قانون اساسی در حقیقت تبلور و تجسم انقلاب است و اهمیت بسیار زیادی دارد. قانون اساسی ما، جزو مترقیترین قوانین اساسی دنیاست. ما البته منطبق بودن بر معیارهای جهانی را دلیل صدق و اتقان نمیدانیم. بسیاری از معیارهای جهانی، حقیقتاً ساخته و پرداختهی ذهنها و نیتهای استعماری است. بنابراین، انطباق با معیارهای جهانی، ملاک نیست. لکن امروز، بر طبق معیارهای رایج جهانی هم، قانون اساسی ما یک قانون اساسی بسیار قوی و تأمین کنندهی حقوق اساسی انسانها در جامعه است و هر امری که تخلف از قانون اساسی محسوب شود، تخلف از روال صحیح حرکت انقلابی جامعهی ماست.
نباید تصور کرد که انقلاب، یک چیز است و قانون اساسی یک چیز دیگر است. قانون اساسی، همان تجسد و تجسم انقلاب است. البته ما در احکام شرع هم مواردی داریم که به خاطر ضرورت، از حکم شرعی و اولای شرعی تخلف میکنیم. نمیخواهیم بحث موارد ضرورت را اینجا مطرح کنیم. لکن روال عادی کشور، باید روال عمل به قانون اساسی باشد. باید دستگاهها خودشان را موظف بدانند که به قانون اساسی عمل کنند و اصول آن را رعایت نمایند. در زمانی که بنده مسؤولیت ریاست جمهوری را بر دوش داشتم، یکی از کارهایی که میکردیم این بود که از مراکزی که خبر میرسید در آن مراکز برطبق قانون اساسی عمل نمیکنند، گزارش میگرفتیم و من به آنها اخطار قانون اساسی میدادم. نامههایی به عنوان «اخطار قانون اساسی» مینوشتیم و آنها هم، البته ملاحظاتی داشتند. حالا یادم نیست که آیا این، ضامن اجرایی هم داشت یا نه؟ یعنی اگر اخطار، جدی گرفته نمیشد، مجازاتی، چیزی دنبالش بود یا نه؟ الان یادم نیست که چگونه عمل میشد. لکن میخواهم عرض کنم که شورای نگهبان گلوگاه مهمی برای حفظ قانون اساسی در قوانین کشور و مقررات کشوری است. فکری باید بشود که ما همهی مقررات جاری کشور را - نه فقط مصوبات را، بلکه کل مقررات جمهوری اسلامی را - با شرع و قانون اساسی منطبق کنیم. الان مقرراتی هست که از گذشته باقی مانده و اصول قانون اساسی که از جملهی آنها رعایت شرع مقدس است، در آنها ملاحظه نشده است. باید برای آنها فکری کرد و کاری بشود که انشاءالله همهی مقررات جاری کشور که به وسیلهی دستگاههای گوناگون وضع شده، با قانون اساسی و شرع، منطبق گردد. دوم اینکه، فکری برای اجرا بشود؛ یعنی دستگاههای مختلف کشور، نتوانند برخلاف قانون اساسی عمل کنند.1371/08/03
لینک ثابت