newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اعتماد به خدا

اگر کسی علم و کارایی و معرفت درست دارد، متعلق به انقلاب است و باید در اختیار آن قرار بگیرد؛ اما این‌که حالا علم و کارایی را مطرح کنیم و در آفاق ذهنیت جامعه یا نظام سیاسی و دولتی، به جلوه درآوریم، این‌طور نبوده است. برادران، در موارد بسیاری، خدمتشان را خاموش و بی‌سر و صدا و بی‌توقع در این‌جا انجام دادند؛ در حالی که کارایی‌های خیلی خوبی هم وجود داشته و زحمات خوبی هم کشیده شده است.
اینها، به اعتماد اجر الهی و برای مقاصد حسنه، کار را انجام می‌دهند که اگر مورد قبول خدا قرار بگیرد، بزرگترین پاداش برای آنهاست و کاری ندارند که مردم از فعالیت آنها مطلع بشوند یا نشوند.1368/05/18

لینک ثابت
وجدان کاری

یکی از چیزهایی که مطمئناً جزو نعم الهی محسوب می‏شود، این است که هرکسی در مقاطع مختلف زندگی خود، وقتی به محاسبه‏یی دست زد و جریان کار در آن مقطع را مشاهده کرد، با معرفتی که به حال و کار خود دارد، احساس کند که پیش وجدانش و وجدان بیدار کسانی که در جریان این عمل قرار خواهند گرفت، سرافراز است. این، حقیقتاً یک نعمت است. من احساس می‏کنم که در محاسبه‏ی همکاریِ دوران هشت‏ساله‏یی که با جمع همکاران نهاد ریاست جمهوری داشتیم، از این نعمت برخوردارم.
اگر مجموعه‏ی این دستگاه نسبتاً کوچک که در جایگاه ممتازی قرار دارد و داشت، در طول این دوران- که یک مقطع طولانی از یک استمرار کاری است- مورد محاسبه‏ی منصفانه قرار بگیرد، هم خود این مجموعه و من که با او سروکار داشتم و هم کسانی که با چشم باز و وجدان بیدار، با این مجموعه مواجه بوده‏اند یا کار آن را مورد ارزیابی قرار داده‏اند یا خواهند داد، دچار آرامش وجدان و رضایت خاطر خواهند بود.1368/05/18

لینک ثابت
مصالح ملّی

قبل از رحلت حضرت امام كه دوران ریاست جمهوری در حال اتمام بود، دست و پایم را جمع می‏كردم. مكرر مراجعه می‏كردند و بعضی از مشاغل را پیشنهاد می‏نمودند. آدم‏های بی‏مسئولیت، این مشاغل را پیش خودشان به قد و قواره‏ی من بریده و دوخته بودند! ولی من گفتم كه اگر یك‏وقت امام به من واجب كنند و بگویند شما فلان كار را انجام دهید؛ چون دستور امام تكلیف است و بروبرگرد ندارد، آن را انجام می‏دهم. اما اگر چنانچه تكلیف نباشد- و من از امام خواهش خواهم كرد كه تكلیفی به من نكنند تا به كارهای فرهنگی بپردازم- دنبال كارهای فرهنگی می‏روم.
نه تنها برای این مقطع، كه برای همیشه خودتان را آماده نگه دارید تا انقلاب- به هر طریق كه اقتضا می‏كند- از شما استفاده كند. این یادگاری را باهم داشته باشیم. یك‏وقت، بهترین استفاده از یك انسان زنده و عاقل و باشعور این است كه مثل نردبان بشود و یك نفر پایش را روی دوش او بگذارد تا دستش به جایی برسد كه كاری انجام بدهد. چه اشكالی دارد؟ اگر مصلحت انقلاب و كشور اقتضا می‏كند، باید چنین كاری هم كرد.1368/05/18

لینک ثابت
بروز روحیه خدمت گزاری رهبری در شورای انقلاب

نسبت به آینده، بایستی خودمان را برای خدمت در هر جا و به هر گونه آماده کنیم؛ بدون این‌که قبلاً در جایی، خدمت خود را نشان و مشخص کرده باشیم. از اول انقلاب، خودم این‌گونه بودم و بنایم بر این بود. هنگامی که قرار بود امام(ره) تشریف بیاورند و ما در دانشگاه تهران تحصن داشتیم، جمعی از رفقای نزدیکی که با هم کار میکردیم و همه‌شان در طول مدت انقلاب، نام و نشانهایی پیدا کردند و بعضی از آنها هم به شهادت رسیدند - مثل شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید باهنر، برادر عزیزمان آقای هاشمی، مرحوم ربانی شیرازی، مرحوم ربانی املشی - با هم مینشستیم و در مورد قضایای گوناگون مشورت میکردیم. گفتیم که امام، دو سه روز دیگر یا مثلاً فردا وارد تهران میشوند و ما آمادگی لازم را نداریم. بیاییم سازماندهی کنیم که وقتی ایشان آمدند و مراجعات زیاد شد و کارها از همه طرف به این‌جا ارجاع گردید، معطل نمانیم. صحبت دولت هم در میان نبود.

ما عضو شورای انقلاب بودیم و بعضی هم در آن وقت، این موضوع را نمیدانستند و حتّی بعضی از رفقا - مثل مرحوم ربانی شیرازی یا مرحوم ربانی املشی - نمیدانستند که ما چند نفر، عضو شورای انقلاب هم هستیم. ما با هم کار میکردیم و صحبتِ دولت هم در میان نبود؛ صحبتِ همان بیت امام بود که وقتی ایشان وارد میشوند، مسؤولیتهایی پیش خواهد آمد. گفتیم بنشینیم برای این موضوع، یک سازماندهی بکنیم. ساعتی را در عصر یک روز معیّن کردیم و رفتیم در اطاقی نشستیم. صحبت از تقسیم مسؤولیتها شد و در آن‌جا گفتم که مسؤولیت من این باشد که چای بدهم! همه تعجب کردند. یعنی چه؟ چای؟ گفتم: بله، من چای درست کردن را خوب بلدم. با گفتن این پیشنهاد، جلسه حالی پیدا کرد. میشود آدم بگوید که مثلاً قسمت دفتر مراجعات، به عهده‌ی من باشد. تنافس و تعارض که نیست. ما میخواهیم این مجموعه را با همدیگر اداره کنیم؛ هر جایش هم که قرار گرفتیم، اگر توانستیم کارِ آن‌جا را انجام بدهیم، خوب است.این، روحیه‌ی من بوده است.1368/05/18

لینک ثابت
اخلاص

هر جا هستید، هر کاری که احساس میکنید انقلاب بدان نیاز دارد، آن را انجام بدهید. انقلاب به کار آدمهای کارآمد و صادق نیاز دارد. صدق و اخلاص، شرط اول است. اگر ما در کسی صدق و اخلاص نبینیم، خیلی احتمال دارد که کار او هم به درد نخورد و یا در مواقعی مشکل درست کند. انسانی که صدق و اخلاص ندارد، ولی کارایی دارد، مثل ماشینی میماند که اگر مراقبش نبودند و یک پیچ آن اشکال پیدا کرد، گاهی میبینید که ضربه‌یی هم به آدم میزند. کارایی انسانی به این است که هر فردی، از روی اخلاص و صدق و نیت صحیح، کاری را که به عهده‌اش است، انجام دهد تا انسان تلقی شود و ماشین نباشد1368/05/18
لینک ثابت
کارآمدی مسئولین

انقلاب به کار آدمهاى کارآمد و صادق نیاز دارد؛ صدق و اخلاص، شرط اوّل است؛ اگر ما در کسى صدق و اخلاص نبینیم، خیلى ‌احتمال دارد که کار او هم به درد نخورد یا یک وقتى مشکل درست کند. آن انسانى که صدق و اخلاص ندارد و کارایى دارد، مثل ‌یک ماشین میماند که اگر مراقبش نبودند و یک پیچ آن یک وقتى اشکال پیدا کرد، گاهى می‌بینید یک ضربه‌اى هم به آدم ‌میزند؛ [چنین کسى] انسان دیگر نیست. کارایىِ انسانى به این است که انسان از روى اخلاص و صدق و نیّت صحیح، آن کارى را ‌که به عهده‌اش است انجام بدهد، تا بشود انسان، نباشد ماشین‌.‌1368/05/18
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی