تکریم این ثروت معنوی سه وظیفهی عمده در قبال آن را بر عهدهی همهی علاقهمندان و متخصصان فقه امامیه قرار میدهد. این سه وظیفه عبارت است از: معرفی، بهرهبرداری و تکمیل. دو وظیفهی اول ناظر به گذشته و اکنون است، و وظیفهی سوم، ناظر به آینده است. بجا است در بارهی هریک از این سه، سخن کوتاهی گفته شود:
1 معرفی: فقه شیعه ناشناخته است در معلومات غیر مسلمین از فقه اسلام، غالباً جایی ندارد در کتب استدلالی فقه که از سوی غیر شیعه تدوین میشود آرای آن غالباً مورد سکوت و غفلت است در دائرةالمعارفهای جهانی و حتی اسلامی آرای آن غالباً در ردیف آرای فقهیِ مذاهب مهجور قرار میگیرد. و این ستمی بزرگ است، هم به دانشی بدین وسعت و عمق و پیشرفت که شاید بتوان گفت: هیچیک از مذاهب اسلامی به تنهایی دارای فقهی با این خصوصیات سهگانه نیستند، و هم به کسانی که میخواهند از آن بهره ببرند. معرفی این فقه و کشاندن آن به مجموعههای جهانی و کتب فقهی دیگر مذاهب اسلامی و مطالعات حقوقیِ مراکز علمی جهان، خدمتی به علم و به دانشمندان است و این کار باید به شیوهی درست و منطقی انجام شود.
2 بهرهبرداری: بجز در احوال شخصیه و نیز در آنچه مربوط به فرد مسلمان است، فقه اسلامی و از جمله فقه شیعی، در طول قرنها، مورد بهرهبرداری قرار نمیگرفته است، پس از تشکیل جمهوری اسلامی، فقه شیعه یکسره در معرض عمل جامعهی ایرانی است و به تبع آن، در همخوانی با موج همهجاییِ گرایش ملتها به اسلام، فقه سایر مذاهب نیز در برخی کشورها به جایگاه قانونگذاری نزدیک شده است.
با این همه هنوز توان عظیم فقه، در گرهگشایی معضلات زندگی و حل نقاط کور در مناسبات اسلامی فرد و جامعه، به کار گرفته نشده و بعضاً، شناخته نشده است. پدیدههای روز به روز زندگی در مقام استفهام و استفتاء از فقه اسلامی، طبعاً باید به پاسخی قانعکننده و حکمی قابل استدلال برسد. به علاوه، فقه امروز که از پیچیدگی در استدلال و ظرافت همراه با استحکام برخوردار است، میتواند در تکمیل و پیشرفت دانش حقوق، مورد بهرهبرداری قرار گیرد و راههای تازهای را در برابر محققان مراکز حقوقی جهان بگشاید.
3 تکمیل: با پیشرفت فنی و صنعتی و علمیِ بشر که بر روی همهی شئون زندگی وی اثر گذارده و سرعت حوادث و پدیدههای نوین را نسبت به روزگار گذشته چند و چندین برابر کرده است، تعداد موضوعاتی که در معرض پاسخگویی فقه قرار میگیرند و فقه باید حکم شرعی آنها را بیان کند نیز به همین نسبت افزایش مییابد. بیشک سرچشمههای فقه و نیز شیوهی فقاهت برای فهم حکم این موضوعات کافی است، ولی شناخت موضوعیِ آنها و تحقیق و تدقیق لازم برای تطبیق موضوع با عناوین کلی در فقه و استدلال مناسب و خلاصه بهترین روش برای درک حکم شرعی آن، کاری مهم و راهی دراز است. همچنین ایبسا موضوعاتی که در فقه مطرح گشته و حکم آن واضح است؛ ولی امروزه، موضوع چنان تحول و تطوری یافته که به آسانی نمیتوان حکم آن را از آنچه در گذشته گفته شده است دانست. در چنین مواردی است که فقهای عصر باید با روشنبینی و احاطهی علمی و پایبندی به روش فقاهت از یکسو، و آزاداندیشی و شجاعت علمی از سوی دیگر، مفاهیم جدیدی را در فقه، کشف کرده و احکام تازهای را با استناد به کتاب و سنت، عرضه کنند. و این تکمیل فقه است. علاوه بر اینها، استفاده از سبکهای نوین در تدوین و نگارش کتب و رسالههای فقهی، عمومی و تخصصی، و نیز استفاده از روشهای تحقیق فنی و علمیِ جدید و حتی استفاده از روشهای پیشرفتهی بحث علمی و به کار بردن ابزارهایی که امروز در تسهیل کار علمی دارای سهم مؤثری است، همهی اینها به وظیفهی تکمیل فقه کمک میکند.
آنچه باید صراحتاً اعلام کنیم آن است که تدوین دائرةالمعارف فقه بر مذهب امامیه در مورد هر سه وظیفهی مذکور، اقدامی بزرگ و بسی مؤثر است. این طرح وسیع و ارزشمند در آن واحد میتواند هم به معرفی فقه شیعه و هم به بهرهبرداری علمی و عملی از آن و هم بالاخره به تکمیل و توسعهی آن، خدمتی بزرگ بکند.1372/11/14
لینک ثابت