودت توانستی آنها را جذب کنی؛ نه - این کار من و ما و کار عوامل مادی و بشری نیست - این سرّ الهی و سرّ معنوی است.حال آن نکتهی باریکتر ز مو اینجاست که همین سرّ الهی و معنوی هم قابل تعریف است. چیزی نیست که بگوییم عقل شما مردم نمیرسد و سه، چهار نفری هستند که این چیزها را میفهمند؛ نخیر. این امر واضحی است. این سرّ الهی عبارت است از ایمان.
وقتی ایمانها در دلهای مردم میجوشد و به مرحلهی عمل سرازیر میشود، نتیجه این است که هر پدیدهای که متّکی به ایمان الهی است، تقویت پیدا میکند. اینجا چون نظام، نظام الهی و نظام قرآنی است و مردم هم معتقد و متّکی به دین و به هرآنچه که مربوط به دین است، هستند، قهری است که چنین نظامی را به راحتی میشود با این مردم ادامه داد و این مردم بدون اینکه از کسی طلبکاری کنند؛ بدون اینکه منّتی بر سر کسی بگذارند و بدون اینکه برای این همه اخلاصِ خود از کسی جز خدا بهایی بطلبند، وارد میدان میشوند.1374/11/14
1 )
سوره مبارکه الأنفال آیه 62
وَإِن يُريدوا أَن يَخدَعوكَ فَإِنَّ حَسبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصرِهِ وَبِالمُؤمِنينَ
ترجمه:
و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد...
2 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 125
بَلىٰ ۚ إِن تَصبِروا وَتَتَّقوا وَيَأتوكُم مِن فَورِهِم هٰذا يُمدِدكُم رَبُّكُم بِخَمسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ
ترجمه:
آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانههایی با خود دارند، مدد خواهد داد!
3 )
سوره مبارکه الأنفال آیه 63
وَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِهِم ۚ لَو أَنفَقتَ ما فِي الأَرضِ جَميعًا ما أَلَّفتَ بَينَ قُلوبِهِم وَلٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَينَهُم ۚ إِنَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ
ترجمه:
و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف میکردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمیتوانستی! ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است!
لینک ثابت
مسألهی انتخابات، مسألهی بسیار مهم و اساسی و تعیینکنندهای است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونی است. یکی از آنها این است که نظام ما نظامی است متّکی به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرِّ شکستناپذیری این نظام این است که به مردم متّکی است. این چیز مهمّی است. اتّکای به مردم هم آسان به دست نمیآید و همه جا حاصل نمیشود. اگر یک سرِّ الهی در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهای مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خدای متعال به پیغمبرِ با آن عظمت میفرماید: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ یعنی مؤمنین را در کنار نصرت الهی میآورد. هیچ بُعدی هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئی از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلاً نصر الهی به وسیلهی مؤمنین تحقّق میپذیرد. البته در مواردی هم نصرتهای خارج از مقولات عادی در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائکهی مسوّمین و غیرذلک - لیکن عمدهاش مؤمنیناند. بعد هم میفرماید: «لو انفقت ما فی الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم». یعنی ای نبی گرامی ما! این «بالمؤمنین»ی هم که ما میگوییم، خیال نکن که خودت توانستی آنها را جذب کنی؛ نه - این کار من و ما و کار عوامل مادی و بشری نیست - این سرّ الهی و سرّ معنوی است.
حال آن نکتهی باریکتر ز مو اینجاست که همین سرّ الهی و معنوی هم قابل تعریف است. چیزی نیست که بگوییم عقل شما مردم نمیرسد و سه، چهار نفری هستند که این چیزها را میفهمند؛ نخیر. این امر واضحی است. این سرّ الهی عبارت است از ایمان. وقتی ایمانها در دلهای مردم میجوشد و به مرحلهی عمل سرازیر میشود، نتیجه این است که هر پدیدهای که متّکی به ایمان الهی است، تقویت پیدا میکند. اینجا چون نظام، نظام الهی و نظام قرآنی است و مردم هم معتقد و متّکی به دین و به هرآنچه که مربوط به دین است، هستند، قهری است که چنین نظامی را به راحتی میشود با این مردم ادامه داد و این مردم بدون اینکه از کسی طلبکاری کنند؛ بدون اینکه منّتی بر سر کسی بگذارند و بدون اینکه برای این همه اخلاصِ خود از کسی جز خدا بهایی بطلبند، وارد میدان میشوند. نتیجه این است که بزرگترین طرّاحان سیاسی و قویترین شبکههای جاسوسی دنیا بنا میکنند علیه این کشور و این نظام کار کردن؛ اما کارشان بعد از هفده سال به نتیجه نمیرسد و انشاءاللَّه دهها هفده سال هم خواهد گذشت، ولی باز به نتیجه نخواهد رسید. پس ببینید نقش حضور مردم چقدر زیاد است. مجلس، مظهر آراء مردم در ادارهی این نظام است. حال شما ببینید انتخابات مجلس چقدر مهم است! تقدیر امر مجلس و انتخابات باید با چنین همهجانبهنگریای انجام گیرد. صرف این نیست که حالا ما یک کشور دارای دمکراسی هستیم و مردم باید رأی بدهند و حضور پیدا کنند؛ نه. این اساس موجودیت نظام است. حضور مردم اینقدر تأثیر دارد. بنابراین همانطور که امام(رضواناللَّهعلیه) فرمودند مجلس در رأس امور است، این انتخابات هم انتخاباتی است برای چنین مجلسی؛ لذا هرکس به هرنحوی در این انتخابات دخالت دارد، باید به آن اهمیت بدهد.
هر کسی هم وظیفهای دارد. مردم وظیفه دارند در انتخابات شرکت کنند و نامزدهای صحیح را پیدا و آنها را انتخاب نمایند. مردم وظیفه دارند به ملاکهای دینی و شرعی و انقلابی نگاه کنند؛ به روابط قوم و خویشی و ایل و طایفهای و اینطور چیزها نگاه نکنند. ببینند واقعاً چه کسی با معیارهای الهی و انقلابی، مناسبتر و به آن نزدیکتر است، او را برگزینند و با شور و شوق به عنوان یک وظیفه در این کار دخالت کنند. کسانی از مردم وظیفه دارند که دیگران را تشویق و تحریض کنند. کسانی که زبان گویایی دارند، قلم توانایی دارند و آبرویی پیش مردم دارند - که این آبرو هم جزو ذخایر الهی است و خدای متعال به هرکس داده است، باید آن را در راه او مصرف کند و به کار ببرد - مردم را توجیه و تشویق کنند و آدمهای خوب را به آنها معرفی نمایند. در معرفیِ نامزدهای نمایندگی باید ملاحظه کنند که هیچ رابطهای را غیر از رابطهی دینی و الهی و وظیفهی شرعی دخالت ندهند. فلان کس با ما رفیق است، فلان کس با ما دوست است، فلان کس فایدهای به ما میرساند؛ ابداً این چیزها را در نظر نگیرند. البته هر کاری هم که آنها بکنند، مردم باید چشمشان باز باشد؛ خودشان واقعاً بشناسند و بفهمند که چه کار میکنند.
مسؤولان امور انتخابات، اعم از مسؤولان اجرایی که وزارت کشور است و شورای نگهبان که کار نظارت را به عهده دارد، وظایف سنگینی دارند. اندک اختلالی در این کار عظیم، حقیقتاً یک گناه و یک جرم است. مبادا بگذارید در این امر مهم، کوچکترین اختلالی به وجود آید. در این خصوص، من دو سه مطلب را یادداشت کردهام که به آقایان عرض میکنم:
اولاً - همانطور که همیشه گفتهایم - در امر نظارت باید قانون و موازینْ ملاک و معیار باشد و نه مذاقها و سلایق شخصی. مطلقاً دنبال مذاق شخصی نروید و اینطور نباشد که یک وقت انسان خودش تشخیص دهد که اگر این فرد در مجلس نباشد، برای مجلس خسارتی است؛ اگر این شخص باشد، برای مجلس فایدهای دارد؛ آنگاه برخلاف موازین و مقرّرات، این مذاق اعمال شود. باید کاری کنید که بتوانید پیش خدای متعال و بندگان او جوابگو باشید. اگر از شما سؤال شد که به چه مناسبت این شخص را رد کردید، شما بگویید: پروردگارا! من ملزم بودم طبق مقرّرات عمل کنم. مقرّرات چنین گفت، من هم این شخص را رد کردم؛ یا مقرّرات چنین گفت، من این شخص را تأیید کردم؛ اما اینکه من اینگونه تشخیص دادم، من اینگونه فهمیدم، من این آدم را مضر دانستم، من این آدم را مفید دانستم؛ اینها قابل قبول نیست. اینها را نه خدای متعال قبول خواهد کرد، نه بندگان خدا. باید طبق موازین و مقرّرات عمل کنید. هیچگونه ملاحظهای نباید مانع از اعمال مقرّرات شود.
نکتهی دوم این است که اگر شورای نگهبان در این قضیه به یک نتیجهی منطبق بر قانون و مقرّرات رسید، باید با قاطعیت اقدام کند. هیچ چیزی نباید مانع از اقدام قاطع قانونی شود. در همهی امور، بخصوص در چنین اموری که با افکار و عواطف و احساسات و عقاید و آراء گوناگونی مواجه است، قاطعیت چیز لازمی است.1374/11/14
لینک ثابت