تبادل فرهنگی از دیگر مسائلی که دشمن استکباری را نسبت به جمهوری اسلامی خشمگین میکند، این است که ما با تحمیل فرهنگ غرب بر ملتهای مسلمان، مخالفیم. فرهنگ غرب، فرهنگی است که در عین برخورداری از نقاط مثبت، نقاط منفی هم دارد. ما معتقد به تبادل فرهنگها هستیم. ما میگوییم ملتی مثل ملت ایران، یا دیگر ملل مسلمان، باید در میان فرهنگهای عالم نگاه کنند و آنچه را که برایشان مفید و بهدردبخور است، جذب و از آن استفاده کنند. از این فرهنگها، آنچه را هم که برایشان لازم و مفید نیست باید طرد کنند. اما دولتهای غربی، سردمداران نظامهای استکباری و بخصوص نظام امریکا، اصرار دارند با انواع و اقسام طرق، فساد و بیبندوباری را که جزو خصوصیات فرهنگ غربی است، به ملتهای مسلمان و کشورهای اسلامی تزریق و تحمیل کنند. ما با این روشها، که مختص امروز هم نیست و در تاریخ معاصر، مسبوق به سابقه است، مخالفیم. ما میگوییم چرا شما آن روشی را که خودتان دربارهی زنان انتخاب کردید و صددرصد به زیان آنان و منافع جوامع و مصالح انسانیت و بر خلاف عقل سلیم و منطق درست است، میخواهید به ملتهای دیگر تحمیل کنید؟! شما برای این منظور، از وسایل تبلیغاتی و طرق گوناگون استفاده میکنید. ما با این مخالفیم. و این از جمله مواردی است که سردمداران استکباری را خشمگین میکند.1372/03/14
صدور انقلاب اسلامی هرکس، در هر جای دنیا برای عزّت اسلام قیام کند، ما از او حمایت معنوی و سیاسی میکنیم. دشمن میخواهد بگوید «شما پشتیبانی مادّی میکنید.» این، دروغ است. دشمن میخواهد بگوید «شما با نهضتهایی که در کشورهای اسلامی است، ارتباط دارید.» ما ارتباط سازمانی را، ارتباط رسمی را، ارتباط به آن معنایی را که دشمن در نظر دارد، جدّاً تکذیب میکنیم. البته امروز همهی کسانی که در دنیای اسلام، به نام اسلام صدا بلند میکنند، تحت تأثیر امام بزرگوار ما هستند. در اینکه تردیدی نیست. من در خطبهی عید فطرِ امسال گفتم: دشمن به ما میگوید چرا انقلابتان را صادر میکنید؟ ما در جواب دشمن میگوییم انقلابمان را صادر نمیکنیم. انقلاب ما صادر شد و گذشت و تمام شد! شما در مقابل یک عمل انجام شده قرار دارید. صدور انقلاب به معنای صدور یک کالا نیست که بهطور دائم، آن هم به وسیلهی اشخاص بخواهد ادامه داشته باشد. صدور یک فکر و یک اندیشه، به معنای آن است که آن اندیشه، صحیح است و دل انسانها را در اکناف عالم، به خود جذب میکند. این کار انجام گرفت و روزبهروز آثارش را در دنیا حتّی بعد از رحلت امام بزرگوار ما نشان میدهد. ولی ما حمایت معنوی و سیاسی میکنیم. ما جوانانی را که در مصر، یا در الجزایر، یا در سایر کشورهای اسلامی، به نام اسلام سخن میگویند، یا مسلمانانی را که در تاجیکستان از تفکّر اسلامی و قرآنی حمایت میکنند، یا مسلمانانی را که در هند، هویّت اسلامی خودشان را میخواهند حفظ کنند، یا مسلمانان مظلومی را که در عراق زیر فشار رژیم بعثی قرار دارند، یا هر گروه مسلمانی را که در هر نقطهی عالم تفکّر اسلامی را احیا میکند، قبول داریم و حمایت میکنیم. قلباً برای آنها دعا میکنیم و از بُعد سیاسی، در سطح جهان از آنها حمایت مینماییم. این هم یکی از مسائل است.1372/03/14
بیداری اسلامی جریان دوم عبارت است از جریان گسترش نهضت گرایش به اسلام و پیوستن نسلهای جوان در بسیاری از کشورهای اسلامی به نهضت امام رضواناللهتعالیعلیه که این جریان هم در زمان امام، با وسعت و گسترش و سرعت بسیار وجود داشت و امروز هم که چهارسال از در گذشت امام میگذرد، باز همین جریان ادامه دارد. وقتی شما به سطح عالم نگاه کنید، میبینید هر روز که میگذرد، در کشورهای اسلامی، جمعی به نهضت بیداری اسلامی، که امام بزرگوار ما برانگیزانندهی آن بود، میپیوندند و آن را توسعه میدهند.
در باب خصومت دشمنان استکباری ما و شیوههای دشمنی آنها با جمهوری اسلامی و انقلاب، سخن زیاد گفتهایم و مطالب برای مردم خود ما و شاید بسیاری از ملتهای علاقهمند به انقلاب و جمهوری اسلامی، روشن است. فقط همین اندازه لازم است تأکید کنیم که در رأس این خصومت و دشمنی با اسلام، بیداری اسلامی و نیز جمهوری اسلامی، رژیم امریکا و کسانی که به آن رژیم چه در کشورهای پیشرفتهی دنیا و چه در میان کشورهای عقبافتادهی عالم وابستهاند، قرار دارند. علت این خصومت هم روشن است: چون انقلاب اسلامی، جمهوری مستقلی را بر پایهی اسلام بنیان گذاشت، به نفوذ امریکا در این کشور پایان داد و شاید در بسیاری از مناطق جهان، چنان نفوذی را به خطر انداخت.1372/03/14
بیداری اسلامی آنچه که دشمنان جهانی اسلام و نهضت اسلامی و بیداری اسلامی، به عنوان علل و دلایل دشمنی خودشان میشمارند، سخن بیجا و بیهودهای است. خود آنها هم این را میدانند. جالب اینجاست که بسیاری از همین رجال و شخصیتهای سیاسی که در کشورهای غربی چه امریکا و چه بعضی از کشورهای اروپایی جمهوری اسلامی و مسلمانان را با تهمتهای ناروا، متهم به نقض حقوق بشر میکنند، چند صباحی که میگذرد و دوران مسؤولیت و ریاستشان به سر میآید، ناگهان معلوم میشود که مثلا با مافیا مرتبط بودهاند یا در فلان معاملات قاچاق سلاح و یا در فروش مواد سلاحهای شیمیایی دخالت داشتهاند! مثلا در فروش مواد شیمیایی به عراق و کشتار مردم حلبچه، خودشان دخالت داشتند و آن را تصویب یا تسهیل کردند. چه کسانی؟ همین کسانی که دهان باز میکنند و بهخلاف حقیقت و واقعیت سخن میگویند و مسلمین و اسلام و ملتهای حقطلب و جمهوری اسلامی را متهم میکنند! گذشت زمان نه زمانهای بسیار طولانی؛ بلکه زمانهای کوتاه ثابت خواهد کرد که خود آنها به آن چیزی که تهمت آن را به مردمان و دامنهای پاک میزدند، آلوده بودهاند.
در باب علل دشمنی استکبار جهانی با ما، حقیقت چیز دیگری است که میتوانیم آن را بهطور روشن بیان کنیم. ما میدانیم چرا امریکا با جمهوری اسلامی در ایران دشمن است. میدانیم چرا با نهضت بیداری اسلامی در هر کشور از کشورهای اسلامی که اتفاق بیفتد دشمن است. میدانیم چرا کشورهای استکباری، اگر ببینند در کشوری، اسلام پیروز میشود ولو با شیوههای دمکراسی برای مقابله با آن، هرچه بتوانند انجام میدهند.1372/03/14
هویت اسلامی ما جوانانی را که در مصر، یا در الجزایر، یا در سایر کشورهای اسلامی، به نام اسلام سخن میگویند، یا مسلمانانی را که در تاجیکستان از تفکر اسلامی و قرآنی حمایت میکنند، یا مسلمانانی را که در هند، هویت اسلامی خودشان را میخواهند حفظ کنند، یا مسلمانان مظلومی را که در عراق زیر فشار رژیم بعثی قرار دارند، یا هر گروه مسلمانی را که در هر نقطهی عالم تفکر اسلامی را احیا میکند، قبول داریم و حمایت میکنیم. قلبا برای آنها دعا میکنیم و از بعد سیاسی، در سطح جهان از آنها حمایت مینماییم. این هم یکی از مسائل است.1372/03/14
سیاستزدائی چرا هرجا که نشانی از ندایِ امامِ راحلِ عظیم الشّأنِ ما در آنجاست و دلها مجذوب آن نداست و قدمها در راه اهداف آن حرکت میکنند، استکبار موضعگیری میکند؟ علل این دشمنیها، مواردی است که عرض میکنم: در درجهی اوّل مسألهی تفکیک نشدن دین از سیاست و از صحنهی زندگی است. جمهوری اسلامی عملًا اثبات کرد و نشان داد که دین در صحنهی زندگی انسانها دخالت دارد و دین مقدّس اسلام نیامده است تا انسانها در کنج معبدها، فقط به عبادت مشغول شوند. بلکه صحنهی زندگی مردم، صحنهی سیاست و عرصهی مسائل عظیم اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، در قلمرو احکام مقدّس اسلامی است. این، مسألهی اوّل است. این، مهمترین خصوصیتی است که استکبار با آن مخالفت میکند. هرکس که طرفدار دین مقدّس اسلام باشد، اگر دین را از سیاست جدا کند، استکبار جهانی با او کاری ندارد. آنجایی که دین وارد میدان سیاست میشود و به زندگی مردم و امور اساسی حیات جهان و امور دنیوی مردم کار دارد، استکبار جهانی ظاهر میشود. چون میداند که در چنان وضعی، دین، جلوِ زورگوییها و سوءاستفادههای آنها را میگیرد و مانع چپاولهایشان آنها از منابع طبیعی و انسانی جهان اسلام میشود.
این از اساسیترین مسائل است. در گذشته، این معنا را تصریح نمیکردند؛ امّا امروز، به صراحت میگویند که «دین را باید از سیاست جدا کنید!» ما عرض میکنیم که دین اسلام بلکه همهی ادیان الهی سیاست و علم و زندگی و مسائل اجتماعی را در متن خود دارند. نمیشود کسی به بخشی از دین معتقد و عامل باشد و به بخشی دیگر نباشد. دین، ادارهکنندهی زندگی انسان در همهی صحنهها، از جمله صحنهی سیاست است. آنها میگویند: «بگذارید در رأس سیاست کشورهای اسلامی، کسانی باشند که بشود با آنها معامله کرد. بشود آنها را وادار به صرف نظر کردن از مصالح ملتها کرد. بشود نفوذ سیاسی خود را، به وسیلهی آنها، در کشورها گسترش داد.» کسی که با انگیزهی دینی و برای رضای خدا در کرسی و عرصهی سیاست حضور پیدا میکند، پیداست که زیر بار قدرتها نمیرود. این، اساسیترین مسئله است.1372/03/14
حقوق بشر در باب خصومت دشمنان استکباری ما و شیوههای دشمنی آنها با جمهوری اسلامی و انقلاب، سخن زیاد گفتهایم و مطالب برای مردم خود ما و شاید بسیاری از ملتهای علاقهمند به انقلاب و جمهوری اسلامی، روشن است. فقط همین اندازه لازم است تأکید کنیم که در رأس این خصومت و دشمنی با اسلام، بیداری اسلامی و نیز جمهوری اسلامی، رژیم امریکا و کسانی که به آن رژیم چه در کشورهای پیشرفتهی دنیا و چه در میان کشورهای عقبافتادهی عالم وابستهاند، قرار دارند. علّت این خصومت هم روشن است: چون انقلاب اسلامی، جمهوری مستقلّی را بر پایهی اسلام بنیان گذاشت، به نفوذ امریکا در این کشور پایان داد و شاید در بسیاری از مناطق جهان، چنان نفوذی را به خطر انداخت. البته امریکا و قدرتهای استکباری، در گذشته، به صراحت این دشمنی را مگر در مواردی نادر ابراز نمیکردند؛ اما امروز صریحاً دشمنی خودشان را با جمهوری جوان ما، با انقلاب اسلامی و با نهضت بیداری اسلام، بیان میکنند و به آن مباهات و تصریح مینمایند. آنچه برای ما مهمّ است نکتهای است که امروز میخواهم دربارهی آن مقداری صحبت کنم. ما دربارهی علّت این دشمنی، نباید دچار اشتباه شویم. خود آنها علّت دشمنیِ ریشهدارشان را با اسلام انقلابی و با نظام جمهوری اسلامی، مسائلی ذکر میکنند که به نظر ما، خلاف واقع است. واقعیت غیر از آن است که آنها میگویند. آنها چنین وانمود میکنند که گویا نظام اسلامی، طرفدار تروریسم و مخالف با دمکراسی است، یا رعایت حقوق بشر را نمیکند، یا از نهضتهای اسلامی در کشورهای دیگر پشتیبانی مالی یا پشتیبانی تسلیحاتی به عمل میآورد. ما عرض میکنیم: آنچه که آنها در بیان علّت دشمنی و کارشکنیها و روشهای خباثتآمیز خود با نظام اسلامی ذکر میکنند، خلاف واقع است. آنها خودشان هم میدانند که واقعیت غیر از آن چیزی است که بیان میکنند. چگونه کسی میتواند نظام جمهوری اسلامی را به مخالفت با دمکراسی و حاکمیت مردم متّهم کند؛ در حالی که لااقل در میان کشورهای این منطقه، هیچ کشوری مانند ایران در نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد که به آرای مردم و حضور مردم و دخالت مردم و انتخابات آزاد، این قدر توجّه نشان داده باشد. ناظران خارجی، در هیچ یک از کشورهای منطقه، چنین چیزی را ندیدهاند. ملت ما هم قبل از دوران جمهوری اسلامی، هرگز چنین فضاهایی را تجربه نکرده بود. در چند روز آینده، انشاءاللَّه ملت ما در انتخابات ریاست جمهوری شرکت خواهد کرد، که انشاءاللَّه در پایان عرایضم، نکته و توصیهای را در این خصوص به شما عرض خواهم کرد. از اوّلِ انقلاب تاکنون به آرای مردم و دخالتشان در سرنوشت کشور، توجّه شده است و این چیزی است که از نظر کسانی که جمهوری اسلامی را متّهم به نادیده گرفتن دمکراسی میکنند، پوشیده نیست. جمهوری اسلامی را به حمایت از تروریسم متّهم میکنند. این هم خلاف واقع است. خودشان هم میدانند که خلاف واقع است. واقعیت این است که نظامی که امروز در دنیا حامی تروریسم است، رژیم ایالات متّحده امریکاست. حمایت از رژیم تروریست صهیونیستی در کشور غصب شدهی فلسطین، بزرگترین حمایت از تروریسم است. روشهای خود امریکاییها، یعنی دخالتشان در کشورها، ربودن افراد و اشخاص مخالف، کشتن افراد، دخالت سازمان جاسوسی سیا در کشورهای مختلف و ایجاد کودتاهای نظامی و از بین بردن حکومتها و دولتهای ضعیفی که امریکا با آنها مخالف بوده است، همه از قلمهای درشت تروریسم است. با این وضع، خیلی روشن است که اگر امریکا، جمهوری اسلامی را متهم به تروریسم کند، خودش هم میداند که این ادّعایی کذب و سخنی خلاف واقع است. یا در موضوع نقض حقوق بشر، خودِ آن دولتها و از جمله رژیم امریکا، که جمهوری اسلامی ایران و هر نظام اسلامی را در هر جا که بخواهد به وجود بیاید یا به وجود آمده باشد به نقض حقوق بشر متّهم میکنند، میدانند که قلمهای درشت نقض حقوق بشر، در نزدِ خودِ آنهاست. در نظام اسلامی، حقوق انسان از همه جا بیشتر رعایت میشود و نظام جمهوری اسلامی، به فضل پروردگار این را نشان داده است. امروز هم در مقابل چشم همهی کسانی که میتوانند قضایا را بیطرفانه و منصفانه نگاه کنند، این معنا روشن و واضح است. بنابراین، آنچه که دشمنان جهانی اسلام و نهضت اسلامی و بیداری اسلامی، به عنوان علل و دلایل دشمنی خودشان میشمارند، سخن بیجا و بیهودهای است. خودِ آنها هم این را میدانند. جالب اینجاست که بسیاری از همین رجال و شخصیتهای سیاسی که در کشورهای غربی چه امریکا و چه بعضی از کشورهای اروپایی جمهوری اسلامی و مسلمانان را با تهمتهای ناروا، متّهم به نقض حقوق بشر میکنند، چند صباحی که میگذرد و دوران مسؤولیت و ریاستشان به سر میآید، ناگهان معلوم میشود که مثلاً با مافیا مرتبط بودهاند یا در فلان معاملات قاچاق سلاح و یا در فروش مواد سلاحهای شیمیایی دخالت داشتهاند! مثلاً در فروش مواد شیمیایی به عراق و کشتار مردم حلبچه، خودشان دخالت داشتند و آن را تصویب یا تسهیل کردند. چه کسانی؟ همین کسانی که دهان باز میکنند و بهخلاف حقیقت و واقعیت سخن میگویند و مسلمین و اسلام و ملتهای حقطلب و جمهوری اسلامی را متّهم میکنند! گذشت زمان نه زمانهای بسیار طولانی؛ بلکه زمانهای کوتاه ثابت خواهد کرد که خود آنها به آن چیزی که تهمت آن را به مردمان و دامنهای پاک میزدند، آلوده بودهاند.1372/03/14
بیداری اسلامی, حرکت اسلامی وقتی شما به سطح عالم نگاه کنید، میبینید هر روز که میگذرد، در کشورهای اسلامی، جمعی به نهضت بیداریِ اسلامی، که امام بزرگوار ما برانگیزانندهی آن بود، میپیوندند و آن را توسعه میدهند.1372/03/14
مردم, اتهامپراکنی, مردمسالاری دینی از اوّلِ انقلاب تاکنون به آرای مردم و دخالتشان در سرنوشت کشور، توجّه شده است و این چیزی است که از نظر کسانی که جمهوری اسلامی را متّهم به نادیده گرفتن دمکراسی میکنند، پوشیده نیست.1372/03/14
اسلام, استکبار, دین, سیاست, جدایی دین از سیاست, دینزدایی هرکس که طرفدار دین مقدّس اسلام باشد، اگر دین را از سیاست جدا کند، استکبار جهانی با او کاری ندارد.1372/03/14
فرهنگ غربی, تبادل فرهنگی, فرهنگ غرب فرهنگ غرب، فرهنگی است که در عین برخورداری از نقاط مثبت، نقاط منفی هم دارد. ما معتقد به تبادل فرهنگها هستیم.1372/03/14
مردم, مقاومت, دشمن, ایستادگی ملت ایران, ملت ایران ملت ما با ایستادگی خود در مقابل توطئهها، توانسته است دشمن را علی رغم این همه خصومت و خباثت درگذشته ناکام کند.1372/03/14