یا روی ایرانِ بعد از اسلام تکیه شود. افتخاراتی که ایرانِ دورهی اسلامی دارد، در هیچ دورهی دیگری از دورههای تاریخیِ ما این افتخارات وجود ندارد؛ من این را با استدلال به شما عرض میکنم و این قابل اثبات است. گسترش کشور، پیروزیهای بزرگ نظامی کشور، پیشرفتهای عظیم علمی کشور در زمینههای گوناگون، همهاش مال دورههای بعد از اسلام است. نه اینکه قبل از اسلام از این چیزها ندارد؛ چرا، اما نسبت به دورهی اسلامی، آنها ناقص است، کم است. البته یک چیزهائی به عنوان گفتهها مطرح میشود، اما چیزهائی نیست که مستند باشد و کسی بتواند آنها را اثبات کند؛ اینها قابل اثبات نیست. اما آنچه که در دورهی اسلامی واقع شده، قابل اثبات است؛ روشن است. شما نگاه کنید ببینید پیشرفت نظامی و علمی و فرهنگی ایران در دورهی دیلمیها، در دورهی سلجوقیها، بعدها در دورهی صفویه، و حتّی در این وسط، در بخشی از دورهی حاکمیت مغول چگونه است. مغولها به ایران که آمدند، ایرانی شدند و تحت تأثیر فرهنگ ایران قرار گرفتند؛ کمااینکه به هند که رفتند، هندی شدند. چه کارهای برجسته و عظیم علمی و فرهنگی و هنری در این دوره انجام گرفته. اگر کسی میخواهد از ایران و ایرانیگری حمایت کند، خب، ایران دوران اسلامی، هم مدونتر است، هم مستندتر است، هم قابل قبولتر است، هم جلوی چشم است؛ کتابش جلوی چشم است، معماریاش جلوی چشم است، نشانههای علمیاش جلوی چشم است؛ تاریخش تدوینشده و روشن است.1390/06/06
لینک ثابت