دو خصوصیت در این تحولات وجود دارد: یكی عبارت است از حضور مردم، و دیگری عبارت است از سمت و سوی دینی در این حركتها. این، دو عنصر اساسی است. حضور مردم با جسم خودشان؛ همان اتفاقی كه در انقلاب اسلامی افتاد. احزاب و پشت میز نشینها و برج عاج نشینها و تحلیلگرهای ذهنی هیچ كاری نتوانستند انجام دهند. هنر بزرگ امام بزرگوار ما این بود كه توانست مردم را وارد صحنه كند. وقتی مردم به عرصه آمدند، جسم خودشان را، دل خودشان را، نیت و همت خودشان را وارد عرصه كردند، گرههای كور باز شد، راههای بنبست گشوده شد. امروز همین اتفاق دارد در كشورهای دیگر میافتد. در مصر یا در تونس مردم آمدند وارد صحنه شدند؛ والّا روشنفكران و برج عاج نشینها همیشه بودند، همیشه هم حرف میزدند؛ خیلی از اوقات هم مردم را دعوت میكردند، كسی به حرف آنها چندان توجهی نمیكرد. اینجا خود مردم وارد صحنه و عرصه شدند و گرایش و جهتگیری آنها هم جهتگیری دینی است؛ یعنی نماز جمعه است، نماز جماعت است، نام خداست، علمای دینند، افراد مبلّغ دین و بنیانگذاران تفكر نوین دینی در بعضی از كشورها هستند. اینها وارد میدان شدند، لذا مردم هم آمدند توی صحنه. این، خصوصیت این قضیه است. چرا آمدند؟ آن چیزی كه آنها را كشاند، به صورت واضحی مسئلهی عزت و كرامت انسانی آنها بود. در مصر، در تونس و همچنین در كشورهای دیگر، غرور مردم به دست این حاكمان ظالم جریحهدار شده بود. فرض كنید مردم مصر مشاهده میكردند كسی كه در رأس كشورشان قرار دارد، به نیابت اسرائیل، كثیفترین كارها و جنایتها را مرتكب میشود. در قضیهی محاصرهی غزه اگر حسنی مبارك با اسرائیل همكاری نمیكرد، اسرائیل نمیتوانست غزه را آنجور زیر فشار قرار دهد و آن جنایتها را مرتكب شود. حسنی مبارك وارد میدان شد، كمك كرد، راه ورود و خروج غزه به مصر را بست. بعد اطلاع پیدا كردند كه مردم غزه از زیر كانال زدند، از زیرزمین حركت میكنند. برای اینكه مردم مظلوم غزه دیگر نتوانند این كار را هم انجام دهند، دیوارهای فولادی به ارتفاع سی متر درست كردند، كردند توی زمین، تا راه این كانالها را ببندند! این كارها را حسنی مبارك كرد. خب، ملت مصر دارند این را میبینند؛ لذا غرور ملت جریحهدار شد. نظیر این در كشورهای دیگر هم وجود دارد.1390/01/01
لینک ثابت