ما احتیاج داریم که در داخل کشور قرایی پیدا بشوند که در قرائت صاحب سبک باشند؛ حالا به همین قرائت مشهوری که ما میخوانیم - که قرائت «حفص» باشد - یا در کنارش هم قرائتهای دیگری که مثلا در شمال آفریقا معمول است. اینکه شما میبینید مصریها دایما قرائت «ورش» و «قالون» را میخوانند، به این دلیل است که این دو قرائت در آنجاها رایج است. مثلا در لیبی و الجزایر و تونس، قرائت «ورش» در مکتبخانهها تدریس میشود، نه قرائت «حفص». البته در دنیای اسلام قرائت «حفص» - همین قرائتی که حالا معمول ماهاست و آن را میخوانیم - معروفتر است. من موافقم که برادران قرائتهای دیگر - بخصوص قرائات معروف؛ مثل قرائت «ورش» - را یاد بگیرند و بخوانند. ما باید به آنجا برسیم که وقتی قاری ما شروع به خواندن میکند، کیفیت ادا و بیان کلمات قرآنی توسط او بهگونهیی باشد که حضار به همان اندازه که با زبان عرب آشنا هستند، تحت تأثیر قرار بگیرند؛ که هدف اصلی قرائت هم این است. شما که الحمدلله صدا و تجوید و قرائتتان خوب است، باید تلاش کنید به آنجا برسید که مثل شیخ مصطفی اسماعیل - که این آقایان قرایی که به اینجا میآیند، کمتر مثل او میخوانند - بتوانید کلام خدا را آنچنان ادا کنید که مستمع به همان اندازهیی که ظرفیت دارد، تحت تأثیر کلام الهی قرار بگیرد و آن فضا را احساس کند. شما باید در این زمینه صاحب سبک بشوید و دیگر مقلد این و آن هم نباشید؛ این آن حد اعلایی است که فعلا مورد نظر ماست؛ این زحمت و تلاش و نوآوری لازم دارد.نکتهی آخر راجع به این تواشیح است. من خیلی خوشحال شدم از اینکه دیدم برادران مشهدی ما الحمدلله این نوآوری را کردند و آمدند شعر نو و آهنگ نو خواندند. البته چیزهایی از این تواشیح خیلی عربی است و ماها نمیفهمیم؛ عیبی هم ندارد و ما هم نفی نمیکنیم؛ اما آن چیزی که بسیار خوب است، این است که سبک، نوست؛ شعر، نوست؛ دیگر تقلید محض از دیگران نیست. من غالبا به این برادرانی هم که در تهران مشغول هستند و همین گروههای تواشیح و همخوانی را دارند - که انصافا هم بسیار خوبند - گفتهام که این قرآنخوانی مشترکی که شماها دارید، خیلی عالی است؛ واقعا در دنیا کمنظیر است که اینطور هفت، هشت نفر با هم همخوانی دارند؛ اما در زمینهی این آهنگها و سرودهایی که دربارهی توحید و حضرت ختمی مرتبت (علیهوعلیالهالسلام) و یا راجع به موضوعات دیگر است، باید نوآوری کنید. شما این قصیدهی «برده» و «لامیة العجم» و قصاید شیخ کاظم ازری و این قصاید معروف عربی را که در هر محفل عربی بخوانید و در آنجا چهار نفر آدم عربیدان باشند، تا بیت اولش را خواندید، همه میفهمند که اصلا شما چه میخواهید بخوانید؛ قصیده برایشان روشن است؛ این قصیده خوب است؛ آن وقت شما این را با آهنگ ابتکاری بخوانید؛ همینطور که الان این برادران با آهنگ جدید خواندند. صداهای شما هم الحمدلله از صداهای آنها کمتر نیست. هیچ لزومی ندارد که چون «طه الفشنی» یا دیگران این قصیده را خواندهاند، ما هم همیشه تا آخر همین را بخوانیم. البته اگر در شروع کار از آنها یاد گرفتیم، عیبی ندارد؛ اما انسان تا آخر که نباید همیشه تقلید بکند؛ باید نوآوری بکند. در مدح رسول اکرم و در مدح ائمه(علیهمالسلام)، در مدح ماه رمضان، در مدح قرآن، دربارهی قرآن، و در مناجات باریتعالی، شعرهای بسیار خوب عربی ممتازی وجود دارد؛ اینها را بخوانید. امیدواریم که انشاءالله روزبهروز این کار پیشرفت کند.
1370/12/27
لینک ثابت