از لحاظ موقعیت منطقی و فکری آمریکا: بالاخره یک دولت و یک ملت متکی است به آن فکر و منطقی که ارائه میدهد. ملتها فقط با پول که در دنیا اعتبار پیدا نمیکنند؛ باید فکر و منطقی وجود داشته باشد. آمریکائیها میگفتند ما یک اصولی داریم - به قول خودشان - ارزشهائی داریم؛ ارزشهای آمریکائی. برای این اصول و ارزشها، در دنیا هی سر و صدا میکردند. امروز نگاه کنید ببینید وضعیت ارزشهای آمریکائی به کجا رسیده.
ادعا میکردند با تروریسم مخالفیم؛ امروز در منطقهی ما و در بسیاری از نقاط دنیا با تروریستها همپیمان میشوند، با تروریستها میروند مینشینند و قرار مدار میگذارند، پول میدهند، اسلحه میدهند که بروند کارهای تروریستی انجام دهند! گروه منافقین را که خودشان به ترور هزاران نفر در کشور اعتراف کردند، زیر چتر حمایت قرار میدهند؛ به قول خودشان از لیست سیاهِ خودشان خارج میکنند!
ادعا میکنند طرفدار دموکراسیاند؛ میگویند ما دنبال مردمسالاری و دموکراسی و حق رأی مردم هستیم؛ اما از مستبدترین و دیکتاتورترین حکام دنیا و منطقه با همهی وجود دارند حمایت میکنند! این را همه دارند میبینند؛ این که دیگر پوشیده نیست. سقوط ارزشها این است. دولتی مدعی است که طرفدار حقوق بشر است، طرفدار دموکراسی است، در عین حال بیشترین حمایت او و بیشترین کمک او به دولتهائی است که از دموکراسی بوئی نبردهاند!
ادعا میکنند طرفدار حقوق بشرند - یکی از ارزشهای آمریکائی که هی رویش سر و صدا میکردند، این است دیگر - پرچم حقوق بشر را اینها در دست گرفتهاند؛ اما بدترین کارهای ضد حقوق بشری دارد زیر چتر حمایت آمریکا اتفاق میافتد و اینها نه فقط مقابله نمیکنند، بلکه حمایت میکنند! شصت و پنج سال است که حقوق ملت فلسطین دارد به طور علنی و آشکار به وسیلهی این بیعارها و الواطهای صهیونیست در فلسطین اشغالی پامال میشود؛ آمریکائیها حتّی اخم هم نمیکنند، بلکه حمایت هم میکنند، کمک هم میکنند!
ادعا میکنند ما طرفدار ملتها هستیم؛ اما هر جائی که ملتها یک حرکت آزادیخواهانهای، اصلاحطلبانهای، حرکت انقلابیای بر علیه بدی انجام دهند، اینها نقطهی مقابل ملتها میایستند!
ادعا میکنند که ثروتمندترین ملت دنیا و دولت دنیا هستند - البته کشور آمریکا کشور ثروتمندی است؛ امکانات طبیعی، زیرزمینی، روی زمینی، همه چیز دارد - اما اینها کار ملت آمریکا را به جائی رساندهاند که امروز مقروضترین دولت دنیا آمریکاست؛ قروض او، بدهکاریهای او به اندازهی تولید ناخالص ملی اوست! برای یک کشور، از این بدتر و بالاتر، فضاحتی نیست.
ادعا میکنند طرفدار آزادی هستند؛ اما هیچ کشوری در دنیا به قدر آمریکا، به نسبت جمعیت، زندانی ندارد! نزدیک سیصد میلیون جمعیت دارند؛ اما نسبت زندانیهای آنها به این جمعیت، از نسبت زندانیهای همهی کشورهای دنیا به جمعیتشان بیشتر است. در کنار این مسئله، دادگاههای فرمایشی و دادگاههای دروغین هم وجود دارد. البته در فیلمهای سینمائی و فیلمهای تلویزیونی، نمایشهای گوناگونی میدهند؛ دادگاه با آداب و تشریفات؛ خب، اینها هالیوود است؛ اینها بازی ستارهها و بازی هنرپیشهها است؛ واقعیت غیر از این است.
ادعا میکنند که ملتشان ملت سرافرازی است. امروز دولتهای آمریکا ملت خود را ذلیل کردهاند، گمراه کردهاند؛ همان طور که قرآن دربارهی فرعون میفرماید: «و اضلّ فرعون قومه و ما هدی». مردمِ خودشان را گمراه کردند؛ نمیگذارند از حقایق مطلع شوند. این حرکت ۹۹ درصدی و حرکت ضد وال استریت که در آمریکا راه افتاده، با توجه به این است که مردم آمریکا از بسیاری از حقایق مطلع نیستند؛ اگر مطلع باشند، این حرکت شاید ده برابر شدیدتر شود. مردمِ خودشان را در اسارت صهیونیستها قرار دادهاند. این ننگ نیست برای یک دولت که نامزدهای ریاست جمهوریاش در مبارزات و مباحثات انتخاباتی جوری حرف بزنند که دل صهیونیستها را شاد کنند؛ نوکری و اطاعت خودشان از آنها را اثبات کنند؟! اینکه شما میبینید در مجادلات انتخاباتی که دو نامزد فعلی آمریکا دارند، هر کدام سعی میکنند نسبت به جامعهی یهود فلسطینی و جامعهی صهیونیستها و سرمایهدارهای اسرائیلی بیشتر اظهار اطاعت کنند، برای خاطر این است که اسیر آنهایند. دولتمردانی با یک چنین کشور بزرگی، با یک چنین پیشرفت علمیای، ملت خودشان را اسیر یک مشت صهیونیست کردهاند!
ببینید، اینها همهاش عقبرفت است. نتیجهی این عقبرفتها چیست؟ نتیجهی این عقبرفتها این است که در دنیا آبرو ندارند؛ روزبهروز دامنهی نفوذ آنها در دنیا محدودتر میشود؛ در جنگهای عمده شکست میخورند. آمریکائیها در عراق به مقصود خودشان نرسیدند و شکست خوردند؛ در افغانستان همین جور؛ در جنگ علیه مقاومت در لبنان - که صهیونیستهای متصل به آنها راه انداختند - همین جور؛ در مقابلهی با ملتهای شمال آفریقا همین جور؛ در همه جا شکست خوردند.1391/08/10
لینک ثابت