تبلیغات استکباری بر ضد اسلام که بخشی از حملهی صلیبی جدید است، چنین وانمود میکند که اسلام قادر بر سازماندهی زندگی سیاسی و اقتصادی ملتهای مسلمان نیست و ملتهای مسلمان چارهای جز این ندارند که با معیارها و شکل و محتوای حکومتها و نظامهای سرمایهداری غرب زندگی کنند! این، یک ترفند و دروغ مزورانه است که برای وابسته کردن کشورهای اسلامی به اردوگاه استکباری غرب و استثمار منابع مادی آن طراحی شده و سالها است تبلیغ میشود. نظام سرمایهداری غرب، تا گلو در مشکلات انسانی لاینحل فرو رفته و با وجود ثروتهای فراوانی که در اختیار دارد، از استقرار عدالت اجتماعی، به کلی ناتوان مانده است. شورش اخیر سیاهان در امریکا، نشان داد که نظام امریکا نه فقط نسبت به ملتهای آسیا و آفریقا و امریکای لاتین، که نسبت به ملت خود نیز با بیعدالتی عمل میکند و در اینجا نیز مانند آنجاها، اعتراض را با خشونت و سرکوب پاسخ میدهد. درست است که اردوگاه کمونیزم متلاشی و نابود شد، اما رقیب آن، یعنی اردوگاه سرمایهداری هم، با وضع فعلی و بخصوص با غرور و طغیانی که پس از یکهتاز شدن در میدان قدرت بدان دچار شده، ماندنی نیست و دیر یا زود، دنیا شاهد سقوط و متلاشی شدن آن نیز خواهد بود.1371/03/13
لینک ثابت
ارتباطات فشردهی امریکا و عواملش با دولتهای تازه مستقلِ آسیای میانه، برای ترساندن آنان از گرایشهای اسلامی و آنچه آنان نام «بنیادگرایی» بر آن میگذارند؛ موضعگیریهای خصمانهی آنان در برابر بیداری اسلامی در همهجا و به عنوان نمونهای بارز با حرکت سیاسی پیروزمندانهی مسلمانان، در الجزایر؛ رفتار حیلهگرانه و غدرآمیز آنان با ملت عراق و افکندن آنان در وضعیت غمانگیز و مظلومانهی کنونی؛ دشمنی عنادآمیز آنان با زمامداران سودان که صرفا عکسالعمل گرایش اسلامی آنان است و دهها نمونهی دیگر در سرتاسر جهان، مجموعا شواهد انکارناپذیری بر خصومت علنی امریکا و دیگر سلطهگران، نسبت به اسلام و بیداری اسلامی و بازیافتن هویت اسلامی از سوی مسلمین جهان است.1371/03/13
لینک ثابت
سال گذشتهی ما، سرشار از چنین حوادث کمنظیر و شگفتآوری بود و به جز آن، رشد حرکتهای اسلامی و بیداری مسلمین و اصرار آنان بر بازیافتن هویت اسلامی و مبارزه با قدرتهای قلدر و معارض در بسیاری از مناطق عالم، بخصوص در فلسطین عزیز و برخی کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه نیز، از ممیزات برجستهی این سال بود.1371/03/13
لینک ثابت
ارتباطات فشردهی امریکا و عواملش با دولتهای تازه مستقل آسیای میانه، برای ترساندن آنان از گرایشهای اسلامی و آنچه آنان نام «بنیادگرایی» بر آن میگذارند؛ موضعگیریهای خصمانهی آنان در برابر بیداری اسلامی در همهجا و به عنوان نمونهای بارز با حرکت سیاسی پیروزمندانهی مسلمانان، در الجزایر؛ رفتار حیلهگرانه و غدرآمیز آنان با ملت عراق و افکندن آنان در وضعیت غمانگیز و مظلومانهی کنونی؛ دشمنی عنادآمیز آنان با زمامداران سودان که صرفا عکسالعمل گرایش اسلامی آنان است و دهها نمونهی دیگر در سرتاسر جهان، مجموعا شواهد انکارناپذیری بر خصومت علنی امریکا و دیگر سلطهگران، نسبت به اسلام و بیداری اسلامی و بازیافتن هویت اسلامی از سوی مسلمین جهان است.1371/03/13
لینک ثابت
تبلیغات استکباری بر ضد اسلام که بخشی از حملهی صلیبی جدید است، چنین وانمود میکند که اسلام قادر بر سازماندهی زندگی سیاسی و اقتصادی ملتهای مسلمان نیست و ملتهای مسلمان چارهای جز این ندارند که با معیارها و شکل و محتوای حکومتها و نظامهای سرمایهداری غرب زندگی کنند! این، یک ترفند و دروغ مزورانه است که برای وابسته کردن کشورهای اسلامی به اردوگاه استکباری غرب و استثمار منابع مادی آن طراحی شده و سالها است تبلیغ میشود. نظام سرمایهداری غرب، تا گلو در مشکلات انسانی لاینحل فرو رفته و با وجود ثروتهای فراوانی که در اختیار دارد، از استقرار عدالت اجتماعی، به کلی ناتوان مانده است1371/03/13
لینک ثابت
حج درست میتواند تحولی درونی در یکایک مسلمین پدید آورد و روح توحید و ارتباط با خدا و اعتماد به او و رد همهی بتهای درون و برون وجود آدمی، که همان هواها و هوسهای پستکننده و قدرتهای اسیر کنندهی آدمیند، و نیز احساس قدرت و اعتماد به نفس و رستگاری و فداکاری را در آنان پدید آورد. چنین تحولی است که از هر انسانی، موجودی شکست ناشناس و تهدید و تطمیعناپذیر میسازد.1371/03/13
لینک ثابت
ارتباطات فشردهی امریکا و عواملش با دولتهای تازه مستقلِ آسیای میانه، برای ترساندن آنان از گرایشهای اسلامی و آنچه آنان نام «بنیادگرایی» بر آن میگذارند؛ موضعگیریهای خصمانهی آنان در برابر بیداری اسلامی در همهجا و به عنوان نمونهای بارز با حرکت سیاسی پیروزمندانهی مسلمانان، در الجزایر؛ رفتار حیلهگرانه و غدرآمیز آنان با ملت عراق و افکندن آنان در وضعیت غمانگیز و مظلومانهی کنونی؛ دشمنی عنادآمیز آنان با زمامداران سودان که صرفا عکسالعمل گرایش اسلامی آنان است و دهها نمونهی دیگر در سرتاسر جهان، مجموعا شواهد انکارناپذیری بر خصومت علنی امریکا و دیگر سلطهگران، نسبت به اسلام و بیداری اسلامی و بازیافتن هویت اسلامی از سوی مسلمین جهان است.1371/03/13
لینک ثابت
فروپاشی ابرقدرت شرق و نابودی قدرت غولآسایی است که دهها سال، یکی از دو سلطهی عظیم سیاسی و نظامی و تبلیغاتی جهان به شمار میرفت. اضمحلال امپراتوری پهناوری با قدرت نظامی افسانهای و دسترسی به سلاح اتمی و همهگونه وسیله و امکان برای سلطه و نفوذ در دیگران، در محاسبات معمولی و مادی، در شمار کارهای محال است. اما این حادثه اتفاق افتاد و نادرستی محاسبات صرفاً مادی، یک بار دیگر ثابت شد.
این وضعیت جدید دارای دو بخش یا دو عنصر است: اول اینکه تفکر و هویت اسلامی در گسترهی جهان، از شوکت و عزت و نشاط بیشتری برخوردار شده و اسلام به صورت یکی از برجستهترین حقایق موجود عالم، در سرتاسر جهان مطرح گردیده است. دوم آنکه قدرتهای مسلط جهان، در موضع صریحتری از خصومت نسبت به اسلام و مقاصد اسلامی قرار گرفتهاند و تحقیقا یکی از فصول اصلی در نظم نوین پیشنهادی امریکا برای جهان پس از سقوط کمونیسم، فصل اسلامزدایی و مقابله با رشد روزافزون حرکتهای اسلامی است.1371/03/13
لینک ثابت
حج، نعمتی الهی است که بر نسلهای مسلمان ارزانی شده است. قدردانی و شکرگزاری، آن را زیاد میکند و ناسپاسی و قدرناشناسی، آن را از مسلمین میگیرد؛ که این همان عذاب شدید الهی است: «و لئن کفرتم ان عذابی لشدید.
گرفته شدن حج به این نیست که از مسلمانان، کسی به حج نرود. بل به این است که مسلمانان از منافع بیشمار آن محروم بمانند. زیاد شدن آن نیز به این نیست که هر سال گروههای بیشتری حج کنند. بل به این است که از منافع آن بهرهمند شوند که: «لیشهدوا منافع لهم.» خوب است به درستی بیندیشیم: آیا جهان اسلام توانسته است از منافع حج برخوردار شود و اساسا این منافع چیست؟
حج درست میتواند تحولی درونی در یکایک مسلمین پدید آورد و روح توحید و ارتباط با خدا و اعتماد به او و رد همهی بتهای درون و برون وجود آدمی، که همان هواها و هوسهای پستکننده و قدرتهای اسیر کنندهی آدمیند، و نیز احساس قدرت و اعتماد به نفس و رستگاری و فداکاری را در آنان پدید آورد. چنین تحولی است که از هر انسانی، موجودی شکست ناشناس و تهدید و تطمیعناپذیر میسازد.
و نیز حج درست میتواند از اعضای جدا افتادهی امت اسلامی، پیکرهیی واحد و کارآمد و نیرومند بسازد، آنان را با هم آشنا و از حرفها و دردها و پیشرفتها و نیازهای یکدیگر، آگاهشان کند و تجربههای آنان را متبادل سازد. اگر حج با توجه به این هدفها و نتایج برنامهریزی میشد،و در این برنامهریزی دولتها و علماء و صاحبنظران و روشنفکران جهان اسلام، همکاری میکردند، ثمرات گرانبهایی نصیب امت اسلامی میگشت که با هیچ دستاورد دیگری در دنیای اسلام قابل مقایسه نبود. به جرأت میتوان گفت همین یک تکلیف اسلامی اگر درست و چنانکه شریعت اسلام، خواسته است مورد بهرهبرداری قرار گیرد، پس از زمانی نه چندان بلند، امت اسلامی را به عزت و قدرتی که در خور آن است خواهد رسانید.1371/03/13
لینک ثابت
اکنون که موسم حج فرا رسیده و نغمهی لبیک بر آمده از دلهای مشتاق، فضای حریم امن الهی را انباشته است و ملتهای مسلمان، از آفاق گستردهی جهان، به میعاد ذکر و استغفار و قیام و اتحاد شتافته و برادران مهجور، به یکدیگر رسیدهاند، جبههی سپاس و خضوع به ساحت خدای عزیز و حکیم سوده، حمدی به عظمت صفات حسنی و شکری به وسعت دریای رحمت حق، نثار حریم حضرت احدیت میکنم که یک بار دیگر به مسلمین مشتاق، توفیق این فریضه را عطا فرمود و یک بار دیگر، در خانهی امن خود، پرچم عزت و عظمت را بر فراز سر مسلمانان برافراشت و یک بار دیگر حجاج ایرانی را بر این سفرهی رحمت و عظمت نشانید. زبان و قلم از توصیف و تقدیر این نعمت بزرگ، قاصر است. خدا کند که نور معرفت بر دلهای روشن شما حجگزاران بتابد و حقیقت، بیواسطهی حرف و گفت، در جان مشتاق شما متجلی گردد.1371/03/13
لینک ثابت
ضرورت شکرگزاری و بهرهوری از منافع حج
نکتهی مهمی که میخواهم به شما برادران و خواهران، از هر کشور و ملت که هستید، بگویم، این است که حج، نعمتی الهی است که بر نسلهای مسلمان ارزانی شده است. قدردانی و شکرگزاری، آن را زیاد میکند و ناسپاسی و قدرناشناسی، آن را از مسلمین میگیرد؛ که این همان عذاب شدید الهی است: «و لئن کفرتم ان عذابی لشدید.(1)»
گرفته شدن حج به این نیست که از مسلمانان، کسی به حج نرود. بل به این است که مسلمانان از منافع بیشمار آن محروم بمانند. زیاد شدن آن نیز به این نیست که هر سال گروههای بیشتری حج کنند. بل به این است که از منافع آن بهرهمند شوند که: «لیشهدوا منافع لهم.(2)» خوب است به درستی بیندیشیم: آیا جهان اسلام توانسته است از منافع حج برخوردار شود و اساساً این منافع چیست؟
حج درست میتواند تحولی درونی در یکایک مسلمین پدید آورد و روح توحید و ارتباط با خدا و اعتماد به او و رد همهی بتهای درون و برون وجود آدمی، که همان هواها و هوسهای پستکننده و قدرتهای اسیر کنندهی آدمیند، و نیز احساس قدرت و اعتماد به نفس و رستگاری و فداکاری را در آنان پدید آورد. چنین تحولی است که از هر انسانی، موجودی شکست ناشناس و تهدید و تطمیعناپذیر میسازد.1371/03/13
1 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 7
وَإِذ تَأَذَّنَ رَبُّكُم لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم ۖ وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ
ترجمه:
و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!»
2 )
سوره مبارکه الحج آیه 28
لِيَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم وَيَذكُرُوا اسمَ اللَّهِ في أَيّامٍ مَعلوماتٍ عَلىٰ ما رَزَقَهُم مِن بَهيمَةِ الأَنعامِ ۖ فَكُلوا مِنها وَأَطعِمُوا البائِسَ الفَقيرَ
ترجمه:
تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند؛ و در ایّام معیّنی نام خدا را، بر چهارپایانی که به آنان داده است، (به هنگام قربانیکردن) ببرند؛ پس از گوشت آنها بخورید؛ و بینوای فقیر را نیز اطعام نمایید!
لینک ثابت
هرکس اظهارات و اقدامات سردمداران رژیم امریکا را در بارهی اسلام و نهضتهای اسلامی معاصر و کشورها و ملتهایی که دم از گرایش به اسلام میزنند و مدعی یا آرزومند تشکیل نظام اسلامیند تعقیب کند، از عمق کینهی تمامنشدنی آنان به اسلام و نظام اسلامی اطلاع مییابد.
در حوادث جاری عالم هم، شواهد متعددی برای این مدعا میتوان مشاهده کرد که از جملهی تلخترین و غمانگیزترین آنها، حوادث جاری در بوسنی هرزگوین و نیز جنگهای خانگی در قرهباغ و منطقهی عمومی قفقاز است. سرکوب خونین و قساوتآمیز مسلمانان در سارایوو که در قلب اروپای به اصطلاح متمدن جریان دارد، به قدری خشن و وحشیانه است که آدمی را به یاد قتل عامهای معروف اروپا در قرون وسطی و در جنگهای مذهبی و نژادی این قارهی جنگطلب میاندازد؛ با این تفاوت که، امروز صربهای یوگسلاوی سابق، برای کشتار دستهجمعی مسلمانان، از ابزارهای جنگی مدرن استفاده میکنند! با این حال، این دولتها که به بهانهی حقوق بشر، در کار کشورهای دور دست هم دخالت و اعمال نظر میکنند، در برابر این فجایع دست روی دست گذاشتهاند. امریکا و کشورهای اروپایی در همین منطقه و نسبت به جمهوریهای دیگر همان کشور سابق، آنجا که پای مسلمانان در میان نبود، به طور قاطع از پیش آمدن چنین کشتارهایی جلوگیری کردند. در منطقهی قفقاز هم، دولتهایی که میتوانستند با اعمال فشارهای معمول، مانع از کشتار مسلمانان قرهباغ شوند، نه تنها اقدامی جدی نکردند، بلکه تلاش میانجیگرانهی جمهوری اسلامی را هم آماج توطئه و مخالفت خود ساختند و بیعلاقگی خود را به سرنوشت ملت تازه استقلالیافتهی قفقاز، ثابت کردند.
ارتباطات فشردهی امریکا و عواملش با دولتهای تازه مستقل آسیای میانه، برای ترساندن آنان از گرایشهای اسلامی و آنچه آنان نام «بنیادگرایی» بر آن میگذارند؛ موضعگیریهای خصمانهی آنان در برابر بیداری اسلامی در همه جا و به عنوان نمونهای بارز با حرکت سیاسی پیروزمندانهی مسلمانان، در الجزائر؛ رفتار حیلهگرانه و غدرآمیز آنان با ملت عراق و افکندن آنان در وضعیت غمانگیز و مظلومانهی کنونی؛ دشمنی عنادآمیز آنان با زمامداران سودان که صرفا عکسالعمل گرایش اسلامی آنان است و دهها نمونهی دیگر در سرتاسر جهان، مجموعا شواهد انکارناپذیری بر خصومت علنی امریکا و دیگر سلطهگران، نسبت به اسلام و بیداری اسلامی و بازیافتن هویت اسلامی از سوی مسلمین جهان است.1371/03/13
لینک ثابت
امام خمینی عظیم قدس الله نفسه الزکیّة، ملت ایران را بیدار و مسلح به عزم پولادین و عمل مخلصانه کرد. و این راه، هماکنون در برابر همهی ملتها قرار دارد.
همهی آنچه از دولتهای مسلمان انتظار میرود، با اراده و خواست ملتهای آنان قابل تحقق است. شما باید از دولتهای خود، مقابله با صهیونیسم و استکبار و دفاع از مسلمانان مظلوم سراسر عالم و یکپارچگی و برادری با ملتها و کشورهای مسلمان دیگر را طلب کنید و در راه این هدفهای عالی، پشتیبان دلسوز و فداکار آنان باشید.
شما باید به آنان بقبولانید که از امریکا نترسند و در مقابل قلدریهای آن بایستند. شما باید به آنان تفهیم کنید که اسلام و قرآن، تنها راه نجات است و آنان را به حصار مستحکم لا إله إلا اللّه سوق دهید.
در این وظیفهی بزرگ، علمای دین، روشنفکران، خطبا، هنرمندان، دانشجویان و جوانان، دارای نقش و مسئولیت سنگینتری هستند. زنان نیز، مانند مردان و دوشادوش آنان، در این وظیفه سهیمند. این است آنچه دعای ابراهیم خلیل علیهالسّلام را در حق همهی شما مستجاب میکند و شما را با پیوند الهی به آن منادی بزرگ توحید، متصل میسازد.1371/03/13
لینک ثابت
این حوادث مهم و عبرتانگیز که بسیاری از آنها بیواسطه یا با واسطه، از اسلام متأثر بوده است، بر روی هم وضعیت جدیدی را برای اسلام و مسلمین به وجود آورده، که وظیفهی همهی ملتهای اسلامی است که آن وضعیت را درست بشناسند و بدون فوت وقت، نسبت به آن، موضعی یکپارچه و متین و حساب شده اتخاذ کنند.
این وضعیت جدید دارای دو بخش یا دو عنصر است: اول اینکه تفکر و هویت اسلامی در گسترهی جهان، از شوکت و عزت و نشاط بیشتری برخوردار شده و اسلام به صورت یکی از برجستهترین حقایق موجود عالم، در سرتاسر جهان مطرح گردیده است. دوم آنکه قدرتهای مسلط جهان، در موضع صریحتری از خصومت نسبت به اسلام و مقاصد اسلامی قرار گرفتهاند و تحقیقا یکی از فصول اصلی در نظم نوین پیشنهادی امریکا برای جهان پس از سقوط کمونیسم، فصل اسلامزدایی و مقابله با رشد روزافزون حرکتهای اسلامی است.
هرکس اظهارات و اقدامات سردمداران رژیم امریکا را در بارهی اسلام و نهضتهای اسلامی معاصر و کشورها و ملتهایی که دم از گرایش به اسلام میزنند و مدعی یا آرزومند تشکیل نظام اسلامیند تعقیب کند، از عمق کینهی تمامنشدنی آنان به اسلام و نظام اسلامی اطلاع مییابد.1371/03/13
لینک ثابت
در کشورهای اسلامی که مردم با ایمانی ناگسستنی به اسلام وابستهاند از قبیل جمهوریهای تازه استقلال یافته، که علیرغم هفتاد سال تلاش برای اسلامزدایی کمونیستها، با گرمی و هیجان از «حاکمیت اسلامی» سخن میگویند قدرتهای ضد اسلامی تا آنجا پیش میروند که از خطر اسلامگرایی در این کشورها سخن میگویند و شیرینترین دلبستگیهای آنان را به عنوان «خطر» قلمداد مینمایند.1371/03/13
لینک ثابت
تبلیغات استکباری بر ضد اسلام که بخشی از حملهی صلیبی جدید است، چنین وانمود میکند که اسلام قادر بر سازماندهی زندگی سیاسی و اقتصادی ملتهای مسلمان نیست و ملتهای مسلمان چارهای جز این ندارند که با معیارها و شکل و محتوای حکومتها و نظامهای سرمایهداری غرب زندگی کنند! این، یک ترفند و دروغ مزورانه است که برای وابسته کردن کشورهای اسلامی به اردوگاه استکباری غرب و استثمار منابع مادی آن طراحی شده و سالها است تبلیغ میشود. نظام سرمایهداری غرب، تا گلو در مشکلات انسانی لاینحل فرورفته و با وجود ثروتهای فراوانی که در اختیار دارد، از استقرار عدالت اجتماعی، به کلی ناتوان مانده است. شورش اخیر سیاهان در امریکا، نشان داد که نظام امریکا نه فقط نسبت به ملتهای آسیا و آفریقا و امریکای لاتین، که نسبت به ملت خود نیز با بیعدالتی عمل میکند و در اینجا نیز مانند آنجاها، اعتراض را با خشونت و سرکوب پاسخ میدهد. درست است که اردوگاه کمونیزم متلاشی و نابود شد، اما رقیب آن، یعنی اردوگاه سرمایهداری هم، با وضع فعلی و بخصوص با غرور و طغیانی که پس از یکهتاز شدن در میدان قدرت بدان دچار شده، ماندنی نیست و دیر یا زود، دنیا شاهد سقوط و متلاشی شدن آن نیز خواهد بود.1371/03/13
لینک ثابت