برائت از مشرکین / حج / برائت از دشمنان اسلام
بار دیگر روزهاى حج فرامىرسد و صلاى ابراهیمى و «اذّن فی النّاس بالحج»، فطرت مسلمانان پاکنهاد را به اجابت مىخواند و فراق خانهى خدا، دل مشتاقان را آکنده از درد و رنج مىسازد. دست ظلم و عدوانِ بیرون آمده از آستین حکام حجاز، بدین اکتفا نکرده که صدها زایر خانهى خدا را در حریم امن الهى به خاک و خون کشیده و هزاران کبوتر خونینبال حرم را فقط به جرم برائت از مشرکین و اعلام نفرت از امریکا و اسرائیل و دعوت مسلمین به وحدت و برادرى، تارومار نماید؛ بلکه براى انتقام از ملتى که در همهى صحنهها بر قواى استکبار جهانى تاخته و خواب راحت را از چشم غارتگران و زورگویان جهان ربوده است، و براى زدودن اثر چند سال حج همراه با برائت، که به برکت حضور فرزندان انقلاب و مجاهدان راه قرآن و اسلام، فضاى حرمین شریفین و عرفات و مشعر و منى را از نداى توحید خالص و نفى آلههى زور و زر آکنده بود، راه خانهى خدا و مأمن خلق را به روى آنان بسته و زبانها و قلمهاى اجیر و مزدور را به کمک رسانههاى صهیونیستى و امریکایى بر ضد آنان به کار انداخته است.1368/04/14
لینک ثابت
آرى، اگرچه یوسف عزیز امت اسلام اکنون در میان ما نیست و جاى او که همهساله در وجود یکایک حاجیان دلباخته و سر از پا نشناختهى ایرانى تجلى مىکرد، خالى است، ولى هماکنون نیز او را در هر دل ذاکر و عارف و در هر جان پُرشور و در هر زبان حقگو و در وجود هر مسلمان غیور و دلسوخته و در هرجا که در آن، سخن از عزت اسلام و وحدت مسلمین و برائت از مشرکین و نفرت از «انداد الله» و اصنام جاهلیت هست، مىتوان یافت. او زنده است، تا اسلام ناب محمّدى زنده است؛ و او زنده است، تا پرچم عظمت اسلام و وحدت مسلمین و نفرت از ظالمین برافراشته است.
هنوز نداى ملکوتى او که مىگفت: «حاشا که خلوص عشق موحدین، جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود»، در فضاى مکه طنینافکن است، و درس فراموشنشدنى او که مىگفت: «کدام خانهاى سزاوارتر از کعبه و خانهى امن و طهارتِ ناس که در آن به هرچه تجاوز و ستم و استعمار و بردگى و یا دونصفتى و نامردمى است، عملًا و قولًا پشت شود؟»، در کتیبهى ذهن انسانهاى بیدار منقش است.1368/04/14
لینک ثابت
آرى، امام خمینى زنده است، تا امید زنده است؛ و تا حرکت و نشاط هست، و تا جهاد و مبارزه هست، ... امام خمینى و امت فداکارش، از مکه و میقات هم غایب نیستند. سیلاب اندیشهى جهاد و شهادت و مقاومت و برائت از مشرکین و محبت به مؤمنین که از قلهى بلند اندیشهى او جارى است، همهى دلها و جانهاى مستعد را فرامىگیرد و به او حضورى معنوى مىبخشد. آرى، چنانکه او خود مىگفت: «ما در مکه باشیم یا نباشیم، دل و روحمان با ابراهیم در مکه است. دروازههاى مدینة الرسول را به روى ما ببندند یا بگشایند، رشتهى محبتمان با پیامبر، هرگز پاره و سست نمىشود. به سوى کعبه نماز مىگزاریم و به سوى کعبه مىمیریم و خداى را سپاس مىگزاریم که در میثاقمان با خداى کعبه، پایدار ماندهایم و منتظر هم نماندهایم که حاکمان بىشخصیت بعضى کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى، از حرکت ما پشتیبانى کنند. ما مظلومین همیشهى تاریخ محرومان و پابرهنگانیم و غیر از خدا کسى را نداریم و اگر هزار بار قطعهقطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم برنمىداریم ...».1368/04/14
لینک ثابت
حج، کانون معارف اسلام و بیانکنندهى سیاست کلى اسلام براى ادارهى زندگى انسان است. حج، مظهر توحید و نفى و رمى شیطان و تکرار شعار ابراهیم (علیهالسّلام) است که گفت: «انّى برىء من المشرکین»؛ صحنهى اتحاد عظیم امت اسلامى برگرد محور توحید و برائت از مشرکین و نفى و طرد همهى بتهاست. و بت، هرآن چیزى است که به جاى خدا قرار گیرد و ولایت الهى را به ولایت خود تبدیل کند و نیرو و ارادهى افراد بشر را در اختیار بگیرد؛ حال چه سنگ و چوب، و چه قدرتهاى شیطانىِ سلطهگر و جبار، و چه عصبیتهاى جاهلى و ناحق که: «فما ذا بعد الحقّ إلّا الضّلال».
حج ابراهیمى و محمّدى (صلّى الله علیه و آله و سلّم) و حج علوى و حسینى (علیهماالسّلام) آن است که در آن توجه به خدا و پناه بردن به حکومت و قدرت او، با پشت کردن به قدرت طواغیت و جباران همراه باشد. زمزمهى مناجات سالار شهیدان و سیّد شباب أهل الجنة در عرفات، چه زیبا این هر دو را در یکسخن مىسراید: «الهى انت کهفى حین تعیینى المذاهب فی سعتها ... و أنت مؤیّدى بالنّصر على اعدائى و لو لا نصرک ایّاى لکنت من المغلوبین ... یا من جعلت له الملوک نیر المذلّة على اعناقهم فهم من سطواته خائفون». و خطبهى رسول خدا (صلّى الله علیه و آله و سلّم) در یوم الترویة که در آن نسخ مقررات جاهلیت و تحذیر از فریب شیطان براى وادار کردن بنىآدم به عبادت خود و حکم قاطع به پیوند برادرى میان همهى مسلمین را اعلام فرمود، خط کلى حج را معین مىکند.
کدامین جان تشنه است که از فیض کوثر محمّدى (صلّى الله علیه و آله و سلّم) و جوشش زمزم حسینى، این جرعهها را بنوشد و هنوز در مضمون سیاسى حج دچار تردید و ابهام باشد؟ حج بىبرائت، حج بىوحدت، حج بىتحرک و قیام، حجى که از آن تهدید کفر و شرک برنخیزد، حج نیست و روح و معناى حج را فاقد است.1368/04/14
لینک ثابت
آرى، حج عبادت است و ذکر و دعا و استغفار؛ اما عبادتى و ذکر و استغفارى در جهت ایجاد حیات طیبهى امت اسلامى و نجات آن از زنجیرها و غلهاى استعباد و استبداد و خداوندان زر و زور و تزریق روح عزت و عظمت به آن و زدودن کسالت و ملالت از آن. این است حجى که از پایههاى دین بهشمار رفته و امیر المؤمنین على (علیهالسّلام) در نهج البلاغه آن را عَلَم اسلام و جهاد هر ناتوان و برطرفکنندهى فقر و تنگدستى و مایهى تقرب و نزدیکى اهل دین به یکدیگر شمرده است؛ و این است آن حجى که بندگان مجاهد خدا همهساله از ایران با شوق و شور بدان روى مىآورند و برائت از امریکا و صهیونیسم و نفى ولایت استکبار و شعار براى تعمیم ولایت الهى را شرط اصلى آن مىشمرند؛ و این است آن حجى که سیلىخوردگانِ از اسلام و انقلاب و در رأس آنان امریکاى جنایتکار، از آن احساس خطر مىکردند و اکنون دو سال است حکام آل سعود براى شادى و خشنودى امریکا و اسرائیل، مؤمنین را از اقامهى آن مانع مىشوند و زبانها و قلمهاى مزدور آخوندهاى نوکرصفت را به نفى آن و محکوم کردن آن وادار مىکنند.1368/04/14
لینک ثابت
آیا تضعیف اسلام و مسلمین، ایجاد تفرقه، مقابله با انقلاب اسلامى و تبرّى از اولیاى خدا و تهمت و بهتان به آنها و افکار آیات خدا- و لو سیاسى هم باشد اشکالى ندارد؛ ولى حمایت از مظلومان و برائت از مشرکان و همنوایى با محرومان و ستمدیدگان و اعتراض به تسلط امریکا و اسرائیل بر کشورهاى اسلامى و مخالفت با غارتگرى کمپانیهاى خارجى و محکوم کردن خیانت رؤسا و سلاطین مسلماننام و حمایت از مبارزات مسلمانان واقعى و امثال آن جرم است؟!1368/04/14
لینک ثابت