ما در سند چشمانداز - كه یك سند اساسیِ بالادستیِ مهم و مرجع است - برای كشورمان رتبهی اول را در بخشهای مهم و حیاتی و اساسی پیشبینی كردیم؛ باید به این رتبه برسیم. خب، دیگران طبعاً نمیایستند تا ما برویم اول بشویم؛ دیگران هم دارند كار میكنند، تلاش میكنند. ما شاهد تلاش و تحرك شدید اقتصادی برخی از كشورهائی هستیم كه در همین حوزهی اول شدن ما واقع هستند. البته ما از بعضی از ابزارهائی كه آنها استفاده میكنند، استفاده نمیكنیم و نخواهیم كرد؛ ما نظیفتر و شریفتر و نجیبانهتر حركت میكنیم؛ اما معتقدیم میشود به آن مرحلهی اول رسید، اگر سرعت را بیشتر و منضبطتر بكنیم. لذا این احتیاج دارد به جهاد. هم باید شتاب باشد، هم باید تدبیر باشد تا بتوانیم به این رتبهی اول برسیم. این رتبهی اول بودن هم فقط یك هوس نیست كه بگوئیم اول بشویم؛ نه، این به خاطر این است كه سرنوشت ملتها امروز به این وابسته است. اگر یك كشوری نتواند از لحاظ اقتصادی، از لحاظ علمی، از لحاظ زیرساختهای پیشرفت، خودش را تأمین كند و رشد پیدا كند، بیرحمانه مورد تطاول قرار خواهد گرفت. ما نمیخواهیم مورد تطاول قرار بگیریم. دویست سال كشور ما مورد تعرض و تطاول قرار گرفته. ضعف دستگاههای سلطنتیِ بیعرضهی نالایقِ فاسدِ دنیاطلب، و نشاطی كه در طرف مقابل وجود داشت، باعث این تطاول شد. از سال 1800 انگلیسها اولْبار در دستگاه سیاسی كشور ما وارد شدند و دخالت كردند و نفوذ كردند و یارگیری كردند و همراه آنها یا قریب به آنها، بعضی از كشورهای دیگر اروپائی هم در این مدت همین كار را كردند. سال 1800 كه اولین سفیر انگلیس وارد كشور شد - كه از هند هم آمد؛ یعنی آن وقتی بود كه حكومت هند در اختیار انگلیسها بود و نایبالسلطنه در آنجا بود - از همان بوشهر كه از كشتی پیاده شد، شروع كرد به رشوه دادن و خریدن افراد، و راحت توانست افراد را خریداری كند. این همه شاهزاده و امیر و اسمهای دهنپركن، همه در مقابل هدایای این آقا خاضع و تسلیم شدند! روند تطاول دشمنان در این كشور، از آن زمان شروع شد. این خاك نرم و خاكریز بیبنیاد ملیِ آن روز اجازه داد دشمن نفوذ كند، و نفوذ كردند. ما نمیخواهیم دیگر این ادامه پیدا كند. انقلاب یك سد پولادینی در مقابل اینها درست كرده. ما میخواهیم این سد را مستحكمتر كنیم.
به هیچ قیمتی اجازه ندهیم اینها در اقتصاد ما، در فرهنگ ما، در سیاست ما، در سرنوشت و مقدرات ما دخالت كنند؛ این احتیاج دارد به این كه استحكام درونی و داخلی پیدا كنیم. این استحكام درونی، یكی از پایههای مهمش «اقتصاد» است. بنابراین اینكه میگوئیم اول بشویم، به خاطر این است؛ نه به خاطر اینكه حالا یك هوسی است كه ایران در منطقه اول بشود؛ نه، سرنوشت ملت به این وابسته است. بنابراین تلاش مستمر، هوشمندانه، مخلصانه و اثرگذار، كه طبعاً همهی ظرفیت كشور هم باید در آن به كار گرفته شود، در این زمینه مؤثر است.
ظرفیت كشور، خیلی حقیقت درخشان و مهمی است. ظرفیتهای كشور، فوقالعاده است. ظرفیت منابع انسانی ما جزو ظرفیتهای ممتاز در سطح جهان است؛ این ظرفیت را باید بالفعل كرد و باید به كار گرفت؛ ما داریم این را مشاهده میكنیم.1390/05/26
لینک ثابت