این کنگره باید گوشههای ناشناختهی شخصیت سعدی و درخشندگی هنر او را بشناساند و راه بهرهجویی نسل انقلابی امروز از این گنجینهی قیمتی را هموار سازد. شایستهترین تجلیل سعدی همین است و جمهوری اسلامی این را برای همهی چهرههای جاودانهی هنر و ادبیات سالم مردمی، کاری لازم و وظیفهای حتمی میشناسد.
ادبیات انقلاب بر آن نیست که بنای فرهنگ و ادب تاریخی این کشور را از جای برکنده، به جای آن چیزی از نو تدارک بیند.
گذشتهی ادب و هنر ما، میراث ارزشمندی است که باید ادبیات انقلاب را مایه توان ببخشد. مشعل هدایتگر شعر و هنر انقلابی، بر بام این قلعهی شکوهندهی استوار خواهد توانست تا همهجای آفاق هنرپذیر و سخنشناس را بپوشاند و نور افشانی کند. اگرچه در این میان سعدی شیراز از آن رو که غالباً زبان و دل را پر بار از ارزشهایی میداشته که امروزه به برکت انقلاب، فضای زندگی مردم را فرا گرفته است، از امتیازی ویژه برخوردار است، لیکن حمایت از آفرینشهای شعری و هنری در نظام جمهوری اسلامی، چیزی الهام گرفته از قرآن و روش پیامبر خدا و پیشوایان معصوم علیهم السّلام است. و انقلاب اسلامی در محتوای خود جانب دار و حق گزار هنر و ادبیات است.
ادبیات و هنر به عنوان زبانی برای تعبیر بالاترین اندیشههای اسلامی در سراسر تاریخ اسلام جایگاهی ممتاز داشته و امروز نیز باید داشته باشد.
شکی نیست که انقلاب؛ سمت ادبیات و هنر را تغییر میدهد و آن را در جهتی که پسندیده و مقبول است میافکند این به نوبه خود شاعران و هنرمندان و ادیبان را به آنان که این دگرگونی بنیادین را برمیتابند، یا لااقل با آن به خصومت بر نمیخیزند، و آنان که از سر دشمنی و عناد با چرخش انقلابی شعر و ادب میستیزند، تقسیم میکند. این ماجرای همیشگی تحولات اجتماعی در همه جای جهان بوده و اکنون نیز هست، ماجرایی که در این انقلاب شکوهمند اسلامی ما نیز تکرار شد، و کسانی را دربارهی سرنوشت هماوایی هنر و ادب با این انقلاب دچار تردید و نگرانی ساخت. حقیقت آن است که انقلاب مخصوصاً آنجا که متکی بر ذهن و دل و تلاش تودههای انسانی است خود زایندهی شعر و ادب و هنر است زیرا که اینها همه مقولاتی انسانی و مردمیاند.
هرجا مردم هستند ادبیات هست و شعر و هنر است و آن چنان هست که مردم میاندیشند و میخواهند و هر چه جز آن است نه دل نشین است و نه ماندگار. انقلاب اسلامی ما علاوه بر این، فرآوردههای ذهن و دل انسان را حرمتی عظیم مینهد، زیرا به انسان اعتقادی عظیم دارد، از این روی حرکت ادبیات و هنر در جامعهی انقلابی ما علیرغم قدرناشناسی و ناسازگاری برخی از سرایندگان و سازندگان بریده از مردم به توقف و رکود نینجامید، و رو گردانی آنها که نخواستند جوشش انقلابی مردم را بشناسند و ارج نهند، به خمود و سکون این جوشش نرسید.
جوانههای ادب و هنر انقلابی در همان جهت که سرانگشت انقلاب اشارت میکرد، روییدن گرفت و بسیاری از آفرینندگان سخن به ندای انقلاب پاسخ گفتند و ما برای هنر و ادبیات فارسی آیندهای با شکوهتر و شیواتر از همیشه را انتظار میبریم.
نکتهای که ذکرآن را مفید میشمرم آن است که انقلاب برای حرکت سازندهی خود در انتظار این و آن نمیماند. این رهروانند که برای جدا نماندن از قافلهی حیات و کمال باید گرودنهی انقلاب را در یابند و بدان چنگ زنند، صلای انقلاب به همهی سرایندگان و نویسندگان و هنرمندان در حقیقت، دعوت به رستگاری و جاودانگی است، و این محصول تجربههای همیشگی تاریخ است.1363/09/04
لینک ثابت