بسترهای تاریخی وقوع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران
[آمریکایی ها] محمّدرضا را که فراری ملت ایران بود، در آمریکا پذیرفتند و به عنوان یک میهمان پناه دادند. اموالی که در اختیار محمّدرضا قرار داشت، بالغ بر میلیاردها دلار میشد که در امریکا سرمایهگذاری کرده بود. در همه جای دنیا معمول است وقتی یک نفر که در رأس رژیمی قرار دارد، سرنگون شد، اموال شخصیاش که از آنِ مردم و دولت جدید بر سرِ کار آمده است، به آن دولت برگردانده میشود. این در همه جا یک عرف است. اگر روزنامهها را در قضایای گوناگون خوانده باشید، میبینید که همه جا این کار را کردهاند. هیچ جا سابقه ندارد که آن همه ثروت را که متعلّق به ملت ایران بود، در حسابهای محمّدرضا و کسانش در امریکا، نگه دارند. حتّی یک ریالش را به مردم ایران ندادند و نگه داشتند و هنوز هم پیش آنهاست. هنوز هم طلب ملّت ایران از رژیم امریکا، میلیاردها دلار است. آنها اموالی را که دولت ایران در گذشته خریداری کرده بود؛ پولش از کیسهی ملّت ایران پرداخته شده بود و ملّت به آنها احتیاج داشت، نگه داشتند. هنوز هم در انبارهای خودشان نگهداشتهاند و تا امروز هم تحویل دولت جمهوری اسلامی و ملّت ایران ندادهاند. طلبهای ایران که در امریکا بود، بلوکه شد و اینها را برنگرداندند. چرا؟ به این امید که شاید بتوانند نظام جمهوری اسلامی را منهدم کنند. با خود گفتند: امروز این پولها را به آنها نمیدهیم که مورد استفادهشان قرار گیرد. غرض اینکه، رژیم ایالات متّحدهی امریکا، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همان روشِ قبل از پیروزی را ادامه داد؛ یعنی اِعمال کینه و خصومت با ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی. در چنین شرایطی بود که قضیهی سفارت اتّفاق افتاد.1373/08/11
لینک ثابت
لانه جاسوسی, تسخیر لانه جاسوسی
جوششی در میان ملّت موجب شد تا به وسیله قشر حاضر در صحنه شجاعِ متهوّرِ دانشجو، سفارت آمریکا تسخیر شود.1373/08/11
لینک ثابت
لانه جاسوسی, تسخیر لانه جاسوسی
حرکت نسبت به سفارت آمریکا در حقیقت تبلوری از حقایق انقلاب و ملّت بود.1373/08/11
لینک ثابت
در روزهای اوّل انقلاب - بیست و دو و بیست و سه بهمن - جوانان پرشور انقلابی، چند نفر از آنها[آمریکاییها] را دستگیر کردند و به مدرسهای که امام رضواناللهعلیه، اوّل آنجا وارد شده بودند - یعنی مدرسه رفاه و مدرسه علوی - آوردند. بعد، امام برای دستاندرکاران خودشان پیغام فرستادند که مبادا کسی به اینها تعرّض کند؛ هیچکس به اینها تعرّض نکند. آنوقت یکی یکی ولشان کردند، رفتند. اوّل از کشور رفتند؛ یعنی عدّهای از آنها خارج شدند، اما سفارتشان در تهران مشغول کار و فعّالیت بود.
شما ببینید! رفتار این انقلاب و این ملّت نجیب و آن امام کریمِ بزرگوارِ پر اغماض با آمریکاییها در ایران اینگونه بود. در حالیکه عرض کردم، اگر از سوی مردم و انقلابیّون پرشور و شخص امام که مظهر صلابت و قدرت بودند، هر تصمیمی نسبت به آنها گرفته میشد، کسی در دنیا ملامت نمیکرد و نمیتوانست بکند. از آن طرف، آمریکاییها چه کار کردند؟ به جای اینکه این کرامت و بزرگواری امام بزرگوار و مردم را مغتنم بشمارند و قدردانی کنند و پاسخ مناسب بدهند، رفتار شدیداً خصمانهای در پیش گرفتند. این سفارتی که بعد به عنوان لانه جاسوسی معرّفی شد - که واقعش نیز همین بود - به مرکز سازماندهی مخالفین و دشمنان انقلاب تبدیل شد که بروند آنجا دستور بگیرند و در بیرون، علیه انقلاب و نظام اسلامی همکاری کنند. آنها در سنای آمریکا، علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی مصوّبه گذراندند. تبلیغات آمریکایی در سراسر دنیا، تبلیغات به شدّت خصمانهای علیه انقلاب و مردم بود که انجام میشد. مگر این مردم چه گناهی کرده بودند؟ چرا باید رژیم آمریکا اینقدر با اینها خصومت و کینهورزی نشان میداد؟ این سؤالی بود که آمریکاییها به آن جوابی ندادند و هرگز نمیتوانند جواب بدهند.1373/08/11
لینک ثابت
رژیم ایالات متّحده آمریکا، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همان روشِ قبل از پیروزی را ادامه داد؛ یعنی اِعمال کینه و خصومت با ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی. در چنین شرایطی بود که قضیه سفارت اتّفاق افتاد.
ملّت ایران، یک ملّت انقلابی و مؤمن است. انقلاب اسلامی که مثل انقلابهای کمونیستی و رنگارنگِ بعضی کشورهای دیگر نبود که اگر خواستند به یک کشور که دشمن آنهاست تعرّض کنند، فوراً در سطح بالا، قدرت دیگری که پشتیبانشان است، فشار بیاورد و مانع شود. در کشورهای دیگر، در بسیاری از انقلابها، اینگونه بود. تا دولت انقلابی فلان کشور میخواست حرکتی علیه قدرتی انجام دهد، آن قدرت، توسّل به قدرت پشتیبانِ دولت انقلابی میجست؛ باهم تفاهم میکردند و مسائل حل میشد. نظام جمهوری اسلامی، تحت تأثیر قدرتی نبود و همه قدرتهای بزرگ نسبت به آن کینه داشتند. این نظام، خود را مستقل از همه آنها نگه داشته بود و لذا این ملاحظات وجود نداشت. این بود که جوششی در میان ملّت موجب شد تا به وسیله قشر حاضر در صحنه شجاعِ متهوّرِ دانشجو، سفارت آمریکا تسخیر شود.
معنای آن تسخیر این بود که رژیم آمریکا بداند نسبت به این انقلاب نمیشود شوخی کرد و این انقلاب و این ملّت و کشور، از انقلابها و ملتها و کشورهایی نیست که دست روی دست بگذارد، ساکت بنشیند و تحمّل کند تا آن طرف دنیا علیهش خواب پریشان ببینند و توطئه درست کنند.
حرکت نسبت به سفارت آمریکا - که به حق«لانه جاسوسی» نامیده شد و واقعاً هم مرکز جاسوسی بود - در حقیقت تبلوری از حقایق این انقلاب و ملّت بود. این حرکت نشان داد که ملّت ما در مقابل قدرتِ پر گوىِ پرخواهِ متوقّعِ مغرورِ مستکبری مثل آمریکا هم، تا همه جا ایستاده است. این، ماجرای سفارت بود.1373/08/11
لینک ثابت
سفارتی که بعد به عنوان لانه جاسوسی معرّفی شد به مرکز سازماندهی مخالفین و دشمنان انقلاب تبدیل شده بود که بروند آنجا دستور بگیرند و در بیرون، علیه انقلاب و نظام اسلامی همکاری کنند.1373/08/11
لینک ثابت
معنای تسخیر سفارت آمریکا این بود که رژیم آمریکا بداند نسبت به این انقلاب نمیشود شوخی کرد و این انقلاب و ملّت و کشور، از انقلابها و ملتها و کشورهایی نیست که دست روی دست بگذارد، ساکت بنشیند و تحمّل کند تا آن طرف دنیا علیهش خواب پریشان ببینند و توطئه درست کنند.1373/08/11
لینک ثابت
حرکت دانشجویان نسبت به سفارت آمریکا نشان داد که ملّت ما در مقابل قدرتِ پر گوىِ پرخواهِ متوقّعِ مغرورِ مستکبری مثل آمریکا ، تا همه جا ایستاده است.1373/08/11
لینک ثابت