در اول انقلاب، استکبار با مطالعهی دقیق به این نتیجه رسید که باید ملت ایران را به خاطر انقلابی که به اسلام عظمت میبخشد، مورد فشار شدیدی قرار بدهد، تا به خیال خود، هم آنها را از انقلاب پشیمان کند، و هم وضع ملت ایران برای کشورهای دیگر عبرتی بشود. جنگ که به راه افتاد، همهی نیروهای قابل توجه دنیای کفر و استکبار، پشت سر رژیم جنگافروز قرار گرفتند. تصمیم قطعی آنها این بود که جمهوری اسلامی را نابود کنند؛ اما ارادهی خدای متعال غیر از این بود. همیشه همینطور است که ارادهی خدا بر ارادهی شیاطین غالب میشود؛ اما شرط آن این است که مؤمنین در راه خواست خدایی فداکاری کنند.
اگر این فداکاریها نمیشد، و اگر نیروهای مسلح ما - چه ارتش، چه سپاه، چه نیروهای انتظامی، و چه بسیج عظیم مردمی - به میدان نمیآمدند و با شجاعت دفاع و فداکاری نمیکردند، خواستهی دشمن عملی میشد. ارادهی خدا در قالب عمل همین فرزندان شما، همین جوانانی که شهید شدند، یا جوانانی که جانباز شدند، یا آنهایی که به اسارت افتادند، یا آنهایی که فداکاری کردند و بحمداللَّه سالم ماندند، تحقق بخشیده شد. عمل آنان بود که ارادهی الهی را مجسم کرد و تحقق بخشید.
پس، امروز نه فقط کشور ایران و نظام جمهوری اسلامی و عفت و شرف و ناموس ملت ایران مرهون فداکاری آن عزیزان است، بلکه امروز دنیای اسلام مرهون این فداکاریهاست. اگر امروز اسلام در دنیا آن حیثیتی را دارد که میتواند تودههای مردم و جوانان روشنفکر را در کشورهای اسلامی به خود جذب کند، به برکت همین فداکاریهاست. اگر امروز مشاهده میشود که بحمداللَّه ایران و جمهوری اسلامی در دنیا سرافراز و محترم است، و کارهای سازندگی کشور بر روال است، و ملت ایران به سمت عزت و سعادت روزافزون حرکت میکند، این هم به برکت همین فداکاریهاست. پس، ملت ایران نباید هرگز این خاطرهی بزرگ را فراموش کند؛ و خانوادههای شهدا هم که صاحبان انقلابند، باید خون شهدای عزیز را پاس بدارند و همان عزت نفس، همان فداکاری و همان ایمان در آنها تجلی پیدا کند.1370/09/13
لینک ثابت