newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
استعدادهای ناشناخته حوزه

در حوزه‌های علمیه، استعدادهای فوق‌العاده وجود دارد. واقعاً فهمیدن بعضی از مطالبِ اصولی و فلسفی و بعضی از ریزه‌کاریهای فقهی، مشکلتر از فهمیدن بسیاری از فرمولهای علمی دنیاست و طلبه‌ها با آن دقت فکری خودشان، این مطالب را می‌فهمند. مگر می‌شود آدم مغزی مثل مغز صاحب «قوانین» به آسانی پیدا کند؟ در حوزه‌های علمیه، از این قبیل متفکران که مرتب فکر و دقت و ریزبینی می‌کنند، زیاد است. اگر این استعدادها و خلاقیتها و ذوقهایی که گاهی مشاهده می‌شود، به شکل صحیحی به سمت یک تبلیغ درست هدایت شود، ما دیگر محتاج چیزی نیستیم.1368/09/07
لینک ثابت
ماندگاری ایجاد سنت حسنه مجمع نمایندگان طلاب

خداوند، نور و رحمت و فضل خودش را بر روان پاک امام عظیم‌الشّأن ما - آن انسان استثناییِ دوران معاصر - فرو ببارد که در آخرین قدمهای زندگیِ سرشار از برکت خود، چنین برکتی را به وجود آوردند. «من سنّ سنّة حسنة فله اجرها و اجر من عمل بها»(1). هر کاری بکنید، دنباله‌ی آن سنت حسنه‌یی [تشکیل مجمع نمایندگان طلّاب قم] است که ایشان با پیام پُرطنین و پُرمحتوا و سرشار از روح و تپش خود، بنیانگذاری کردند. این را دنبال کنید و سعی نمایید در همان چارچوبی که امام در آن پیام آوردند، کار را محتوا بدهید و پیش ببرید؛ یعنی نگذارید اندکی توقف در کار به وجود آید.1368/09/07

1 )
الكافی،ثقة الاسلام كلینی  ج5 ص 10 ح1
تهذیب الاحكام، شیخ طوسی : ج 6 ص 124 ح217 
تحف العقول ، ابن شعبه حرانی : ص 243 
سنن ابن ماجه، ابن ماجه، : ج 1 ص 74 ح 203
بحارالانوار: علامه مجلسی :ج 74 ، ص 166 
كنزالعمال ،متقی هندی : ج 15 ، ص 780  نحوه

«...... وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْئ »
ترجمه:
پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «هر كس سنّت و قانون نيكى را بنيان گذارد پاداشش از آن اوست و نيز ثواب [همه] آنان كه تا روز قيامت بدان عمل مى‏كنند از آن اوست بى‏آنكه از ثواب خود آنان چيزى كاسته شود.»
لینک ثابت
ضرورت وجود حسن ظن در حاکمیت اسلام

همان‌طور که در پیام چند روز پیش مطرح کردم و به عموم مردم توصیه نمودم، بخصوص به شما آقایان [مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم] نیز توصیه می‌کنم که کوشش کنید حسن ظن داشته باشید. مضمون روایت هم همین است که وقتی خیر حاکم و غالب بر زمان است، آدم باید حسن ظن داشته باشد و وقتی شر غالب است، انسان باید سوء ظن داشته باشد.(1) امروز، دیگر اسلام و خیر غالب و حاکم است و حکومت و رهبری و دولت، اسلامی است. اگر چه در جامعه شر هم وجود دارد؛ اما غلبه و حاکمیت با خیر است. امروز، روز حسن ظن است.1368/09/07

1 ) قصار 114 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ .
ترجمه:
و آن حضرت فرمود: چون صلاح و نيكى بر مردم زمان غالب گردد اگر كسى به كسى كه از او رسوايى‏اى ظاهر نشده گمان بد برد قطعا ستم نموده. و اگر بر مردم زمان فساد غالب شود و كسى به كسى گمان خوب برد خود را گول زده
لینک ثابت
روشنفکری

مسأله‏ی اصلاح حوزه، چیزی نیست که در این زمان مطرح شده باشد؛ از سالها پیش در قم، این مسئله مطرح بوده است. در آن سالهای اولی که وارد قم شدم (سال 37)، فضلای جوانی را یافتم که دور هم می‏نشستند و این آرزوها را به زبان می‏آوردند و تکرار می‏کردند و برای تحقق آن، تلاش می‏نمودند. بعد در آن وقت برای ما معلوم شد که در دوره‏ی قبل از ما- یعنی قبل از ورود مرحوم آیت‏اللّه العظمی بروجردی (رضوان اللّه علیه) به قم- نیز همین افکار مطرح بوده است و فضلای برجسته و خوش‏فکر و خوش‏نام، دنبال آن بوده‏اند. بعد که قدری بیشتر با مسائل مربوط به حوزه‏ها آشنا شدیم، فهمیدیم که حتّی ریشه‏ی این قضایا قبل از این‏هاست و در نجف زمان مرحوم آقا سیّد ابو الحسن اصفهانی (رضوان اللّه علیه) این حرفها بین طلّاب جوان و روشن‏فکرِ آن روز مطرح بوده است.

دو نفر برای من مشروحاً و مفصلًا جریانی را که ده دوازده نفر از فضلای آن روز نجف- مثل مرحوم آقای میلانی، مرحوم آقا سید علی مدد قاینی و عده‏یی دیگر- پیش مرحوم آقا سیّد ابو الحسن رفتند و درخواست خود را با ایشان در میان گذاشته بودند، نقل کرده‏اند: یکی مرحوم علامه‏ی امینی- صاحب الغدیر- بود و دیگری مرحوم آقا سیّد حسن تهامی (رضوان اللّه علیه) که از مجتهدان و علمای برجسته‏ی کشور ما محسوب می‏شد و سالهای متمادی در بیرجند منزوی شده بود و قدرش ناشناخته ماند تا وفات کرد. ایشان هم قبل از مرحوم امینی، در سال 41 یا 42 که من برای منبر به بیرجند رفته بودم، عین همان صحبتِ مرحوم آقای امینی را نقل کرد و جزئیات قضیه را به من گفت که حالا نمی‏خواهم با تفصیل آن را مطرح کنم.

سؤالی که پیش می‏آید، این است که چرا تفکر و اندیشه‏ای که بیش از نیم قرن در حوزه‏های علمیه سابقه دارد، جامه‏ی تحقق نپوشیده است. مرحوم آقا سیّد ابو الحسن، در سال 1325 وفات کردند. این افکار ممکن است مثلًا پنج یا ده سال قبل از وفات ایشان مطرح بوده باشد. از سال 1320 تا آن سالهایی که ما به قم رفتیم- یعنی تا سال 36 یا 37- و بعد از آن تا زمان فعلی، چرا آن آرزوها و چیزهایی که همیشه زبدگان و روشن‏فکران و فضلا و دلسوزان و دردمندانِ حوزه‏ها دنبالش بودند، تحقق پیدا نکرده است؟1368/09/07

لینک ثابت
روشنفکری

وقتی انقلاب اکتبر تحقق پیدا می‏کند، در طول ده پانزده سال، آن قدر کتاب و فیلم و قصه و جزوه در سطوح مختلف راجع به مبانی فکری این انقلاب نوشته می‏شود که در کشورهایی که باد آن انقلاب به آن‏ها رسیده، دیگر مردم احتیاجی ندارند از کتابهای آن‏ها استفاده کنند! آن قدر فضای ذهنی پُرشده است که روشن‏فکرهای خود کشورها می‏نشینند راجع به مبانی ارزشی و فکری آن‏ها کتاب می‏نویسند! در سه چهار دهه‏ی گذشته، چه قدر ایرانیها در باره‏ی مبانی فکری انقلاب شوروی، به زبان فارسی کتاب نوشتند؛ چون دیگر اشباع شده بودند. یعنی آن‏ها این‏قدر نوشتند که همه‏ی روشن‏فکرهایی که به نحوی از لحاظ فکری با آن‏ها ارتباط پیدا می‏کردند، از لحاظ فکری اشباع می‏شدند و بعد یک آدم مثلًا دست به قلم و با فکر و روشن‏فکری، خودش می‏جوشید و مطالبی- غیر از ترجمه‏های فراوانی که از آثار آن‏ها می‏شد- می‏نوشت.
ما چه کار کردیم؟ کاری که ما در این زمینه کردیم، واقعاً خیلی کم است. گاهی انسان دلش نمی‏آید که بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کرده‏اند. اما اگر نخواهیم ملاحظه‏ی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم یک‏ذره بیشتر از صفر و خیلی خیلی کم کار شده است. البته، این کم‏کاری دلایلی دارد: بعضی از روشن‏فکران و متفکران اصلی را در اول کار از ما گرفتند و بعضی از آن‏ها نیز مشغول کارهای گوناگون اجرایی شدند؛ اما اساس قضیه این است که ما تولید نکردیم. یازده سال از انقلاب می‏گذرد؛ خوب بود که صدها نویسنده‏ی اسلامی، مبانی اسلام را بنویسند- چون انقلاب ما اسلامی است- و منتشر بکنند. می‏بایست تربیت می‏کردیم که نکردیم. این، یکی از کارهای حوزه است. نمی‏خواهم بگویم کسانی که بیرونِ حوزه‏ها نشسته‏اند، مسئولیتی ندارند؛ اما بیشترین مسئولیت را حوزه‏ی علمیه- و بیش از همه قم- دارد. قم بایستی محصول وافری در این زمینه می‏داد.1368/09/07

لینک ثابت
حوزه‌‏های علمیه, حوزه و جامعه اسلامی, نقش حیاتی حوزه های علمیه, تاثیرگذاری حوزه های علمیه در مسائل سیاسی

نقش حوزه، غیر از جنبه‌های فرهنگی در اداره‌ی جامعه است. ما نباید از نقش سیاسی حوزه و شخصیتهای حوزوی در اداره‌ی جامعه غافل شویم. این، چیز مهمی است. شما باید رهبران آینده‌ی انقلاب و کشور را در حوزه بسازید و بپرورانید و فراهم کنید؛ شخصیتهایی که بتوانند رئیس جمهور و وزیر و نماینده و نظریه‌پرداز سیاسی باشند.1368/09/07
لینک ثابت
اسلام ناب محمدی

امروز تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلام هست که ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد. این تهاجم، وسیع‏تر از انقلاب و علیه اسلام است. چیز عجیب و فوق‏العاده‏یی است که با تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، علیه اسلام- و حتّی اسلامی که در توده‏ی مردم الجزائر نفوذ دارد- وارد کارزار شده است. فقط یک استثنا دارد و آن اسلامِ وابسته به دستگاه‏های استعماری و فهدگونه است؛ و الّا حتّی اسلام‏های به معنای اعتقاد عوامانه‏ی مردم هم مورد تهاجم است؛ چه برسد به اسلام ناب و انقلابی- و به تعبیر آن‏ها اسلام ایران- که دیگر وضعش روشن است.1368/09/07
لینک ثابت
اسلام ناب محمدی

امروز، همان تفکر ضد اسلام ناب، یا اگر بخواهیم دقیق‏تر بگوییم، ضد مذهب ناب- که دایره‏اش از انقلاب وسیع‏تر است- به کلیت اسلام و به یک معنا به هر مذهبی که احساس می‏کنند در آن اصالتی وجود دارد، متوجه است. امروز، کاردینالهای مسیحی امریکای لاتین، به همان اندازه مغضوبند که علمای انقلابی مصر یا تونس مورد غضب واقع شده‏اند. الآن تمام دنیا متوجه این است؛ منتها همه می‏دانند و متوجهند که ایران، کانون اصلی است.1368/09/07
لینک ثابت
نظام سرمایه‌داری غرب

این‏ها، راجع به اسلام کارشناس و متفکر دارند که می‏نشینند بررسی می‏کنند و در باره‏ی ملتها و اندیشه‏ها و روحیات و مذاهب گوناگون، پرونده‏هایی درست می‏کنند و در مراکز تحقیقاتی و فرهنگی و جاسوسی و سیاسی خود، تمام آن پرونده‏های آرشیو شده را دو مرتبه مطرح می‏کنند و کارهای تحقیقاتی جدید انجام می‏دهند. اینکه می‏شنویم در اسرائیل، سمیناری تحت عنوان «شناخت اسلام و تشیع در ایران» برگزار می‏شود، به همین معنا و در همین جهت است. در بسیاری از جاهای دنیا، سمینارها و جلساتِ تحقیقاتی‏ای توسط دنیای غرب و سرمایه‏داری و استکبار تشکیل می‏شود و تزهای گوناگونی برای بازنگری به اسلام مطرح می‏گردد. استکبار، همه‏ی وجودش را اندیشمندانه در جهت اداره‏ی مطلوب خودش به کار می‏گیرد و کاملًا با فکر حرکت می‏کند و جریانات جهانی را هدایت می‏نماید تا محفوظ بماند؛ چون می‏داند که اگر فکر و پیش‏بینی و آینده‏نگری نکرد و اگر آمار نداشت، ضربه خواهد خورد. عالی ترین و ممتازترین دستگاه‏های فکری، در اختیار استکبار است. این‏ها، از پانزده یا بیست سال پیش، برای مسائل بلند مدت سرمایه‏داری، فکر و طراحی می‏کنند و نقشه می‏ریزند تا در آینده از آن جواب بگیرند.1368/09/07
لینک ثابت
نظام سرمایه‌داری غرب

انقلاب اسلامی، ناگهان تمام موجودیت و نظام ارزشی دستگاه استعماری غرب و دنیای سرمایه‏داری را زیر سؤال برد. یعنی آینده‏شان را کلًا تهدید کرد و ابهامی به آینده‏ی آن‏ها داد؛ چون این انقلاب بر مبنای اسلام بود و نتیجتاً هرجا مسلمانی باشد، ممکن است این انقلاب بالقوه در آنجا تحقق پیدا کند. بعد هم مرتب نمونه‏های آن را از افغانستان گرفته تا اندونزی و مالزی و مصر و تونس و حتّی در کشورهایی که سیستمهای به اصطلاح انقلابی دارند- مثل الجزائر یا لیبی- دیدند و مشاهده کردند که همین اسلام در آن جاها سر بلند کرده است و هل من مبارز می‏گوید و آینده را ترسیم می‏کند. این‏ها، احساس وحشت کردند و تمام دنیای سرمایه‏داری و استکباری دست به هم دادند، برای اینکه در مقابل اسلام بایستند. البته، دنیای سوسیالیسم به گونه‏ی دیگر مقابله می‏کرد؛ منتها مثل غربی‏ها ابزار لازمِ اندیشمندی و آینده‏نگری و توجه را در اختیار نداشت. این، رشته‏ای از تمدن صنعتی و مسأله‏ی آمار و آرشیوها و آینده‏ها و حدسیات است که شرقیها به همان نسبت که در کار صنعتی عقبند، در این قضیه هم از غربی‏ها عقبند. علاوه بر این، آن‏ها اشتراک منافعی نیز با این انقلاب حس می‏کردند؛ چون می‏دیدند غرب صدمه می‏خورد. آن‏ها، خیال می‏کردند که برایشان خوب است؛ ولی حالا دیگر همه چیز یک‏کاسه شده و بلوک غرب و شرق معنا ندارد و آرزوها و ایده‏آل‏های مارکسیستی و سوسیالیستی تمام شده است و چند کشورِ منزویِ بخت‏برگشته- مثل آلبانی و رومانی و ... باقی مانده‏اند که این‏ها هم چیزی بارشان نیست. ما رومانی را از نزدیک دیده‏ایم و می‏دانیم که آنجا چه خبر است. اصلًا چیزی نیستند و واقعاً نمی‏شود گفت که این‏ها هستند، پس دنیای سوسیالیسم وجود دارد! امثال کوبا و کشورهای ضعیفِ عقب‏مانده هم که دیگر اصلًا قابل ذکر نیستند. تنفس آن‏ها هم با اجازه‏ی روسها و اربابهای شرقی بود.1368/09/07
لینک ثابت
احساس مسئولیت

امروز، انقلاب اسلامیِ پیروزمندی بر محور حوزه‌ی علمیه به پیروزی رسیده و نظامی به وجود آمده است. حوزه، در این نظام که بیگانه نیست؛ بلکه از لحاظ حرمت و تأثیر واقعی و آینده‌نگری، محور و هسته‌ی مرکزی است- در اینکه بحثی نیست. امروز، بهانه‌ها منقطع است و همه باید برای ساختن و اصلاح حوزه- و اگر این تعبیر به گوشها سنگین نیاید، بگوییم برای مدرنیزه کردن حوزه- منطبق با نیازها بکوشند. همه مسئولیت دارند و تمام کسانی که دستشان می‌رسد کاری انجام بدهند- از طلّاب تا فضلای جوان تا مدرّسان و مراجع عظام (أعلی اللّه کلمتهم) تا مسئولان کشور و مؤمنان و علما و دین‌باوران و مخلصان دانشگاهی که در سطح کشور هستند- هرکدام می‌توانند سهمی در این کار داشته باشند.
البته در این مورد، من برای خودم احساس مسئولیت می‌کنم و در حیطه‌ی خاصی، آنچه را هم که احساس کنم تکلیف من است، إن شاء اللّه آن را انجام خواهم داد و منتظر نمی‌مانم که شرایط خاصی پیش بیاید. اگر واقعاً در این زمینه تکلیف شرعی فعلی منجّزی را احساس کنم، در آن حدی که به من مربوط خواهد شد، به فضل پروردگار معطل نخواهم ماند؛ لیکن تکالیف عمده‌یی بر دوش شما آقایان فضلای حوزه و مدرّسان و عامه‌ی طلّاب و حضرات مراجع عظام است.1368/09/07

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی