در جنگ هشت ساله، همه میدانند و اشاره هم کردند؛ اصفهانیها با این یگانهای گوناگون، در خطوط مقدم کار میکردند. خوب، این برای همه معلوم است. آنچه که برای خیلیها معلوم نیست، نقش انسانهای گمنام و بیادعائی است که در طول این سالها در زمینهی پشتیبانیها فعالیت کردند؛ زنانی که در خانه بودند، بازاریانی که در کسب و پیشهی بازار بودند، افرادی که در دستگاههای اداری مشغول فعالیت بودند، جهادگرانی که انواع و اقسام خدمات را به جبهه میرساندند. از اینها شهیدداده هم داریم؛ کسانی که شهید شدند یا شهید دادند، ادعائی هم نداشتند و ندارند، اسمشان هم جائی نیست؛ اما در آسمانها مشهورند، در ملأ اعلی شناخته شدهاند. در محاسبهی الهی، کوچکترین کارها گم نمیشود. این همه کاروان کمکرسانی از اصفهان، این همتها، این انگیزهها، آن وقت خانوادهی این شهیدان. شهدا یک لحظه سختی را درک کردند و پرواز کردند؛ آنها که رنجی ندارند - «لاخوف علیهم و لاهم یحزنون» - مسئله، مسئلهی خانوادههاست؛ پدرها، مادرها، همسرها، فرزندها، برادران و خواهران، داغدیدهها؛ اینها صبر کردند، اینها افتخار کردند. خانوادههائی در اصفهان هستند که سه شهید دادند؛خانوادههائی که یک پسر داشتند، همان پسر را دادند؛ ابراهیمهای زمان؛ اینهاست که هویت یک ملت را میسازد، اینهاست که یک ملت را به عزت میرساند.1389/08/26
لینک ثابت