newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اسلام آمریکایی

امروز، در سرتاسر عالم حقیقت روشنی محسوس است که اگر کسی از مسائل جهان مطلع باشد، این حقیقت را خواهد دید و نخواهد توانست انکار کند و آن این است که اسلام در اجتماعات بشری در حال نفوذ و رشد است؛ چه اجتماعاتی که از ظلم و ستم قدرتهای شیطانی و نظامهای طاغوتی بجان آمده‌اند و به دنبال فکر و راه جدیدی هستند - مثل جوامع کشورهای آفریقایی و آسیایی و امثال اینها - و چه حتّی جوامع کشورهای اروپایی. البته، کدام اسلام؟ این، قابل بحث است؛ چون دو نوع اسلام وجود دارد که شاید بعضی از ظواهر این دو، با هم شبیه باشند، اما روح و جهتگیری آنها یکسان نیست:
یکی اسلام حقیقی و قرآنی و ناب محمّدی(ص) است؛ یعنی همان اسلامی که پیروان خود را به وضع جدیدی از زندگی دعوت می‌کند و در خدمت صاحبان قدرت و رؤسای شرق و غرب قرار نمی‌گیرد. دیگری هم همان اسلامی است که ظواهر و اسم اسلام را دارد؛ امّا به آسانی در خدمت امریکا و غرب و شرق قرار می‌گیرد - مثل اسلامِ همین قلدرهایی که بر بعضی از کشورهای اسلامی مسلطند. آنها هم از اسلام دم می‌زنند؛ اما اسلام برای آنها یک دکان و وسیله‌ی حیات و قدرت است؛ والّا اسلام اگر همان اسلامِ قرآن باشد، تسلط امریکا بر مخازن نفتی و سرنوشت مسلمین را صریحاً رد می‌کند.
چه‌طور ممکن است که کسی هم مسلمان باشد و هم مطیع و منقاد امریکا؟! هم مسلمان باشد و هم اهل فساد و انحطاط و عیش و طرب و انواع و اقسام گرفتاریهای اخلاقی؟! هم مسلمان باشد و هم به مردم ظلم کند و در رأس قدرت ظالمانه‌یی قرار داشته باشد و به میل دشمنان اسلام بر مسلمانها فشار وارد کند. پس، همان تعبیر «اسلام امریکایی» - که امام فقید و بزرگوارمان مکرّر بیان می‌کردند - تعبیر درستی برای اسلام آن‌چنان افراد و مدعیانی است.
آنچه امروز در دلها و جوامع بشری نفوذ می‌کند، اسلام حقیقی و ناب و سازش ناپذیر است. لذا شما می‌بینید در کشورهایی که مردمِ آن مسلمان هستند - مثل بعضی از کشورهای عربی و آفریقایی که توده‌ی مردم مسلمانند - مساجد معمور است؛ اما جمعی به‌عنوان طرفداری از اسلام قیام می‌کنند و حکومتهای وابسته، این جمع را زیر فشار قرار می‌دهند و آنها را با انواع شکنجه‌ها، شکنجه می‌کنند و نهایتاً هم آنها را خرابکار می‌نامند!! این، به چه معناست؟ معنایش این است که آنچه در آن کشورها رایج است، چون از لُب و حقیقت اسلام فاصله دارد، لذا افراد مؤمن و دارای وجدانِ آگاه و آزاد در صدد بر می‌آیند که اسلام واقعی و سازش‌ناپذیر را حاکم کنند و به همین خاطر اصطکاک پیش می‌آید.
این، یک حقیقت است که امروز اسلام در حال پیشروی است و این، یکی از معجزات اسلام و قرآن است؛ زیرا آن قدری که علیه اسلام - بخصوص در طول ده سال اخیر - تبلیغ و اقدام شده و پول خرج شده است، شاید علیه هیچ فکر و عقیده‌ی دیگری در مدت مشابه، این همه تبلیغ و ضدیت و خصومت انجام نگرفته باشد.1368/09/01

لینک ثابت
حفظ عزت؛ خواسته قرآن برای مسلمانها

ملت ما، عزت خود را در مقابل قدرتهای جهانی حفظ کرد؛ یعنی همان چیزی که قرآن برای مسلمانها خواسته است: «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»(1). عزت، متعلق به مؤمن است؛ چون مؤمن تنها کسی است که با همه‌ی وجود، در مقابل هر چیزی که بوی شیطنت و ظلم و فساد می‌دهد، مبارزه و مقاومت می‌کند و فقط بنده‌ی خداست و غیر او را بندگی نمی‌کند. از وقتی که ملت ایران با پیروزی انقلاب توانست دین خدا و اسلام را در قالب یک نظام اجتماعی مجسم و متبلور کند، ترس از اسلام در دل مستکبران به وجود آمد و لذا علیه اسلام، تلاش و مبارزه و تبلیغ نمودند و پول خرج کردند.1368/09/01

1 ) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
يَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدينَةِ لَيُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ وَلٰكِنَّ المُنافِقينَ لا يَعلَمونَ
ترجمه:
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!
لینک ثابت
استقلال اقتصادی

باید این ملت بتدریج، با ابتکار و تلاش خود و با قوّت مدیریتی که بر آن اعمال می‏شود و نیز با وحدتی که همه‏ی مردم در جهت آزادی و استقلال دارند و همچنین با آشنایی آن‏ها به توطئه و ترفندهای تبلیغاتی دشمن، به طرف آزادی و استقلال کامل اقتصادی برود. البته، مقدمه‏ی این استقلال اقتصادی، استقلال سیاسی است. کشورهایی که از لحاظ سیاسی وابسته هستند، قادر نخواهند بود و اصلًا انگیزه ندارند که آزادی و استقلال اقتصادی را به دست آوردند. بحمد اللّه در مملکت ما، استقلال و آزادی سیاسی وجود دارد که دنباله‏ی آن، استقلال اقتصادی و بالاتر از همه استقلال فرهنگی است؛ آن هم فرهنگ مستقل با طرد نشانه‏های فرهنگ منحط و فاسد غربی از جامعه. در این باره، حرفها و بحثهای زیادی است که فعلًا می‏گذریم.1368/09/01
لینک ثابت
کالای داخلی

ما باید از لحاظ اقتصادی هم خودمان را به‏طور کامل از زیر نفوذ قدرتها خارج کنیم. یعنی ملت ما باید بتواند بنا بر تشخیص و مصلحت خود، آن صنعت و کالا و متاعی را که احتیاج دارد، در داخل کشور و با استفاده از منابع و امکاناتِ موجود تولید کند. البته، امروز ما هنوز برای این کار مشکلاتی داریم و ملت به آن حد نرسیده است که بتواند تمام نیازهای خود را در داخل برآورده کند؛ زیرا در گذشته همه چیز این ملت به گونه‏یی بنا شده بود که به همان قدرتها وابسته باشد. صنعت دقیق ما که جای خود دارد، حتّی کشاورزی ما را وابسته کردند و بیگانگان و قدرتهای حاکم و رژیم منحط پهلوی و قبلیها، کاری کردند که کشاورزی ما با پیشرفتهای علمی دنیا ناآشنا باشد.1368/09/01
لینک ثابت
اسلام ناب محمدی

امروز، در سرتاسر عالم حقیقت روشنی محسوس است که اگر کسی از مسائل جهان مطلع باشد، این حقیقت را خواهد دید و نخواهد توانست انکار کند و آن این است که اسلام در اجتماعات بشری در حال نفوذ و رشد است؛ چه اجتماعاتی که از ظلم و ستم قدرتهای شیطانی و نظامهای طاغوتی بجان آمده‏اند و به دنبال فکر و راه جدیدی هستند- مثل جوامع کشورهای آفریقایی و آسیایی و امثال این‏ها- و چه حتّی جوامع کشورهای اروپایی. البته، کدام اسلام؟ این، قابل بحث است؛ چون دو نوع اسلام وجود دارد که شاید بعضی از ظواهر این دو، باهم شبیه باشند، اما روح و جهت‏گیری آن‏ها یکسان نیست: یکی اسلام حقیقی و قرآنی و ناب محمّدی (ص) است؛ یعنی همان اسلامی که پیروان خود را به وضع جدیدی از زندگی دعوت می‏کند و در خدمت صاحبان قدرت و رؤسای شرق و غرب قرار نمی‏گیرد. دیگری هم همان اسلامی است که ظواهر و اسم اسلام را دارد؛ امّا به آسانی در خدمت امریکا و غرب و شرق قرار می‏گیرد- مثل اسلامِ همین قلدرهایی که بر بعضی از کشورهای اسلامی مسلطند. آن‏ها هم از اسلام دم می‏زنند؛ اما اسلام برای آن‏ها یک دکان و وسیله‏ی حیات و قدرت است؛ و الّا اسلام اگر همان اسلامِ قرآن باشد، تسلط امریکا بر مخازن نفتی و سرنوشت مسلمین را صریحاً رد می‏کند. چطور ممکن است که کسی هم مسلمان باشد و هم مطیع و منقاد امریکا؟! هم مسلمان باشد و هم اهل فساد و انحطاط و عیش و طرب و انواع و اقسام گرفتاریهای اخلاقی؟! هم مسلمان باشد و هم به مردم ظلم کند و در رأس قدرت ظالمانه‏یی قرار داشته باشد و به میل دشمنان اسلام بر مسلمانها فشار وارد کند. پس، همان تعبیر «اسلام امریکایی»- که امام فقید و بزرگوارمان مکرّر بیان می‏کردند- تعبیر درستی برای اسلام آن‏چنان افراد و مدعیانی است. آنچه امروز در دلها و جوامع بشری نفوذ می‏کند، اسلام حقیقی و ناب و سازش‏ناپذیر است. لذا شما می‏بینید در کشورهایی که مردمِ آن مسلمان هستند- مثل بعضی از کشورهای عربی و آفریقایی که توده‏ی مردم مسلمانند- مساجد معمور است؛ اما جمعی به‏عنوان طرف‏داری از اسلام قیام می‏کنند و حکومتهای وابسته، این جمع را زیر فشار قرار می‏دهند و آن‏ها را با انواع شکنجه‏ها، شکنجه می‏کنند و نهایتاً هم آن‏ها را خراب‏کار می‏نامند!! این، به چه معناست؟ معنایش این است که آنچه در آن کشورها رایج است، چون از لُب و حقیقت اسلام فاصله دارد، لذا افراد مؤمن و دارای وجدانِ آگاه و آزاد در صدد برمی‏آیند که اسلام واقعی و سازش‏ناپذیر را حاکم کنند و به همین خاطر اصطکاک پیش می‏آید.1368/09/01
لینک ثابت
عزت ملی

ملت ما، عزت خود را در مقابل قدرتهای جهانی حفظ کرد؛ یعنی همان چیزی که قرآن برای مسلمانها خواسته است: «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین». عزت، متعلق به مؤمن است؛ چون مؤمن تنها کسی است که با همه‏ی وجود، در مقابل هر چیزی که بوی شیطنت و ظلم و فساد می‏دهد، مبارزه و مقاومت می‏کند و فقط بنده‏ی خداست و غیر او را بندگی نمی‏کند. از وقتی‏که ملت ایران با پیروزی انقلاب توانست دین خدا و اسلام را در قالب یک نظام اجتماعی مجسم و متبلور کند، ترس از اسلام در دل مستکبران به وجود آمد و لذا علیه اسلام، تلاش و مبارزه و تبلیغ نمودند و پول خرج کردند.1368/09/01
لینک ثابت
سرنوشت امت اسلامی

یکی اسلام حقیقی و قرآنی و ناب محمّدی (ص) است؛ یعنی همان اسلامی که پیروان خود را به وضع جدیدی از زندگی دعوت می‏کند و در خدمت صاحبان قدرت و رؤسای شرق و غرب قرار نمی‏گیرد. دیگری هم همان اسلامی است که ظواهر و اسم اسلام را دارد؛ امّا به آسانی در خدمت امریکا و غرب و شرق قرار می‏گیرد- مثل اسلامِ همین قلدرهایی که بر بعضی از کشورهای اسلامی مسلطند. آن‏ها هم از اسلام دم می‏زنند؛ اما اسلام برای آن‏ها یک دکان و وسیله‏ی حیات و قدرت است؛ و الّا اسلام اگر همان اسلامِ قرآن باشد، تسلط امریکا بر مخازن نفتی و سرنوشت مسلمین را صریحاً رد می‏کند.1368/09/01
لینک ثابت
حمایت از تولید ملی

ما باید از لحاظ اقتصادی هم خودمان را به‏طور کامل از زیر نفوذ قدرتها خارج کنیم. یعنی ملت ما باید بتواند بنا بر تشخیص و مصلحت خود، آن صنعت و کالا و متاعی را که احتیاج دارد، در داخل کشور و با استفاده از منابع و امکاناتِ موجود تولید کند. البته، امروز ما هنوز برای این کار مشکلاتی داریم و ملت به آن حد نرسیده است که بتواند تمام نیازهای خود را در داخل برآورده کند؛ زیرا در گذشته همه چیز این ملت به گونه‏یی بنا شده بود که به همان قدرتها وابسته باشد. صنعت دقیق ما که جای خود دارد، حتّی کشاورزی ما را وابسته کردند و بیگانگان و قدرتهای حاکم و رژیم منحط پهلوی و قبلیها، کاری کردند که کشاورزی ما با پیشرفتهای علمی دنیا ناآشنا باشد.1368/09/01
لینک ثابت
پیشرفت علمی ایران

ما باید از لحاظ اقتصادی هم خودمان را به‏طور کامل از زیر نفوذ قدرتها خارج کنیم. یعنی ملت ما باید بتواند بنا بر تشخیص و مصلحت خود، آن صنعت و کالا و متاعی را که احتیاج دارد، در داخل کشور و با استفاده از منابع و امکاناتِ موجود تولید کند. البته، امروز ما هنوز برای این کار مشکلاتی داریم و ملت به آن حد نرسیده است که بتواند تمام نیازهای خود را در داخل برآورده کند؛ زیرا در گذشته همه چیز این ملت به گونه‏یی بنا شده بود که به همان قدرتها وابسته باشد. صنعت دقیق ما که جای خود دارد، حتّی کشاورزی ما را وابسته کردند و بیگانگان و قدرتهای حاکم و رژیم منحط پهلوی و قبلیها، کاری کردند که کشاورزی ما با پیشرفتهای‏ علمی‏ دنیا ناآشنا باشد.1368/09/01
لینک ثابت
مقاومت ملت ایران

ملت ما، عزت خود را در مقابل قدرتهاى جهانى حفظ کرد؛ یعنى همان چیزى که قرآن براى مسلمانها خواسته است: «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»(1). عزت، متعلق به مؤمن است؛ چون مؤمن تنها کسى است که با همه‌ى وجود، در مقابل هر چیزى که بوى شیطنت و ظلم و فساد مى‌دهد، مبارزه و مقاومت مى‌کند و فقط بنده‌ى خداست و غیر او را بندگى نمى‌کند. از وقتى که ملت ایران با پیروزى انقلاب توانست دین خدا و اسلام را در قالب یک نظام اجتماعى مجسم و متبلور کند، ترس از اسلام در دل مستکبران به وجود آمد و لذا علیه اسلام، تلاش و مبارزه و تبلیغ نمودند و پول خرج کردند.1368/09/01
لینک ثابت
استقلال فرهنگی

باید این ملت بتدریج، با ابتکار و تلاش خود و با قوّت مدیریتی که بر آن اعمال میشود و نیز با وحدتی که همه‌ی مردم در جهت آزادی و استقلال دارند و همچنین با آشنایی آنها به توطئه و ترفندهای تبلیغاتی دشمن، به‌طرف آزادی و استقلال کامل اقتصادی برود. البته، مقدمه‌ی این استقلال اقتصادی، استقلال سیاسی است. کشورهایی که از لحاظ سیاسی وابسته هستند، قادر نخواهند بود و اصلاً انگیزه ندارند که آزادی و استقلال اقتصادی را به دست آوردند. بحمداللَّه در مملکت ما، استقلال و آزادی سیاسی وجود دارد که دنباله‌ی آن، استقلال اقتصادی و بالاتر از همه استقلال فرهنگی است؛ آن هم فرهنگ مستقل با طرد نشانه‌های فرهنگ منحط و فاسد غربی از جامعه. در این باره، حرفها و بحثهای زیادی است که فعلاً میگذریم.1368/09/01
لینک ثابت
سازش با آمریکا

آنچه امروز در دلها و جوامع بشری نفوذ میکند، اسلام حقیقی و ناب و سازش ناپذیر است. لذا شما میبینید در کشورهایی که مردمِ آن مسلمان هستند - مثل بعضی از کشورهای عربی و آفریقایی که توده‌ی مردم مسلمانند - مساجد معمور است؛ اما جمعی به‌عنوان طرفداری از اسلام قیام میکنند و حکومتهای وابسته، این جمع را زیر فشار قرار میدهند و آنها را با انواع شکنجه‌ها، شکنجه میکنند و نهایتاً هم آنها را خرابکار مینامند!! این، به چه معناست؟ معنایش این است که آنچه در آن کشورها رایج است، چون از لُب و حقیقت اسلام فاصله دارد، لذا افراد مؤمن و دارای وجدانِ آگاه و آزاد در صدد برمیآیند که اسلام واقعی و سازش‌ناپذیر را حاکم کنند و به همین خاطر اصطکاک پیش می‌آید.1368/09/01
لینک ثابت
عزت اسلامی

ملت ما، عزت خود را در مقابل قدرتهای جهانی حفظ کرد؛ یعنی همان چیزی که قرآن برای مسلمانها خواسته است: «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین». عزت، متعلق به مؤمن است؛ چون مؤمن تنها کسی است که با همه‌ی وجود، در مقابل هر چیزی که بوی شیطنت و ظلم و فساد میدهد، مبارزه و مقاومت میکند و فقط بنده‌ی خداست و غیر او را بندگی نمیکند1368/09/01
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی