امروز تمام سطوح علمای اسلامی یك وظیفهی مضاعف دارند - از سطح یك طلبهی كوچك یا یك منبریِ تازهكار بگیرید، تا سطح علمای بزرگ و طراز اول حوزهها - و آن وظیفه عبارت از حمایت از اسلام است كه امروز به شكل حاكمیت اسلامی در این كشورِ مورد نظر ولیّعصر (ارواحنافداه) تحقق پیدا كرده است؛ این یك وظیفهی عمومی است كه به عهدهی همه است؛ استثناءبردار هم نیست. آن بزرگواران قصدشان این بود كه حركت بكنند تا مردم را بیدار كنند؛ امروز مردم بیدار شدهاند، قیام كردهاند، انقلاب كردهاند و حكومتی بر پایهی اسلام تشكیل دادهاند.امروز وظیفهی جهاد هست؛ منتها هدف كوتاهمدت آن جهاد، با هدف كوتاهمدت این جهاد متفاوت است. البته هدف بلندمدت، اعلای كلمهی اسلام در همیشهی زمانهاست. آنها میخواستند جلوی نفوذ دشمن را بگیرند، شاید بتوانند در این كشور اسلام را پیاده كنند؛ اما امروز در این كشور اسلام پیاده شده است و قانون اسلام حكمفرماست؛ اعضای دولت اسلامی و مجریان و مدیران كشور انسانهایی هستند كه برطبق معیارهای اسلامی، شایستهی این منزلت و مقامند. آن روز اگر علمای ما میتوانستند افسدی مثل ناصرالدین شاه را كنار بزنند و یك نفر را كه نسبت به او اقلّ فساداً است، سر كار بیاورند، تأمل نمیكردند؛ اما امروز مسأله، مسألهی بندگان صالح خداست كه در رأس كارها قرار گرفتهاند و امور اجرایی این كشور را در دست دارند. این دولت ماست، این مجلس ماست، این قوهی قضاییهی ماست؛ این نظام است كه توانسته این مجموعه را به وجود بیاورد.1370/12/14
لینک ثابت