keyword/content
1401/07/22
1399/08/13
1398/06/27
1397/12/22
1397/12/06
1397/08/26
1397/01/01
1396/10/06
1396/09/15
1396/09/01
1396/08/10
1396/07/12
1396/07/11
1396/06/30
1396/06/26
1396/05/08
1396/02/05
1396/01/21
1396/01/20
1395/09/21
1395/09/15
1395/09/06
1395/08/04
1394/12/20
1394/12/05
1394/10/08
1394/09/08
1394/09/08
1394/09/08
1394/09/02
1394/09/01
1394/06/25
1394/06/25
1394/04/27
1394/02/26
1393/09/04
1393/09/04
1393/09/04
1393/09/04
1393/07/08
1393/06/16
1393/03/14
1393/03/12
1393/03/06
1392/12/15
1392/11/28
1392/10/29
1392/06/20
1392/03/18
1392/02/16
1392/02/09
1391/09/21
1391/04/24
1390/11/14
1390/07/20
1390/06/26
1390/03/14
1388/02/22
1387/08/15
1386/01/17
1385/10/25
1385/10/18
1385/10/08
1385/05/30
1385/01/27
1384/06/11
1375/12/16

بنده یک وقت گفتم «شیعه‌ی انگلیسی» و «سنّی آمریکایی»؛ بعضی خیال کردند یعنی این جور بدروغ تبلیغ کردند که ما که میگوییم شیعه‌ی انگلیسی، یعنی شیعه‌ای که ساکن انگلیس است؛ نه، شیعه‌ی انگلیسی ممکن است در خود کشور اسلامی باشد؛ الهام‌گیری از انگلیس است؛ یعنی شیعه‌ی دعوا‌درست‌کن، سنّی دعوادرست‌کن؛ مثل داعش و مثل وهّابی‌ها و امثال اینها که دعوا درست میکنند؛ یا تکفیری‌ها که [میگویند] این کافر است، آن کافر است. اینها اسمشان مسلمان است، ممکن است به احکام فردی اسلامی متعبّد هم باشند امّا در خدمت دشمن حرکت میکنند.

ایجاد گروه‌های تکفیری. این گروه جرّار(۱۲) داعش را خود دشمنان اسلام فراهم کرده‌اند؛ آمریکایی‌ها اعتراف کرده‌اند. البتّه ما خبرهایی داشتیم، اطّلاعاتی داشتیم لکن اگر ما میگفتیم، ممکن بود محلّ تردید قرار بگیرد، امّا خودشان اعتراف کردند؛ هم کسانی در آن دولتی که این داعش را به وجود آورده بود اعتراف کردند، هم در دولت بعدی، این شخصی که حالا سر کار است،(۱۳) صریحاً گفت که داعش را اینها به وجود آورده‌اند و از او حمایت کرده‌اند؛ به مزدورانشان در منطقه، دولتهای پیرو و تابع خودشان دستور دادند، به اینها پول دادند، از اینجا و آنجا برایشان سلاح خریدند، امکانات دادند، برایشان تجهیزات فراهم کردند.
...
در قضیّه‌ی جریانهای تکفیری در این منطقه، جرم اصلی را آمریکایی‌ها کردند و سعودی‌ها که دنبالشان بودند؛ سعودی‌ها هم به اینها پول دادند، کمک کردند و پشتیبانی کردند؛ آمریکایی‌ها علاوه بر این جرم، یک جرم دیگری هم مرتکب شدند و آن، این است که به بهانه‌ی حضور اینها، به کشورهای مسلمان لشکرکشی کردند؛ به افغانستان لشکرکشی کردند، به سوریه لشکرکشی کردند، به جاهای مختلف و به بعضی از کشورهای دیگر مثل عراق هم در فکر لشکرکشی بوده‌اند و هستند که البتّه جوانهای عراقی و مؤمنین عراقی نخواهند گذاشت

جوانهای عراقی توانستند بزرگ‌ترین توطئه‌ی داخلی را که میتوانست به جنگ داخلی منتهی بشود، در عراق از بین ببرند و نابود کنند. توطئه‌ی داعش و تکفیری‌ها، توطئه‌ی کوچکی نبود؛ پولها خرج کرده بودند، برنامه‌ها ریخته بودند برای اینکه عراق را که یک کشور اصلی عربی و اسلامی است، تبدیل کنند به میدان جنگ داخلی و شیعه و سنّی را به جان هم بیندازند؛ جوانهای عراقی با فتوای مرجعیّت معظّم عراق توانستند سینه سپر کنند و این توطئه را خنثی کنند؛ این کار کمی نبود، کار کوچکی نبود.

اگر این شهدای عزیز جانشان را در دفاع از این حرمها سپر نمیکردند، دشمنان، آن‌چنان خبیث و لئیم و پست بودند که این حرمها را با خاک یکسان میکردند. همچنان‌که در گذشته این کارها را کردند؛ وهّابی‌ها و تکفیری‌ها در گذشته هر کاری توانستند با حرمهای اهل‌بیت کردند؛ چه در کربلا، چه در بعضی دیگر از بِقاع متبرّکه. در همین اوقات هم شما دیدید که دستشان به حرمهای اهل‌بیت نرسید امّا مراقد مطهّر بعضی از اصحاب عالی‌مقام ائمه (علیهم‌السّلام) را در سوریه و در عراق ویران کردند. فرزندان شما درواقع جان خودشان را سپر قرار دادند برای اینکه دست این بدخواهان و این خبیثها به حرم اهل‌بیت نرسد.

شهدای شما که درحقیقت در دفاع از مرزهای عقیدتی و مرزهای حسّاس، به شهادت رسیده‌اند، چند امتیاز دارند:
...
یک امتیاز دیگر که جزو بالاترین امتیازها است، این است که اینها در دفاع از حریم اهل‌بیت رفتند، در دفاع از حرمها رفتند.* یکی دیگر این است که اینها غیرت و تعصّب دفاع از حریم اهل‌بیت را دارند؛ این خیلی مهم است. غالباً اینهایی که میروند، یکی از احساساتشان و روحیه‌هایشان همین است که میخواهند بروند از حریم اهل‌بیت دفاع کنند؛ خانواده‌هایشان، پدرها و مادرها هم همین‌طور. در اظهاراتی که مادر یکی از این شهیدان امروز کرده بودند، خطاب به حضرت زینب گفته بودند: "من محمدحسین خودم را دادم به شما"، یعنی به حضرت زینب؛ این خیلی باارزش است. این یکی از خصوصیّات است. غیرت نسبت به حریم اهل‌بیت که در هر مؤمنی باید وجود داشته باشد، در اینها در حدّ اعلیٰ‌ هست.* اگر اینها به کمک جوانان محلّی آنجا -چه عراق، چه سوریه- نمیرفتند، معلوم نبود کار چه‌جوری انجام بگیرد. آن کسانی که در مقابل این جریانهای تکفیری می‌ایستند، درواقع در مقابل یک جبهه‌ی جرّار خطرناک بدتر از صهیونیست‌‌ها ایستاده‌اند. اینها اگر از صهیونیست‌ها بدتر نباشند، بهتر نیستند.

رهبر انقلاب اسلامی تکیه بر جوانان را زمینه‌ساز انجام کارهای بزرگ دانستند و افزودند: نمونه‌ی بارز نتایج فوق‌العاده‌ی تکیه بر جوانان، شکل‌گیری حشدالشعبی در جریان مبارزه با تروریسم تکفیری بود که باید آن را حفظ کرد.

جمهوری اسلامی در این سالی که گذشت، پرچم عزّت و اقتدار ملّت ایران را در منطقه به اهتزاز درآورد. جمهوری اسلامی سهم مهمّی ایفا کرد برای شکستن کمر تکفیری‌ها در منطقه؛ این کار را کرد. جمهوری اسلامی توانست در بخش مهمّی از این منطقه، شرّ تکفیری‌ها را از سر مردم کم کند و امنیّت به وجود بیاورد؛ اینها کارهایی است که جمهوری اسلامی کرده. اینها کارهای بزرگی است، کارهای کوچکی نیست. حالا فضولهای بین‌المللی، کسانی که در همه‌ی مسائل داخلی مناطق مختلف دنیا میخواهند دخالت کنند، اعتراض میکنند که ایرانی‌ها چرا در مسائل عراق، چرا در مسائل سوریه و امثال اینها شرکت میکنند، چرا دخالت میکنند؟ خب به شما چه؛ به شما چه! جمهوری اسلامی توانست نقشه‌ی آمریکا را در منطقه خنثی کند؛ نقشه‌ی آمریکا چه بود؟ نقشه‌ی آمریکا این بود که گروه‌های شریر و ظالم و هتّاکی از قبیل داعش را به وجود بیاورد برای اینکه ذهن ملّتها را از رژیم غاصب صهیونیستی منصرف کند، آنها را مشغول کند به مسائل داخلی خودشان، به جنگ داخلی، به مشکلات داخلی و فرصتی برای آنها باقی نگذارد که به فکر رژیم صهیونیستی بیفتند؛ این نقشه‌ی آمریکا بود که داعش را به وجود آورد؛ این نقشه را ما به توفیق الهی و بِاذن‌اللّه، توانستیم خنثی کنیم.

دشمن اصلی ما که رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا است، یکی از فاسدترین و ظالم‌ترین حکومتهای دنیا است؛ از تروریست‌ها حمایت میکند، از داعش تا توانستند حمایت کردند -الان هم با همه‌ی هارت‌وهورت‌هایی که میکنند، آن‌طور که خبر میرسد، باز دارند از زیر کمک میکنند به داعش و به تکفیری‌هایی امثال داعش- از تروریست حمایت میکنند، از حکومتهای دیکتاتور حمایت میکنند، از شاه ایران حمایت میکردند، از خاندان ظالم سعودی حمایت میکنند، از بعضی سلسله‌های ظالم منطقه حمایت میکنند. دیگر از اینها، کاری غلط و فسادی بزرگ‌تر! از جنایت‌کاران حمایت میکنند؛ چه آن جنایت‌کارانی که در فلسطین دارند جنایت میکنند یعنی رژیم صهیونیستی، چه آن جنایت‌کارانی که در یمن دارند جنایت میکنند که هر روز یک عدّه‌ای را به خاک‌و‌خون میکشند.

در مقابل این کسانی که سیاست آمریکا را در این منطقه دنبال میکنند، چه باید کرد؟ زبان ما زبان نصیحت است؛ بله، جهّالِ بعضی از این دولتها نسبت به ملّت ایران و جمهوری اسلامی حرفهایی میزنند که اینها قابل اعتنا نیست؛ بنای بر جواب دادن به تُرَّهات آنها نیست؛ ما بنای بر نصیحت داریم، ما نصیحت میکنیم. این کاری که بعضی از دولتهای منطقه، امروز دارند انجام میدهند در خدمت آمریکا، این به ضرر خود آنها است؛ این عاقبتش همانی است که در قرآن فرمود: خودشان را نابود میکنند. دشمن هر کاری بتواند، انجام میدهد. در داخل منطقه‌ی ما این تکفیری‌ها را راه انداختند برای اینکه به خیال خودشان جنگ مذهبی راه بیندازند، امّا خدای متعال توی دهن اینها زد و جنگ مذهبی راه نیفتاد و راه نخواهد افتاد. ما در مقابل تحریک‌شدگان دشمن، ایستادگی کردیم، ایستادیم و بحمدالله موفّق هم شدیم، لکن مسئله‌ی‌ آنها مسئله‌ی مزدوری دشمن بود؛ جنگ مذهبی نبود، جنگ طائفی نبود، جنگ فرقه‌ای نبود. دشمن این را میخواست؛ دشمن میخواست جنگ سنّی و شیعه راه بیندازد، منتها فرمود: اَلحَمدُللهِ الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء، خداوند متعال، دشمنانِ ما را احمق قرار داده. داعش در این منطقه تعداد افرادی که از سنّی‌ها کشت و نابود کرد، بیشتر بود از آن تعداد افرادی که از شیعه کشت! اینها میخواستند جنگ سنّی و شیعه راه بیندازند. خدای متعال توی دهنشان زد. مقابله‌ی ما با نیروهای تکفیری، مقابله‌ی با ظلم بود، مقابله‌ی با تحریف اسلام بود؛ مبارزه‌ی با گروهِ وحشیِ دور از اخلاق اسلامی و مدنیّت اسلامی‌ و حقیقت اسلام بود که انسانها را زنده‌‌زنده آتش میزدند‌، انسانها را زنده‌زنده پوست میکندند، خانواده‌های مسلمان را به اسارت میگرفتند و فساد سیاسی، فساد جنسی، فساد مالی، فساد عملی، همه‌جور فسادی، اینها را فرا گرفته بود. اینها عامل آمریکا بودند، عامل صهیونیسم بودند، دنباله‌هایشان هم هرجا باشند عامل آمریکا و عامل صهیونیسم‌اند. این یک واقعیّتی است؛ ما در مقابل اینها ایستادیم. دنیای اسلام اگر بخواهد به عزّت برسد، بایستی وحدت را و اتّحاد و اتّفاق را از دست ندهد. دنیای اسلام اگر بخواهد به قدرت و عزّت برسد، باید در مقابل صهیونیسم بِایستد.

بعضی‌ها آیه‌ی یأس میخوانند که [باید] ملاحظه‌ی قدرتها را بکنیم و رودربایستی [دارند] در مقابل قدرتها؛ نه، شما ملاحظه کردید این چند توطئه‌ی پی‌در‌پی که در این منطقه، آمریکا و صهیونیسم و ارتجاع عرب و دیگران به ‌وجود آورده بودند، همه با اقتدار جمهوری اسلامی نابود شد، از بین رفت؛ یکی‌ از آنها همین مسئله‌ی گروه تکفیری غیر انسانی داعش بود که خب بحمدالله با همّت جوانان، با همّت مردان مؤمن، با همّت کسانی که نیروی مقاومت را قبول داشتند، نابود شد، از بین رفت؛ خب این کار کوچکی نیست، کار خیلی بزرگی است! در خود بعضی از این کشورهای مجاور ما هم گاهی باور نمیشد که میتوان این‌چنین عملی را، این‌چنین حرکتی را انجام داد، امّا خب وادار شدند، وارد میدان شدند، موفّق شدند، باور کردند. پیام جمهوری اسلامی، پیام انقلاب، این‌جور به سطح ملّتها و به گوش ملّتها میرسد؛ عملاً!

رهبر انقلاب اسلامی، ایستادگی مشترک ایران و روسیه در مقابل تروریست‌های تکفیریِ مورد حمایت چند کشور خارجی را دارای نتایج مهم برشمردند و افزودند: ترکیب خیلی خوب و ایستادگی مشترک تهران و مسکو در مقابل فتنه و فساد تروریست‌ها در سوریه، پرمعنا است و روسیه را در مسائل منطقه‌ی غرب آسیا تأثیرگذار کرده است.

رهبر انقلاب اسلامی با ابراز خرسندی از همکاری‌های ایران و ترکیه در اجلاس آستانه و روند رو به بهبود قضایای سوریه در اثر این همکاری‌ها، افزودند: البته مسئله‌ی داعش و تکفیری‌ها به این شکل پایان نخواهد یافت و حل این مسئله، نیازمند یک برنامه‌ی بلندمدت و واقعی است.

امروز نام حججی یک نام برجسته و ممتاز و درخشانی در سرتاسر کشور شده، این به برکت مجاهدت جوان شما و شهادت مظلومانه‌ی او است. البتّه شهدای ما همه‌شان عزیزند و همه‌شان مظلومند. غیر از محسن شما -محسن ما- شهدای دیگری هم هستند که آنها هم به همین ترتیب به شهادت رسیدند؛ یعنی دشمن سر از تنشان جدا کرده و ضربات کشنده‌ای بر اینها در حال زندگی وارد کرده. شهدایی داریم که ازاین‌قبیل هستند؛ درجات همه‌ی آنها عالی است، همه‌ی آنها پیش خدای متعال عزیزند. منتها همچنان‌که وقتی یک جماعتی، یک جمعی، یک جایی هستند، یک نفر از اینها به‌عنوان نماینده حرف میزند و سخنگوی آنها میشود، این شهید محسن نماینده‌ی همه‌ی این شهدای مظلوم شد؛ در واقع، سخنگوی اینها شد. خدای متعال این شهید را عزیز کرد، بزرگ کرد. البته عزّتی که خدا میدهد به کسی یک دلیلی دارد، یک حکمتی دارد؛ یعنی بیخودوبی‌جهت نیست. یک خصوصیّاتی در این جوان بود که ممکن است بعضی از آنها را ما خبر داشته باشیم، از خیلی هم خبر نداشته باشیم. خدای متعال به‌خاطر این خصوصیّات، این جوان را این‌جور عزیز میکند و وقتی عزیز شد، میشود نماینده و سخنگوی همه‌ی این شهیدان؛ یعنی این شهیدانی که از ایران و افغانستان و عراق و جاهای دیگر در این جبهه‌ی مبارزه‌ی با اشرار تکفیری و دست‌نشانده‌های آمریکا و انگلیس به شهادت رسیدند، در ‌واقع همه‌ی اینها در این جوان خلاصه میشوند، دیده میشوند و این جوان میشود نماینده‌ی اینها، میشود نماد شهادت مظلومانه؛ نماد میشود. خدا بچّه‌ی شما را، فرزند شما را، جوان شما را نماد شهادت مظلومانه و شجاعانه کرد.

در سوریه آمریکا و متّحدینش جنایتهای زیادی کردند، دست اینها تا مِرفَق به خون مردم سوریه آلوده است؛ در این شکّی نیست؛ داعش را راه انداختند، همین تکفیری‌ها -جبهةالنّصرة و امثال اینها- را راه انداختند و مردم را به یک معنا قتل‌عام کردند، این کار را کردند لکن نتوانستند پیش ببرند. امروز شما نگاه کنید مسئله‌ی داعش، موضوع داعش درواقع دارد به پایان میرسد، تکفیری‌ها به‌طور‌کامل منزوی هستند، وضعی که آنها میخواستند از بین برود تا به جای آن یک وضع دیگری به وجود بیاورند، استقرار بیشتری پیدا کرده، و درست نقطه‌ی مقابل آنچه آمریکا میخواسته تحقّق پیدا کرده.

یک بخش امنیّت داخل کشور است، یک بخش امنیّت منطقه است. امروز منطقه‌ی ما منطقه‌ی ناامنی است. این به‌خاطر چیست؟ اوّلاً به‌خاطر دخالت شیطنت‌آمیز و شرارت‌آمیز قدرتهای سلطه‌‌گر است؛ دخالت آمریکا، دخالت صهیونیسم. از هر وسیله‌ای برای نفوذ، برای تأمین منافع نامشروع خود، برای تضعیف ملّتها، برای نابود کردن رشادتها و اقتدارهای ملّی استفاده میکنند: یک روز داعش را به ‌وجود می‌آورند و آن‌وقتی که با همّت [نیروهای] مقاومت، با همّت جوانان مؤمن، داعش و امثال داعش نفسهای آخر را میکشند، دنبال راه‌های خباثت‌آمیز دیگری میروند. امروز نقش آمریکا این است. وقتی از یک راه ناامید میشوند، دنبال راه دیگری میروند. البتّه به توفیق الهی، ملّت ایران، جوانان ایران، جوانان مقاومت در منطقه که تحت تأثیر شعارهای اسلامی و قرآنی قرار دارند، باز هم بینی کارگزاران نظام سلطه را به خاک خواهند مالید و آنها را مغلوب خواهند کرد. آنچه در منطقه بسیار مهم است، همین است که ملّتهای منطقه و دولتهای منطقه‌ی ما احساس توانایی کنند و این توانایی را که موهبت الهی است به کار بیندازند؛ آن‌وقت دشمن نفوذکننده، دشمن بددل، دشمن طمع‌ورز مجبور میشود عقب‌نشینی کند. اگرچنانچه ما کوتاه بیاییم، دشمن جلو می‌آید.

الان قضیّه‌ی مسجد‌الاقصی مطرح است، قضیّه‌ی قدس مطرح است؛ این قضیّه‌ی کوچکی نیست. صهیونیست‌ها جری شده‌اند، گستاخ شده‌اند، به خودشان حق داده‌اند که بر صاحبان مسجدالاقصی -یعنی بر مسلمانها- سخت بگیرند؛ یک روز در را ببندند، یک روز مانع ایجاد کنند، یک روز یک عدّه‌ای را بگذارند [وارد شوند] و یک عدّه‌ای را نگذارند، شرط سِنّی بگذارند و ازاین‌قبیل کارها؛ اینها گستاخی است، اینها پُررویی است، اینها وقاحت است از سوی رژیم غاصب و جعلی صهیونیست. خب معلوم است که دل ملّت اسلام به یاد مسجدالاقصی میتپد. اینجا جای ابراز موضع است؛ حج یک چنین ظرفیّتی است، حج این است. کجا امّت اسلامی بهتر از بیت‌الله‌الحرام و مکّه و مدینه و عرفات و مشعر و منا پیدا میکند برای اینکه اظهار کند که ملّتها درباره‌ی فلسطین و درباره‌ی مسجدالاقصی چه میگویند و چه میخواهند و چه‌جور فکر میکنند؟ کجا بهتر از اینجا؟ حج یک‌ چنین ظرفیّتی دارد. در مورد دخالتهای آمریکا، در مورد حضور شرارت‌آمیز آمریکا در کشورهای اسلامی و در منطقه‌ی ما و راه انداختن این جریانهای تکفیری و تروریستی و مانند اینها -که شرترینِ همه‌ی این دستگاه‌های تروریستی هم خود رژیم آمریکا است؛ از همه‌ی اینها خبیث‌تر، خود او است- جای اظهار موضع نسبت به اینها کجا است؟ حج بهترین جا است برای اینکه امّت اسلامی -همه، از همه‌ی کشورها- بتوانند ابراز موضع کنند، ابراز عقیده کنند؛ یک‌‌ چنین ظرفیّتی است حج؛ این را باید قدر دانست، باید دنبال این بود؛ این یک مطلب.

ما امروز به بعثت احتیاج داریم. اوّل، معرّفیِ بعثت است؛ در درجه‌ی اوّل افکار عمومی دنیا باید بشناسند مفهوم و معنای بعثت اسلام را؛ این نقطه‌ی بسیار مهمّی است. بعد از تشکیل جمهوری اسلامی که یک رشحه‌ای از رشحات حکومت نبوی در این نظام ما بحمدالله به وجود آمد و خود آن منشأ یک تحوّل عظیم و یک حرکت عظیمی شد که بحمدالله ادامه دارد و ادامه خواهد داشت، دشمنان جهانی بشر -نمیشود گفت دشمنان اسلام- دشمنان جوامع بشری به فکر افتادند که با آن چیزی که مایه‌ی این حرکت است و در بخش مهمّی از دنیا زمینه دارد، مبارزه کنند؛ آن چه بود؟ آن اسلام است. امروز با اسلام مبارزه میکنند؛ چرا؟ چون اسلام مایه‌ی رشد جوامع است، مایه‌ی حرکت انسانها است، مایه‌ی بُروز استعدادها است و مایه‌ی پدید آمدن یک تمدّن معنوی و مادّیِ مشترک و توأمان است؛ چون اسلام میتواند جلوی تعدّیّاتِ تمدّنِ مادّیِ ظالمِ امروز را بگیرد؛ لذا با اسلام مبارزه میکنند؛ انواع و اقسام مبارزه. تشکیل گروه‌های تروریست به نام اسلام هم یکی از توطئه‌ها است؛ این توطئه است، همچنان‌که کشورهای اسلامی را دچار جنگ و جدل و اختلاف کردن هم یکی از این دشمنی‌ها است. امروز سررشته‌ی این دشمنی‌ها به دست آمریکا و صهیونیسم است. حکومت صهیونیستی خبیث و غاصب در فلسطین و پشت سرش حکومت ظالم و مستکبر آمریکا دارند با اسلام مبارزه میکنند. بله، امروز با جمهوری اسلامی بیش‌ از جاهای دیگر در حال مبارزه‌اند. این ازاین‌جهت و به‌خاطر این است که اسلام در نظام جمهوری اسلامی بارزتر است، تحقّقش بیشتر است، و زمینه‌ی عمل و اجرا و اقدام آن در اینجا بیشتر است. مخالفند به‌خاطر اینکه اسلام جلوی مطامع اینها را میگیرد، جلوی استکبار را میگیرد؛ [پس درواقع] با اسلام مخالفند.

رهبر انقلاب، انگیزه‌ی اصلی مردم از فداکاری در صحنه‌های مختلف انقلاب اسلامی را انگیزه‌ی دینی دانستند و افزودند: اگر انگیزه‌ی اسلامی وجود نداشت، آن گستره‌ی عظیم جوانان وارد کارزار دفاع مقدس نمی‌شدند و از خانواده و راحتِ زندگی خود نمی‌گذشتند.
ایشان افزودند: امروز نیز برخی جوانان با همان انگیزه‌های مقدس برای حضور در میدان مقابله با جریان تکفیری و دفاع از حرم اصرار می‌کنند و این‌ها نشانه‌هایی از فداکاری و جلوتر بودن مردم از مسئولان است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه خطر این گروه‌ها در آینده گریبان آمریکایی‌ها را خواهد گرفت، افزودند: اروپا امروز به‌خاطر غلطی که در تقویت تکفیری‌ها انجام داد، گرفتار است و مردم در خانه و خیابان امنیت ندارند و آمریکا نیز درحال تکرار همان غلط است.

رهبر انقلاب اسلامی درخصوص موضوع عدم اعتماد به آمریکا، به این نکته هم اشاره کردند که آنها برخلاف ادعاهای ظاهری به‌هیچ‌وجه به‌دنبال ریشه‌کن شدن تروریست‌های تکفیری نیستند و تلاش دارند تا بخشی از این تروریست‌ها را برای مقاصد آینده‌ی خود، حفظ کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: اکنون در موصل و همچنین در سوریه، آمریکایی‌ها، تمایلی به شکست کامل تروریست‌های تکفیری ندارند.

همین مسئله‌ی سنّی و شیعه که مطرح شد -هم ایشان فرمودند، هم من عرض کردم- خیلی مسئله‌ی مهمّی است؛ جوانهای شیعه و سنّی بدانند که این چقدر مهم است. امروز دشمنان از این اختلافات، از این دلخوری‌هایی که گاهی به وجود می‌آید -یا از این طرف، یا از آن طرف- دارند استفاده میکنند. امثال داعش و تکفیری‌ها و مانند اینها از همین چیزها دارند استفاده میکنند؛ ما باید جلوی استفاده‌ی اینها را بگیریم. این نمیشود مگر اینکه جوان شیعه، جوان سنّی، بدانند که این کاری که الان دارند میکنند، این هماهنگی و هم‌زیستی و هم‌کلامی و همدلی‌ای که بین اینها هست، خیلی چیز بزرگی است؛ این بزرگ‌ترین حربه است بر ضدّ دشمن ایران، دشمن اسلام و دشمن قرآن. این را بدانند و حفظ کنند. اینها را بایستی به شکل ملموسی به ذهن مخاطبان جوان خودمان منتقل و منعکس کنیم.

گروههای جنایتکار و شقاوت‌بار تکفیری که راه‌پیمائی عظیم اربعین و امنیت بی‌نظیر زائران حسینی، چشم آنان را کور و توطئه‌های خباثت‌آلود آنان را خنثی کرده است، به انتقام بزدلانه و فجیع دست زدند و بار دیگر چهره‌ی خبیث و مَنیّت پلید خود را به همه نشان دادند. از مناطق دیگر جهان همچون نیجریه و پاکستان و افغانستان نیز خبرهای تلخ و تکان‌دهنده از جنایات هم‌مسلکان آنها می‌رسد و خطر جریان تکفیری و دولت‌های حامی آنان را بار دیگر به همه‌ی مسلمانان و دلسوزان گوشزد می‌کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به موج تکفیر و تروریسم -که اکنون به اروپا نیز سرایت کرده و احتمالاً در آینده هم وضعیت بدتری را رقم خواهد زد- افزودند: زادگاه این پدیده در ظاهر منطقه‌ی عربی است اما در واقع، دولت آمریکا و بعضی از دولت‌های اروپایی عامل اصلی پدید آمدن این حوادث هستند.
رهبر انقلاب اسلامی، ائتلاف نظامیِ دولت‌های غربی علیه تروریسم را واقعی ندانستند و گفتند: اگرچه ممکن است این ائتلاف‌ها در مواردی با تروریست‌ها وارد جنگ نیز بشوند اما نه در عراق و نه در سوریه به‌دنبال ریشه‌کن کردن واقعی تروریسم نیستند و سیاست‌های بد و شرارت‌آمیز آنها، روزبه‌روز مشکلات بشریت را افزایش می‌دهد.
ایشان، علاج و درمان این وضعیت را در گروی فهم و شناخت عوامل بروز این مشکلات و وجود اراده برای حل آنها خواندند و در اشاره به یکی از عوامل بروز تروریسم افزودند: تحقیر جوانان مسلمان در برخی کشورهای ثروتمند و قدرتمند اروپایی، زمینه‌ای برای پیوستن آنان به گروه‌های منحرف تروریستی همچون داعش ایجاد می‌کند و این جوانان تحقیرشده در بازگشت به اروپا، دست به انفجار و کشتار می‌زنند.

توجّه بشود در ایّام فاطمیّه، به‌مناسبت ذکر مناقب آن بزرگوار، ذکر شهادت آن بزرگوار، مسائل اختلاف‌افکن مطرح نشود. امروز سیاستهای مُدهش(۲) و اهریمنی بین‌المللی جدّاً درصدد این است که بین شیعه و سنّی اختلاف بیندازد. امروز جنگهایی در منطقه هست؛ من به شما عرض میکنم که هیچ‌کدام از این جنگها جنگ اعتقادی نیست؛ جنگهای سیاسی و با انگیزه‌های گوناگون سیاسی و قومی و مانند اینها است و ربطی به مذهب ندارد، لکن دشمن یعنی آمریکا، یعنی صهیونیست، یعنی انگلیس سعی میکنند این دعواها را، این اختلافها را تبدیل کنند به اختلاف مذهبی؛ چون میدانید که اختلاف مذهبی به این آسانی‌ها تمام‌شدنی نیست. ما نباید به این هدف کمک کنیم. ما امروز در کنار خود، از برادران اهل سنّت کسانی را داریم که با ما و همراه ما دارند در دفاع از حرم اهل‌بیت میجنگند و کشته میدهند، شهید میدهند. خانواده‌هایی از شهدای مدافع حرم پیش من آمدند که در بینشان چند خانواده‌ی سنّی بودند. خب، این برادر اهل سنّت که برای دفاع از حرم حضرت زینب یا حرم امیرالمؤمنین یا حرم سیّدالشّهدا جوان خودش را گسیل میکند به جبهه، بعد هم که پیش ما می‌آید، به جای اظهار تأسّف، به جای اظهار غم و اندوه یا گِله و شکایت، ابراز افتخار میکند که پسر من در این راه شهید شده، این را ما باید برنجانیم؟ این را ما باید کاری کنیم که از ما دور بشود؟ اینها نکات مهمّی است، اینها نکات اساسی‌ای است. امروز جزو اولویّتهای اصلی جامعه‌ی روحانیّت این است که نگذارند کاری را که آمریکا دارد با زحمت انجام میدهد، صهیونیست‌ها دارند با زحمت انجام میدهند، ما به‌سهولت این کار را برای آنها انجام بدهیم؛ این را توجّه داشته باشید. در سیستان‌وبلوچستان علمای اهل سنّت مردم را تشویق کردند به انتخابات؛ این گروه‌های تکفیری آنها را الان دارند تهدید میکنند که شما چرا کمک کردید به انتخابات؛ چون آنها تشویق کردند. گروه‌های تکفیری فقط دشمن شیعه نیستند، دشمن نظام اسلامی‌اند، دشمن هرکسی هستند که به نظام اسلامی کمک کند؛ به اینها باید توجّه داشت. البتّه ما بارها این را عرض کردیم که گفتن تاریخ، با رعایت موازین، با رعایت ادب، با رعایت جهات مهمّ مصلحتی اشکالی ندارد، لکن [جلوگیری از] ایجاد اختلاف، ایجاد بغض، ازجمله‌ی چیزهایی است که امروز خیلی باید مورد توجّه قرار بگیرد.

آنهایی که میگویند تندرو، منظورشان کسانی است که در راه انقلاب مصمّم‌تر و پایدارترند؛ حزب‌اللّهی‌ها را میگویند تندرو. میانه‌رو [هم‌] کسی است که در مقابل آنها تسلیم باشد. در ادبیّات سیاسی آمریکا و انگلیس و امثال اینها، معنای تندرو و میانه‌رو این است: تندرو کسی است که پایبند انقلاب است، میانه‌رو کسی است که در مقابل خواسته‌های آنها تسلیم است. حالا چه کسی در مقابل آنها تسلیم است؟ خوشبختانه خودشان هم اعتراف دارند و میگویند در ایران میانه‌رو نداریم، همه تندروند. این حرف حرف درستی است؛ در ملّت ایران هیچ‌کس طرف‌دار وابستگی به اینها نیست. گاهی غفلت میشود، لغزش به‌وجود می‌آید و بعضی اشتباه میکنند، امّا قاطبه‌ی ملّت ایران طرف‌دار انقلابند، دنباله‌روِ انقلابند و پافشاری بر انقلاب میکنند؛ آنها به این میگویند تندرو. چرا ما تکرار کنیم حرف آنها را؟ به داعش هم میگویند تندرو؛ داعش تندرو است؟ داعش منحرف است؛ منحرف از اسلام است، منحرف از قرآن است، منحرف از صراط مستقیم است. ما به این معنا تندرو نداریم. توجّه کنند ادبیّاتی که دشمن به کار میبرد و معنای خاصّی را که در نظر دارد ما تکرار نکنیم.

یک روزی این اختلاف به عنوان پان‌ایرانیسم و پان‌ترکیسم و پان‌عربیسم و از این قبیل چیزها مطرح میشد که خیلی کاربرد نداشت؛ امروز به نام مذهب میخواهند اختلاف ایجاد کنند و جوانها را به جان هم بیندازند. آن‌وقت نتیجه این میشود که فرقه‌های تروریستی مثل داعش و امثال اینها با پول وابستگان به آمریکا، با کمک سیاسی آمریکا، با همراهیِ هم‌پیمانان آمریکا تولّد پیدا میکنند و امکان نشاط پیدا میکنند و این فجایع را در دنیای اسلام به‌وجود می‌آورند؛ نتیجه این میشود.

درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.

جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.
متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ی این‌گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی‌که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌هم در دل یک قبیله‌ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه‌ی کشتن همه‌ی بشریّت میداند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟

از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هم‌وطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.

ائتلاف‌های جهانی مدعی مبارزه با جریان‌های تروریستی به‌هیچ‌وجه قابل اعتماد نیستند زیرا در پشت پرده‌ی ایجاد یا حمایت از تروریست‌هایی نظیر داعش همین عوامل مخرّب به‌خصوص آمریکا قرار دارند.
«دشمنان صریح اسلام» و «دشمنانی را که به‌نام اسلام با اسلام دشمنی می‌کنند»، دو لبه‌ی یک قیچی هستند.
... کشورهای اسلامی در مقابل این دشمنان خطرناک باید با افزایش همکاری‌ها از هویت و منافع خود حفاظت کنند.
رهبر انقلاب، امید بستن به همکاری و کمک آمریکا و غرب در مبارزه علیه جریان‌های تروریستی نظیر داعش و بوکوحرام را نادرست خواندند و گفتند: بر اساس اطلاعات دقیق، در عراق، آمریکایی‌ها و برخی کشورهای مرتجع منطقه به‌طور مستقیم به داعش کمک می‌کنند و نقش مخرّبی دارند.

در تقابل با وحشی‌گری و تروریسم خشن داعش و گروه‌های تکفیری نظیر آن که به‌نام اسلام این جنایات را انجام می‌دهند، باید به مردم مجال فعالیت‌های اسلامی صحیح داده شود و بهترین راه خنثی کردن نفوذ این جریان‌ها، تقویت حرکت‌های فکریِ اسلامیِ معتدل و عقلانی است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای جنایات وحشیانه‌ی جریان‌های تروریستی در سر بریدن و سوزاندن انسان‌ها را نشانه‌ی بیگانگی کامل این جریان‌ها از اسلام خواندند و تأکید کردند: اسلام، دین برادری، محبت و خیرخواهی برای دیگران است و این جنایات هیچ ربطی به اسلام ندارد.

دشمنان انقلاب اسلامی همان کسانی هستند که ده پانزده سال قبل وارد منطقه شدند، شعارشان ایجاد امنیّت بود؛ امروز شما نگاه کنید کجای این منطقه امنیّت دارد؟ ناامنی سراسر این منطقه را گرفته؛ غرب آسیا و شمال آفریقا. وقتی به افغانستان حمله کردند، شعارشان مبارزه‌ی با تروریسم بود [امّا] امروز تروریسم همه‌ی منطقه را فرا گرفته؛ آن هم چه تروریسمی! تروریسم وحشی و خشن؛ تروریسمی که آدمهایش انسانها را -دشمنان خودشان را- زنده‌زنده در آتش جلوی چشم همه میسوزانند؛ از امکانات گوناگون فنّی هم استفاده میکنند برای اینکه این منظره را درست به چشم و باور همه‌ی مردم دنیا منتقل کنند و منعکس کنند؛ تروریسم این‌جوری! عناصر تکفیری امروز این‌جور هستند؛ بچّه را در مقابل مادرش میکُشند، پدر و مادر را در مقابل فرزندانشان سر میبُرند. اینها آمده بودند تروریسم را در منطقه با این شعار و با این ادّعا -نمیگویم خواست واقعی‌شان این بود؛ شعارشان این بود- از منطقه برچینند؛ امروز کجای منطقه تروریسم نیست؟ آمده بودند به ادّعای خودشان دموکراسی ایجاد کنند؛ امروز مرتجع‌ترین و مستبدترین و دیکتاتورترین رژیم‌های این منطقه به کمک آمریکا و متّحدین آمریکا دارند سرِ پای خودشان می‌ایستند و به جنایات خودشان ادامه میدهند.

انقلاب، انقلاب اسلامی است. عدّه‌ای اصرار دارند که بگویند «انقلاب ۵۷»؛ اسم اسلام را نمیخواهند بیاورند، از اسم اسلام میترسند، از اسم انقلاب اسلامی میترسند. اسلام، پایه و مایه و همه‌ی محتوای انقلاب ما است؛ البتّه اسلام ما اسلام ناب است، اسلام وابسته‌ی به تفکّرات انحرافی و غلط و عوامانه و ابلهانه‌ی افرادی مثل تکفیری‌ها نیست؛ اسلام مبتنی بر عقل و نقل -اسلام عاقلانه- اسلام متّکی به قرآن، اسلام متّکی به معارف نبوی و معارف اهل بیت (علیهم‌السّلام)، با تفکّرات روشن، با منطق قوی و روشن، یک چنین اسلامی است. این است اسلام؛ اسلامِ قابل دفاع در همه‌ی محافل کاملاً به‌روز عالَم.

ملّتها در مقابل رژیم صهیونیستی مقاومت کردند یعنی تسلیم نشدند این نکته را توجّه کنید! در طول ده‌ها سالی که رژیم صهیونیستی با پشتیبانی و کمک انگلیس و بعد هم آمریکا، در این منطقه، مرتّب روزبه‌روز بر قدرت مادّی خود افزود، در این مدّت برخی دولتهای ضعیف و برخی آدمهای ناباب در دولتهای مسلمان گرایش پیدا کردند به جانب صهیونیست‌ها. خیلی از دولتهای مسلمان و برخی از سیاستمداران دنیای اسلام -از جمله رژیم منحوس قبلیِ کشور خود ما و بعضی‌های دیگر- با صهیونیست‌ها که غاصب بودند، معارض بودند، متجاوز بودند، آدم‌کُش بودند، توسعه‌طلبی داشتند، «از نیل تا فرات» میگفتند، با یک چنین دولتی ارتباطات برقرار کردند و دشمنی‌ها را بکلّی نادیده گرفتند؛ امّا ملّتها نه، ملّتها همچنان در دلشان احساس نفرت از صهیونیسم اشغالگر و دولت صهیونیست موج میزد. ملّتها در این زمینه دنبال دولتها نرفتند. و خب، این برای دولتهای وابسته‌ی به آمریکا و رفیق و هم‌کاسه‌ی با رژیم صهیونیستی، چیز سنگینی بود.
فکر کردند این را باید خراب کنند و ملّتها را باید از صهیونیسم منصرف کنند. چه‌کار کردند؟ این جنگهای داخلی را راه انداختند؛ این جنگهای سنّی و شیعه، این سازمانهای جنایت‌کاری از قبیل القاعده و داعش و امثال اینها، ساخته‌وپرداخته شدند برای اینکه ماها را به جان هم بیندازند و ملّتها را در مقابل هم قرار بدهند. این هم دست متجاوز و خائن آنها است.
بعضی از آمریکایی‌ها در کتابهای خاطرات خودشان اعتراف کردند که در ایجاد داعش، در توسعه‌ی داعش، در جاانداختن داعش نقش داشتند(۵) و امروز هم دارند حمایت میکنند. حالا ائتلاف ضدّ داعش به‌وجود آمده. [البتّه‌] بنده که باور نمیکنم واقعاً یک ائتلافی باشد ضدّ داعش؛ [ولی‌] حالا به فرض که چیزی بر علیه این دسته باشد؛ مگر فقط داعش است؟ گروه‌های گوناگون با ثروتهای بادآورده به اسمهای مختلف در اطراف کشورهای اسلامی دارند تلاش میکنند، کار میکنند، تروریسم را ترویج میکنند، انفجار ایجاد میکنند، آدمها را میکشند، بی‌گناه‌ها را در کوچه و بازار و میدان و مسجد و مانند اینها از بین میبرند. سر ملّتها را گرم کردند، مشغول کردند؛ شیعه را علیه سنّی، سنّی را علیه شیعه؛ یک عدّه را در این طرف، تندرو و فحّاش و افراطی تربیت میکنند، با پول وادار میکنند [به این کارها]، یک عدّه را متقابلاً از آن طرف تندرو و فحّاش به‌وجود می‌آورند که اینها به جان هم بیفتند و هر کدام هم یک خیل عظیمی از مردم دنبالشانند. چه بهتر از این برای صهیونیست‌ها؟ چه بهتر از این برای رژیم صهیونیستی؟ بیدار شویم! بفهمیم چه دارد در منطقه میگذرد!

امروز آمریکایی‌ها ادّعا میکنند میخواهند با تروریسم مبارزه کنند، درحالی‌که خطرناک‌ترین گروه‌های جرّار تروریستی را خود اینها به‌وجود آوردند؛ داعش را چه کسی به‌وجود آورد؟ خودشان اعتراف میکنند که در ایجاد داعش نقش و سهم اصلی را داشته‌اند. گروه‌های خُرد و ریزودرشت دیگر - از قبیل داعش - را چه کسی به جان عراق و سوریه و بقیّه‌ی نقاط انداخت؟ این گلوله‌ها و این ابزارها و این دلارهایی که در جیب این انسانهای جنایتکار و آدم‌کش میرود، از کجا می‌آید؟ این پولها از کجا می‌آید؟ این کسانی که به دستور سیاستهای آمریکا گروه‌های تروریستیِ جرّار خطرناکِ منطقه را پشتیبانی میکنند، چه کسانی هستند؟ آیا تردیدی وجود دارد در اینکه دست استکبار در ایجاد تروریسم و در ترویج تروریست‌ها و در کمک به آنها و پشتیبانی آنها در منطقه‌ی ما بیشترین نقش را داشته است؟ در همه‌ی نقاط این منطقه که انسان نگاه میکند، این سَرانگشت خبیث دشمنان را در تولید حادثه‌ی تروریسم مشاهده میکند. دولت جعلی صهیونیست را که فلسطین را آن‌جور در غزّه و در منطقه‌ی ساحل غربی مورد فشار قرار داده است، چه کسی پشتیبانی میکند؟ چه کسی حمایت میکند؟ چه کسی جادّه را برای آنها صاف میکند؟ چه کسی پشت سر آنها می‌ایستد؟ قدرتهای غربی هستند که در رأس آنها هم آمریکا است؛ آن‌وقت در شعارهایشان، اظهارشان این است که ما با تروریسم مخالفیم، ما با داعش مخالفیم؛ و دروغ میگویند، خلاف واقع میگویند. این جاهلیّت است؛ این همان جاهلیّتی است که امروز در دنیا وجود دارد.

اوّلاً این اجلاس براى پرداختن به جریان تکفیر است که یک جریان مضر و خطرناک در دنیاى اسلام است. این جریان تکفیر اگرچه تازه نیست و سابقه‌ى تاریخى دارد، لکن چند سالى است که با نقشه‌هاى استکبار و با پول برخى از دولتهاى منطقه و با طرّاحى و نقشه‌کشىِ سرویس‌هاى جاسوسى کشورهاى استعمارى - مثل آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستى - تجدید حیات کرده است و قوّت گرفته است. این جلسه، این اجلاس و این حرکت شما براى مقابله‌ى همه‌جانبه‌ى با این جریان است؛ نه براى آن چیزى که امروز به‌عنوان داعش شناخته میشود. جریانى که امروز به نام داعش شناخته میشود یکى از فروع شجره‌ى خبیثه‌ى تکفیر است، همه‌ى آن نیست. این فسادى که این مجموعه به راه انداختند، این اهلاک حرث و نسل،(۲) این ریختن خون بى‌گناهان، این بخشى از جرائم جریان تکفیر در دنیاى اسلام است؛ با این چشم باید نگاه کرد به این مسئله.

من قلباً متأسّفم ما [یعنى‌] دنیاى اسلام - که باید همه‌ى نیروى خودمان را صرف کنیم براى مقابله‌ى با توطئه‌ى رژیم صهیونیستى و این حرکتى که علیه قدس شریف و مسجدالاقصى انجام دادند که همه‌ى دنیاى اسلام را بایستى به حرکت در بیاورد - امروز ناچاریم به گرفتارى‌هایى که استکبار در درون دنیاى اسلام به‌وجود آورده مشغول بشویم؛ چاره‌اى نیست. در واقع پرداختن به مسئله‌ى تکفیر، چیزى است که بر علماى دنیاى اسلام و زبدگان و فرزانگان دنیاى اسلام تحمیل شده است؛ این را دشمن به‌صورت مشکل دست‌ساز وارد دنیاى اسلام کرده است و ناچاریم به آن بپردازیم، لکن مسئله‌ى اصلى، مسئله‌ى رژیم صهیونیستى است؛ مسئله‌ى اصلى، مسئله‌ى قدس است؛ مسئله‌ى اصلى، مسئله‌ى قبله‌ى اوّل مسلمین، مسجدالاقصى است؛ اینها مسائل اصلى است.

یک نکته‌ى غیرقابل‌انکارى وجود دارد، و آن این است که جریان تکفیر و حکومتهایى که پشتیبان و حامى آن هستند، کاملاً در جهت نیّات استکبار و صهیونیسم دارند حرکت میکنند؛ کار آنها در جهت هدفهاى آمریکا و دولتهاى استعمارى اروپا و رژیم اشغالگر صهیونیستى است؛ شواهدى این معنا را قطعى میکند. جریان تکفیر ظاهر اسلامى دارد امّا عملاً در خدمت جریانهاى استعمارى و استکبارى و سیاسى بزرگى است که علیه دنیاى اسلام دارند کار میکنند؛ شواهد روشنى وجود دارد، از این شواهد نمیشود گذشت. من چند تا از این شواهد را ذکر میکنم.
یکى این است که جریان تکفیر توانست حرکت بیدارى اسلامى را منحرف کند. حرکت بیدارى اسلامى یک حرکت ضدّآمریکا، ضدّاستبداد، ضدّدست‌نشاندگان آمریکا در منطقه بود؛ حرکتى بود از سوى عموم مردم در کشورهاى مختلف شمال آفریقا که علیه استکبار بود، علیه آمریکا بود. جریان تکفیر، این حرکت عظیم ضدّاستکبارى و ضدّآمریکایى و ضدّاستبدادى را تغییر جهت داد به جنگ بین مسلمانان و به برادرکشى. خطّ مقدّم مبارزات در این منطقه مرزهاى فلسطین اشغالى بود. جریان تکفیر آمد این خطّ مقدّم را تبدیل کرد به خیابانهاى بغداد و مسجد جامع سوریّه و دمشق و خیابانهاى پاکستان و شهرهاى مختلف سوریّه، و اینها شد خطّ مقدّم مبارزه!
شما نگاه کنید به وضعیّت امروز لیبى، به وضعیّت سوریّه، به وضعیّت عراق، به وضعیّت پاکستان، ببینید نیروها و شمشیرها در دست مسلمانان علیه چه کسانى دارد به کار میرود؟ اینها باید علیه رژیم صهیونیستى به کار میرفت. جریان تکفیر جهت این مبارزه را تغییر داد و آورد داخل خانه، داخل شهرهاى ما، داخل ممالک اسلامى. در داخل مسجد جامع دمشق انفجار به‌وجود مى‌آورند، در اجتماعات مردم عادّى در بغداد انسانها را منفجر میکنند، در پاکستان صدها نفر صدها نفر را به رگبار میبندند، در لیبى این وضعیّتى را که ملاحظه میکنید و مشاهده میکنید به‌وجود مى‌آورند؛ همه‌ى اینها یکى از جنایات فراموش‌نشدنى تاریخىِ جریان تکفیر است که این وضع را به‌وجود آورده است. تبدیل این حرکت، کارى است در خدمت آمریکا، در خدمت انگلیس، کارى است در خدمت سرویس‌هاى جاسوسى آمریکا و انگلیس و موساد و مانند اینها.
یک شاهد دیگر این است که آن کسانى که پشتیبان جریان تکفیرند، با رژیم صهیونیستى میسازند تا با مسلمانها بجنگند. به رژیم صهیونیستى اخم هم نمیکنند امّا نسبت به کشورهاى اسلامى و ملّتهاى اسلامى به بهانه‌هاى مختلف، انواع و اقسام ضربه‌ها را میزنند و توطئه میکنند.
یک شاهد دیگر این است که این حرکت فتنه‌آلودى که جریان تکفیرى در کشورهاى اسلامى - در عراق و سوریّه و لیبى و لبنان و بعضى از کشورهاى دیگر - به‌وجود آورد، منجر به این شد که زیرساخت‌هاى ارزشمند این کشورها ویران بشود. شما ببینید چقدر جاده، چقدر پالایشگاه، چقدر معدن، چقدر فرودگاه، چقدر خیابان، چقدر شهر، چقدر خانه در این کشورها از بین رفت بر اثر این جنگهاى داخلى، بر اثر این برادرکشى‌ها؛ چقدر زمان لازم است، چقدر پول لازم است، چقدر هزینه باید داد تا دوباره اینها به حال اوّل برگردد. اینها ضررها و ضربه‌هایى است که جریان تکفیر تا امروز و در این چند سال گذشته، به دنیاى اسلام زده است.
یک شاهد دیگر این است که جریان تکفیر چهره‌ى اسلام را در دنیا مخدوش کرد، زشت کرد. همه‌ى دنیا در تلویزیون‌ها دیدند که کسى را مى‌نشانند و با شمشیر گردن میزنند، بدون اینکه جرمى براى او معیّن شده باشد. لا یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِى الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین. اِنَّما یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِى الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیارِکُم وَ ظاهَروا عَلى‌ اِخراجِکُم اَن تَوَلَّوهُم.(۳) اینها درست بعکس عمل کردند؛ مسلمان را کشتند، غیر مسلمانِ غیر متعرّض را زیر شمشیر نشاندند، تصویر آن در همه‌ى دنیا پخش شد، همه‌ى دنیا این را دیدند. همه‌ى دنیا دیدند که یک نفرى به نام اسلام دست کرد از سینه‌ى یک آدم کشته شده، دل او را بیرون آورد و به دندان کشید! این را دنیا دید. اینها به نام اسلام تمام شد؛ اسلامِ رحمت، اسلامِ تعقّل، اسلامِ منطق، اسلامِ «لا یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِى الدّین»، این اسلام را اینها این‌جورى معرّفى کردند؛ از این جنایتى بالاتر؟ از این فتنه‌اى خبیث‌تر؟ این مال جریان تکفیر است.
یک شاهد دیگر این است که اینها، محور مقاومت را تنها گذاشتند. غزّه پنجاه روز تنها جنگید، پنجاه روز تنها مقاومت کرد. دولتهاى اسلامى به کمک غزّه نرفتند، پولها و دلارهاى نفتى در خدمت غزّه قرار نگرفتند؛ اگرچه بعضى از آنها در خدمت رژیم صهیونیستى قرار گرفتند!
یک سیّئه‌ى دیگر، یک شاهد دیگر این است که جریان تکفیر، شور و حماسه‌ى جوانان مسلمان را در سراسر دنیاى اسلام منحرف کرد. امروز در سرتاسر دنیاى اسلام، جوانان یک شور و حماسه‌اى دارند، بیدارى اسلامى در اینها اثر گذاشته است، آماده هستند درخدمت هدفهاى بزرگ اسلام حرکت کنند، [امّا] این جریان تکفیر، این شور و حماسه را منحرف کرد و کسانى از جوانان بى‌خبر و جاهل را کشاند به سمت سر بریدن مسلمان و قتل‌عام زن و بچّه و کودک یک روستا! این جزو سیّئات جریان تکفیر است.
از این قرائن و شواهد نمیشود به‌آسانى عبور کرد؛ همه‌ى اینها نشان میدهد که جریان تکفیر درخدمت استکبار است، درخدمت دشمنان اسلام است، درخدمت آمریکا است، درخدمت انگلیس است، درخدمت رژیم صهیونیستى است. البتّه شواهد دیگرى هم وجود دارد؛ به ما اطّلاع دادند که هواپیماهاى ترابرى آمریکا، مهمّاتى را که این گروه موسوم به داعش احتیاج داشتند، در مراکزى که داعش در عراق مستقر بود، از آسمان پرتاب کردند و براى آنها کمک رساندند. گفتیم لابد این کار، اشتباهى بوده؛ بعد تکرار شد؛ آن‌طور که به من اطّلاع دادند پنج مرتبه این اتّفاق افتاده است! پنج مرتبه اشتباه میکنند؟ آن‌وقت بظاهر ائتلاف ضدّ داعش درست کرده‌اند! که دروغ محض است؛ این ائتلاف، دنبال اهداف خبیث دیگرى است، میخواهند این فتنه را زنده نگه دارند؛ دو طرف را به جان هم بیندازند، جنگ خانگىِ بین مسلمانان را همین‌طور استمرار بدهند تا این [جنگ‌] بماند؛ هدف آنها این است؛ البتّه نخواهند توانست، این را بدانید.

چند وظیفه‌ى بزرگ وجود دارد که باید انجام داد. شما آقایان محترم، در جلسات این اجلاس دوروزه راهکارهایى را فکر کردید، دنبال کردید، وظایفى را مشخّص کردید. من دو سه کار لازم را که غیر قابل اغماض است، عرض میکنم: یکى [تشکیل‌] یک نهضت علمى و منطقى فراگیر از سوى همه‌ى علماى مذاهب اسلامى است براى ریشه‌کن کردن جریان تکفیرى؛ این مخصوص مذهبى دون مذهبى [دیگر] نیست؛ همه‌ى مذاهب اسلامى که دلشان براى اسلام میسوزد، اسلام را قبول دارند و براى اسلام دل میسوزانند، در این وظیفه سهیمند، شریکند؛ باید یک حرکت علمىِ عظیمى انجام بگیرد. آنها با شعار دروغین «پیروى از سَلَف صالح»(۴) وارد این میدان شدند؛ باید بیزارى سلف صالح را از کارى که اینها میکنند و از حرکتى که اینها میکنند، با زبان دین، با زبان علم، با منطق صحیح، به اثبات رساند. جوانان را نجات بدهید! عدّه‌اى هستند که تحت تأثیر این افکار گمراه‌کننده قرار میگیرند و بیچاره‌ها خیال میکنند دارند کارِ خوب انجام میدهند، مصداق آیه‌ى شریفه‌ى «قُل هَل نُنَبِّئُکُم بِالاَخسَرینَ اَعمالًا * اَلَّذینَ ضَلَّ سَعیُهُم فِى الحَیوةِ الدُّنیا وَ هُم یَحسَبونَ اَنَّهُم یُحسِنونَ صُنعًا»(۵) هستند؛ خیال میکنند دارند جهاد فى‌سبیل‌الله میکنند. اینها همان کسانى هستند که در روز قیامت عرض خواهند کرد به خدا: رَبَّنآ اِنّآ اَطَعنا سادَتَنا و کُبَرآءَنا فَاَضَلّونَا السَّبیلَا * رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ مِنَ العَذابِ وَ العَنهُم لَعنًا کَبیرا؛(۶) این بیچاره‌ها همانها هستند. آن که در مسجد دمشق یک عالم بزرگ مسلمان را به قتل میرسانَد جزو اینها است؛ آن کسى که مسلمانها را به بهانه‌ى انحراف از دین سر میبُرد جزو اینها است؛ آن کسى که در پاکستان و در افغانستان و در بغداد و در شهرهاى گوناگون عراق و در سوریّه و در لبنان با انفجار، بى‌گناه‌ها را به خاک و خون میکشد، جزو همینها است که روز قیامت خواهد گفت: رَبَّنا اِنّآ اَطَعنا سادَتَنا و کُبَرآءَنا فَاَضَلّونَا السَّبیلَا. رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ مِنَ العَذابِ.(۷) در یک جاى دیگر قرآن، خدا میفرماید: لِکُلٍ‌ ضِعفٌ؛(۸) قبول نمیکند خدا که «رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ»، [میفرماید] «لِکُلٍ‌ ضِعفٌ»، هر دوتان، تابع و متبوع [در عذابید]؛ «تَخاصُمُ اَهلِ النّار»،(۹) با همدیگر میجنگند. اینها را باید نجات داد، این جوانها را باید نجات داد، و این به‌عهده‌ى علما است. علما با محافل روشنفکرى هم ارتباط دارند، با توده‌ى مردم هم ارتباط دارند؛ باید تلاش کنند. خداى متعال در قیامت از علما سؤال خواهد کرد که چه کردید؟ باید اقدام کنند. این یک کار
کار دوّم که بسیار لازم است، روشنگرى نسبت به نقش سیاستهاى استکبارى آمریکا و انگلیس است. باید روشنگرى کرد؛ باید دنیاى اسلام همه بدانند که نقش سیاستهاى آمریکا در این میان چیست؛ نقش سرویس‌هاى جاسوسى آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستى در این احیاء جریان فتنه‌ى تکفیرى چیست؛ این را باید همه بدانند. همه باید بدانند که اینها دارند براى آنها کار میکنند؛ نقشه از آنها است، پشتیبانى از آنها است، ارائه‌ى طریق از آنها است، پول هم از دست‌نشاندگان آنها [یعنى] حکومتهاى منطقه است که پولش را میدهند، این بیچاره‌ها را بدبخت میکنند و دنیاى اسلام را دچار این مشکل میکنند. این هم یک کار لازم دیگرى است که بایستى انجام بگیرد.

دشمن مکار بر آن است که با افروختن آتش جنگهای خانگی میان مسلمانان، انگیزه‌های مقاومت و مجاهدت را در آنان به انحراف کشانده، رژیم صهیونیستی و کارگزاران استکبار را که دشمنان حقیقی‌اند، در حاشیه‌ی امن قرار دهد. راه‌اندازی گروه‌های تروریستی تکفیری و امثال آن در کشورهای منطقه‌ی غربِ آسیا ناشی از این سیاستِ غدارانه است. این هشداری به همه‌ی ما است که مسئله‌ی اتحاد مسلمین را امروز در صدر وظایف ملی و بین‌المللی خود بشماریم.

اجتماع مسلمانان در حج، یک فرصت بزرگ است؛ این فرصت را نباید از دست داد؛ از این فرصت بهترین استفاده‌اى که میشود کرد، همدل کردن مسلمانان با یکدیگر است؛ در اجتماعات، همه‌باهم شرکت کنند؛ در مراسم معنوى، عبادى، نماز، همه‌باهم شرکت کنند؛ همه‌باهم به خداى متعال سجده کنند؛ در مقابل خانه‌ى خدا، خدا را عبادت بکنند. حربه‌ى دشمن را از دست دشمن بگیرید. امروز شما مى‌بینید «تکفیر»، یک عاملى براى دشمنان اسلام و دشمنان امّت اسلامى است؛ نه فقط شیعه، [بلکه] اهل سنّت را هم تکفیر میکنند؛ اهل سنّت را هم، مسجدشان را، نمازشان را منفجر میکنند به نفع رژیم صهیونیستى، براى اینکه مردم را و مسلمانها را به هم مشغول کنند تا غافل بشوند از مسئله‌ى مهمّ فلسطین و از حضور دشمن در دل دنیاى اسلام غفلت کنند؛ هدف، اینها است. یک‌عدّه‌اى هم از روى ساده‌لوحى، بعضى هم البتّه از روى غرض، با آنها همراهى میکنند، این را باید متوجّه بود.

امروز یک عده‌اى در بخشهاى مختلف دنیاى اسلام به‌نام گروه‌هاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش میکنند، کارهاى بدى میکنند، کارهاى زشتى میکنند؛ اما اینها دشمنهاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى انگیزه‌ى آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزه‌دار میکند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مى‌افشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویس‌هاى امنیتى و اطلاعاتى است. لذا ما مکرر گفته‌ایم این گروه‌هاى بى‌عقلى را که به نام سَلَفى‌گرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله میکنند، دشمن اصلى نمیدانیم؛ ما شما را فریب‌خورده میدانیم؛ به اینها گفته‌ایم: لَئِن بَسَطتَ اِلَىَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنى ما اَنا بِباسِطٍ یَدِىَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ العَلَمین؛ تو اگر خطا میکنى، اشتباه میکنى، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندى، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسى نمیدانیم که بایستى کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسى به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعى است؛ اما معتقدیم اینها دشمنان اصلى نیستند، فریب‌خورده هستند. دشمن اصلى آن دشمن پشت پرده است، آن دست نه‌چندان پنهانى است که از آستین سرویس‌هاى امنیتى بیرون مى‌آید و گریبان مسلمانان را میگیرد و آنها را به جان هم مى‌اندازد.

متأسفانه برخی کشورهای منطقه متوجه خطری که گروههای تکفیری، در آینده، برای خود آنها ایجاد خواهد کرد نیستند و همچنان در حال حمایت از این گروهها هستند.
برخی کشورهای منطقه اکنون با کمک به گروههای تکفیری، از کشتار و جنایات آنها در سوریه و برخی کشورهای دیگر حمایت می کنند اما در آینده نه چندان دور، این گروهها بلای جان همان کشورهای حامی خواهند شد و در نهایت مجبور خواهند بود که با هزینه زیاد، آنها را از بین ببرند.

امروز در دنیا دشمنانى به‌صورت علنى با اسلام مقابله میکنند؛ مقابله‌ى آنها در درجه‌ى اول با ایجاد اختلاف است. عمیق‌ترین اختلافها و خطرناک‌ترین اختلافها، اختلافهاى عقیدتى و ایمانى است. امروز در دنیا، تحریکات ایمانى و عقیدتى براى به جان هم انداختن مسلمانان، به‌وسیله‌ى دستهاى استکبارى انجام میگیرد. یک عده‌اى، عده‌اى را تکفیر میکنند؛ عده‌اى علیه عده‌ى دیگرى شمشیر میکشند؛ برادران به جاى همکارى با یکدیگر و گذاشتن دست در دست یکدیگر، علیه برادران دست در دست دشمنان میگذارند! جنگ شیعه و سنى به راه مى‌اندازند و تحریکات قومى و طائفى را لحظه به لحظه افزایش میدهند؛ [البته] دستهایى که این کارها را میکنند، دستهاى شناخته‌شده‌اى هستند. اگر نیروى خِرَد، چراغ اندیشه و آگاهى - که قرآن ما را به آن امر کرده است - به کار بیفتد، خب دست دشمن را مى‌بینیم، انگیزه‌ى دشمن را میفهمیم.

مسئله‌ی وحدت، وحدت ملی، حفظ اتحاد؛ این جزو وظائف ما است. حضور نیروهای تكفیری كه امروز متأسفانه در برخی از نقاط منطقه فعالند، خطر بزرگشان این نیست كه بی‌گناه‌هان را میكشند، آن هم جنایت است، بزرگ است؛ اما خطر بزرگ این است كه دو گروه شیعه و سنی را نسبت به هم بدبین میكنند؛ این خیلی خطر بزرگی است؛ جلوی این بدبینی را باید بگیریم. نه از آن طرف شیعیان خیال كنند كه یك گروه آنچنانی كه با شیعه این‌جور رفتار میكند این جبهه‌ی اهل تسنن است كه با اینها مقابله میكند، نه جبهه‌ی اهل سنت تحت تأثیر حرفهای آنها - آنچه آنها راجع به شیعه میگویند و تهمتهایی كه میزنند و آتش‌افروزی‌هایی كه میكنند - قرار بگیرند. باید مراقب باشند؛ هم شیعه مراقب باشد، هم سنی مراقب باشد. این را بایستی در همه‌ی مناطق كشور همه بدانند؛ هم سنی‌ها بدانند، هم شیعه‌ها بدانند؛ نگذارند كه این وحدتی امروز در بین كشور هست ‌[از بین برود]؛ كه یكی از بخشها وحدت مذاهب شیعه و سنی و وحدت اقوام است. برجسته كردن خصوصیات قومی و دمیدن در آتش قوم‌گرایی، كارهای خطرناكی است، بازی با آتش است؛ به این هم باید توجه بكنند.

یك عدّه سعی نكنند چهره‌ی آمریكا را بزك كنند، آرایش كنند، زشتی‌ها و وحشت‌آفرینی‌ها و خشونتها را از چهره‌ی آمریكا بزدایند در مقابل ملّت ما، به‌عنوان یك دولت علاقه‌مند، انسانْ‌دوست معرّفی كنند؛ اگر سعی هم بكنند، سعی‌شان بی‌فایده است. در طول تاریخِ اقلاًّ هفتاد هشتاد سال اخیر - البتّه قبل هم خیلی حرفها در تاریخ آمریكا هست [كه] نمیخواهیم حالا وارد آن حرفها بشویم - شما نگاه كنید در دنیا، ببینید آمریكا چه‌كار كرده؟ جنگهایی كه آمریكا به راه انداخته است، انسانهای بی‌گناه و غیرنظامی‌ای كه در این جنگها و در غیر این جنگها به خاك و خون كشانده است؛ دیكتاتورهایی كه در شرق و غرب دنیا مورد حمایت آمریكا قرار گرفته‌اند - یكی از آنها محمّدرضای پهلویِ ایران بود و ده‌ها نفر از قبیل او در كشورهای آسیایی، در كشورهای آفریقایی، در كشورهای آمریكای لاتین، از نظامی و غیرنظامی - و سالهای متمادی به مردم خودشان ظلم كردند، خون مردم را به شیشه كردند، ثروتهای مردم را غارت كردند، پدر مردم را درآوردند. حمایت از اینها در كارنامه‌ی عمل آمریكا وجود دارد. حمایت از تروریسم بین‌الملل و حمایت از تروریسم دولتی؛ این دولت جعلی جنایتكار صهیونیستی كه غاصب فلسطین است، ده‌ها سال است كه مورد حمایت آمریكا است؛ مردم را میكُشد، خانه‌ها را خراب میكند، ظلم میكند، جوانها را، زنها را، مردها را، كودكان را به زندان و حبس میكشاند؛ به بیروت حمله كردند، صبرا و شتیلا را نابود كردند، چه، چه؛ همه مورد حمایت آمریكا است. اینها در سیاهه‌ی اعمال آمریكا ثبت است. حمله‌ی به عراق و كشتن ده‌ها هزار انسان - آمارها را ما دقیق نمیدانیم، بلكه گفته میشود تا حدود یك میلیون عراقی را در طول این چند سال اینها مستقیم و غیر مستقیم از بین بردند؛ حالا من نسبت نمیدهم، اقلاًّ ده‌ها هزار، [در صورتی كه] یكی‌اش هم زیاد است - انسانها را در عراق از بین بردند. در افغانستان یك‌جور دیگر، شركتهای آدم‌كشی و ترور را - كه من یكی [از آنها] را یك‌وقتی در یك سخنرانی، اسم آوردم: شركت معروف «بِلَك‌واتِر» آمریكایی كه كار آن آدم‌كشی است، ترور است - انداختند به جان مردم؛ همین گروه‌های تندروِ افراطیِ آدم‌كشِ تكفیری را اوّل اینها راه انداختند كه حالا در یك‌جاهایی كمانه كرده و به خودشان هم دارد میخورد. آمریكا یك‌چنین دولتی است. بحث سر ملّت آمریكا و مردم آمریكا نیست، آنهاهم مثل بقیّه‌ی مردمند؛ بحث سر رژیم آمریكا است، بحث سر دولت آمریكا است. چطور میشود این چهره را با بزك و آرایش تغییر داد در مقابل چشم ملّت ایران؟

امّت اسلامی نشان داد كه فلسطین را از یاد نبرده است؛ این خیلی مسئله‌ی مهمّی است. در همین شرایط است كه همه‌ی تلاشهای دشمن متوجّه این میشود كه امّت اسلامی را از یاد فلسطین غافل كند. چه جور؟ با ایجاد اختلافات، با جنگهای داخلی، با ترویج افراطگریِ انحرافی به نام اسلام و به نام دین و شریعت؛ عدّه‌ای عامّه‌ی مسلمانان را، اكثریّت مسلمانان را تكفیر كنند. وجود این جریانهای تكفیری كه در دنیای اسلام به‌وجود آمدند، برای استكبار، برای دشمنان جهان اسلام یك مژده است. اینها هستند كه به‌جای توجّه به واقعیّت خبیث رژیم صهیونیستی، توجّه‌ها را به‌جای دیگری معطوف میكنند. درست نقطه‌ی مقابل آنچه اسلام خواسته است؛ اسلام از مسلمانان خواسته است كه «اَشِدّاءُ عَلَی الكُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» [باشند]؛ مسلمانان باید در مقابل دشمنان دین سرسخت باشند، باید بایستند، باید تحت نفوذ قرار نگیرند؛ «اَشِدّاءُ عَلَی الكُفّار» صریح آیه‌ی قرآن است. بین خودشان مهربان باشند، با هم باشند، دست در دست یكدیگر بگذارند، اعتصام به حبل‌الله بكنند؛ این دستور اسلام است. آن‌وقت یك جریانی به‌وجود بیاید كه مسلمانها را تقسیم كند به مسلم و كافر! عدّه‌ای را به‌عنوان كافر هدف قرار بدهد، مسلمانها را به جان هم بیندازند! چه كسی میتواند شك كند كه وجود این جریانها و پشتیبانی این جریانها و تَمویل این جریانها و دادن سلاح به اینها كار استكبار است و كار دستگاه‌های امنیّتی خبیث دولتهای استكباری است؟ می‌نشینند و برای همین كار برنامه‌ریزی میكنند. دنیای اسلام باید به این مسئله بپردازد؛ این خطر بزرگی است. متأسّفانه بعضی از دولتهای مسلمان، بی‌توجّه به این اختلافات دامن میزنند؛ نمیفهمند كه دامن زدن به این اختلافات، آتشی خواهد افروخت كه دامن همه‌ی آنها را خواهد گرفت؛ این خواسته‌ی استكبار است: جنگ گروهی مسلمان با گروهی دیگر. عامل این جنگ هم كسانی هستند كه از پول دست‌نشاندگان مستكبرین استفاده میكنند؛ به اینها پول میدهند، سلاح میدهند، [كه‌] در این كشور و در آن كشور، مردم را به جان هم بیندازند. و این حركت از سوی استكبار در این سه چهار سال اخیر كه موج بیداری اسلامی در تعدادی از كشورهای اسلامی و عربی به‌وجود آمد، تشدید شده است؛ برای اینكه بیداری اسلامی را تحت‌الشّعاع قرار بدهند. هم مسلمانها را به جان هم می‌اندازند، هم با بزرگ‌نماییِ دستگاه‌های تبلیغاتی دشمن، اسلام را در چشم افكار عمومی دنیا زشت جلوه میدهند؛ وقتی تلویزیون‌ها یك آدمی را نشان میدهند كه به نام اسلام، جگر یك انسانی را دارد میجود و میخورد، درباره‌ی اسلام چه فكر میكنند؟ دشمنان اسلام برنامه‌ریزی كردند؛ اینها چیزهایی نیست كه دفعتاً به‌وجود بیاید، اینها چیزهای خلق‌السّاعه نیست؛ اینها چیزهایی است كه درباره‌ی آن مدّتها برنامه‌ریزی شده است، پشت سر اینها سیاست هست، پشت سر اینها پول هست، دستگاه‌های جاسوسی پشت سر این‌جور كارها هستند. مسلمانها باید با هر عامل مخالفِ وحدت و ضدّ وحدت مقابله بكنند؛ این یك تكلیف بزرگ برای همه‌ی ما است؛ هم شیعه باید این را قبول كند، هم سنّی باید قبول كند، هم شعبه‌های گوناگونی كه در میان شیعیان و در میان سنّی‌ها وجود دارد این را باید بپذیرند. وحدت به معنای تكیه‌ی بر مشتركات است. ما مشتركات زیادی داریم؛ میان مسلمانان، مشتركات بیش از موارد اختلافی است؛ روی مشتركات باید تكیه كنند. تكلیف عمده هم در این مورد بر دوش نخبگان است؛ چه نخبگان سیاسی، چه نخبگان علمی و چه نخبگان دینی. علمای دنیای اسلام مردم را از تشدید اختلافات فرقه‌ای و مذهبی برحذر بدارند.

حج مظهر جدال با دشمن است. بعضی از كج‌بین‌ها و بددل‌ها خواسته‌اند این‌جور بگویند كه«لا جدال فی الحجّ»؛ شما چرا در حج مراسم برائت برپا میكنید؟ این جدالی كه در برائت هست، جدال با شرك است، جدال با كفر است؛ این جزو اساسی‌ترین خطوط حیات اسلامی است؛ آن جدالی كه در حج نباید باشد، جدال برادران با یكدیگر است، جدال مؤمنین با یكدیگر است، جدال دلهای معتقد به توحید با یكدیگر است؛ این جدال نباید باشد. باید سعی بكنیم كه نه فقط جدال زبانی نداشته باشیم، تنافر قلبی هم نداشته باشیم؛ درست عكس آن چیزی كه امروز دشمنان اسلام درصدد ایجاد آن در جامعه‌ی اسلامی‌اند؛ این را توجّه داشته باشید. اختلاف مذاهب اسلامی، اختلاف شیعه و سنّی در حدّ اختلاف عقیدتی - یكی یك عقیده‌ای دارد، دیگری یك عقیده‌ی دیگری دارد؛ اینها باهم اختلاف دارند - مشكلی به‌وجود نمی‌آورد؛ مشكل آن وقتی است كه این اختلاف عقیدتی به اختلاف روحی، به اختلاف رفتاری، به درگیری، به ستیزه‌گری، به دشمنی بینجامد؛ دشمنان دنیای اسلام دنبال این فكرند، دنبال این نقشه‌اند. خوب فهمیدند كه اگر در دنیای اسلام مذاهب اسلامی گریبان یكدیگر را بگیرند و كشمكش با همدیگر را شروع كنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتی خواهد كشید؛ این را خوب فهمیدند، درست فهمیدند؛ لذا از یك طرف گروه‌های تكفیری را به راه می‌اندازند كه نه فقط شیعه را تكفیر كنند، بلكه بسیاری از فِرق اهل سنّت را هم تكفیر كنند؛ از آن طرف هم یك عدّه مزدور را به راه بیندازند كه برای این آتش هیمه فراهم كنند، بنزین روی آتش بریزند؛ كه می‌بینید، میشنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در كجا؟ در آمریكا! در كجا؟ در لندن! آن تشیّعی كه از لندن و از آمریكا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمیخورد. رهبران دینی تشیّع و بخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام بزرگوار و دیگران، این همه تأكید میكنند بر حفظ اتّحاد امّت اسلامی و برادری مسلمانان با یكدیگر، آن‌وقت یك عدّه‌ای - كاسه‌ی داغ‌تر از آش - دنبال آتش‌افروزی، دنبال ایجاد درگیری و اختلاف [هستند]. این همان چیزی است كه دشمن میخواهد؛ این همان چیزی است كه دشمنان دنیای اسلام كه نه شیعه‌اند، نه سنّی‌اند، نه این را دوست دارند، نه آن را دوست دارند، دنبالش هستند. اینها را باید بفهمیم، اینها را باید توجّه كنیم.

یكی از دستورات قرآن این است كه آحاد امت اسلامی با یكدیگر متحد باشند؛ دست در دست یكدیگر بگذارند: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا».(۱) این خطاب به كیست؟ خطاب به ما است، خطاب به ملت ایران است، خطاب به ملتهای مسلمان كشورهای اسلامی است، خطاب به همه‌ی مؤمنین به اسلام در سراسر دنیا است. ما به این عمل میكنیم؟
 نقطه‌ی مقابل این آموزش قرآنی، آموزش استعماری است: اختلاف میان مسلمانان. یك عده، یك عده‌ی دیگر را تكفیر كنند، لعن كنند، خود را از آنها بری بدانند. این چیزی است كه امروز استعمار میخواهد؛ برای اینكه ما با هم نباشیم. متأسفانه بعضی از دولتهای اسلامی و حكومتهای اسلامی فریب میخورند؛ آنها هم داخل بازی دشمن میشوند؛ فریب دشمن را میخورند، برای دشمن كار میكنند؛ گاهی دانسته، گاهی هم ندانسته.
 امروز اتحاد و اتفاق بین مسلمانان، یك فریضه‌ی فوری است. ببینید از جنگ و اختلاف چه مفاسدی به وجود می‌آید؛ ببینید در دنیای اسلام، تروریسم كور به بهانه‌ی اختلافات مذهبی، چه فجایعی به راه می‌اندازد؛ ببینید با این اختلافاتی كه بین ما مسلمانان به وجود آوردند، رژیم صهیونیستی غاصب چه نفس راحتی میكشد. هر وقتی كشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی بخواهند به هم نزدیك شوند، یك توطئه‌ای درست میكنند، یك حادثه‌ای به وجود می‌آورند. اینها باید چشم ما را باز كند، اینها باید ملتهای مسلمان را بیدار كند، اینها باید چهره‌ی رؤسا و حاكمان بااخلاص را از حاكمان دست‌نشانده‌ی دشمنان ممتاز كند. اینجا صحنه‌ی امتحان است.
 امروز هر حنجره‌ای كه به وحدت دنیای اسلام دعوت كند، حنجره‌ی الهی است، ناطق من اللّه است. هر حنجره‌ای و زبانی كه ملتهای مسلمان را، مذاهب اسلامی را، طوایف گوناگون اسلامی را به دشمنی با یكدیگر تحریك كند و عصبیتها را علیه یكدیگر تحریك كند، ناطق من الشیطان است. «من اصغی الی ناطق فقد عبده فان كان النّاطق عن اللّه فقد عبد اللّه و ان كان النّاطق ینطق عن لسان ابلیس فقد عبد ابلیس». آنهائی كه از زبان ابلیس حرف میزنند، خودشان و مستمعین خودشان را به طرف جهنم میبرند؛ خودشان را هم دچار هلاكت میكنند. «أ لم تر الی الذّین بدّلوا نعمت اللّه كفرا و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم یصلونها و بئس القرار»؛ «یقدم قومه یوم القیامة فأوردهم النّار»، كه درباره‌ی فرعون است.
 كسانی كه امروز دنیای اسلام را از اتحاد و یكپارچگی دور میكنند - در حالی كه احتیاج به یكپارچگی، امروز بیشتر از همیشه است - اینها به نفع شیاطین كار میكنند، به نفع ابلیس‌ها كار میكنند. امروز می‌بینید دنیای غرب، دستگاه استعمار، گردانندگان كمپانی‌های نفتی و تجاری بزرگ دنیا، این كارتلها و تراستها، همه دارند پول خرج میكنند، نقشه‌ریزی میكنند برای اسلام‌ستیزی. قرآن را آتش میزنند، نام مبارك پیغمبر را مورد اهانت قرار میدهند، كاریكاتور درست میكنند، كتاب مینویسند، در پایتختهای بزرگ اروپا علیه مسلمانها هیجانات قومی درست میكنند - می‌بینید دیگر؛ اینها چیزهای روشن و واضحی است - اینها معنایش چیست؟ معنایش اسلام‌ستیزی است.
 امروز دشمنان غربی، علیه اسلام و مسلمانان، شمشیر را از رو بسته‌اند. خب، اینجا تكلیف مسلمانها چیست؟ مسلمانها باید به عناصر قدرت خودشان برگردند؛ مسلمانها باید در درونِ خودشان عوامل اقتدار و توانائی را روزبه‌روز افزایش دهند. یكی از مهمترین عوامل اقتدار، همین اتحاد و اتفاق است. این برای ما درس است، برای ملتهای مسلمان درس است.

لازم است اشاره‌ای بكنم به یك حادثه‌ی تلخی كه این روزها اتفاق افتاد؛ كه هم خود حادثه تلخ بود، هم حاكی از دستهای پشت پرده‌ی زیادی بود؛ و آن، حادثه‌ی تخریب قبر صحابی جلیل‌القدر، حجربن‌عدی (رضوان اللّه تعالی علیه و سلام اللّه علیه) و اهانت به پیكر این بزرگوار بود. از جهاتی این قضیه تلخ است: خود اهانت به یك صحابی كه از بزرگان اصحاب پیغمبر است و از حواریین امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) است و شهید در راه خدا است، قبر او را بعد از هزار و چهار صد سال بشكافند، جسد مطهر او را بیرون بیاورند و مورد اهانت قرار دهند، یك حادثه‌ی بسیار تلخ و غم‌انگیزی است. در كنار این، تلخی دیگری كه وجود دارد، این است كه در میان مجموعه‌ی مسلمانان و امت اسلامی كسانی پیدا شوند كه با افكار پلید و متحجر و عقب‌مانده و خرافی خود، تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهره‌های نورانی صدر اسلام را شرك بدانند، كفر بدانند؛ واقعاً این مصیبتی است. اینها همان كسانی هستند كه گذشتگانشان قبور ائمه (علیهم‌السّلام) را در بقیع ویران كردند. آن روز كه در دنیای اسلام، از شبه‌قاره‌ی هند گرفته تا آفریقا، علیه اینها قیام كردند، اگر اینها جرأت میكردند، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران میكردند، با خاك یكسان میكردند. ببینید چه فكر باطلی، چه روحیه‌ی پلیدی، چه انسانهای بداندیشی، احترام به بزرگان را اینجوری بخواهند نقض كنند و هتك كنند و این را جزو وظائف دینی بشمرند! در آن وقتی كه اینها بقیع را ویران كردند، این را بدانید؛ سرتاسر دنیای اسلام علیه اینها اعتراض كرد. عرض كردم؛ از شرق جغرافیای اسلام - از هند - تا غرب جغرافیای اسلام، علیه اینها بسیج شدند.
اینها به عنوان اینكه این كارها پرستش است، این اقدامهای خبیث را میكنند! رفتن سر قبر یك انسانی و طلب رحمت كردن برای او از خدای متعال، و طلب رحمت كردن برای خود در آن فضای معنوی و روحانی، شرك است؟ شرك این است كه انسان بشود ابزار دست سیاستهای اینتلیجنس انگلیس و سی.آی.ای آمریكا و با این اعمال، دل مسلمانان را غمدار كند، آزرده كند. اینها اطاعت و عبودیت و خاكساری در مقابل طواغیت زنده را شرك نمیدانند، احترام به بزرگان را شرك میدانند! خود این، یك مصیبتی است. جریان تكفیریِ خبیث كه امروز در دنیای اسلام به بركت برخی از منابع مادی، متأسفانه پول و امكانات هم در اختیار دارند، یكی از مصائب اسلام است.

امروز یكی از خطرناك‌‌ترین چیزهائی كه نهضت بیداری اسلامی را تهدید میكند، اختلاف‌‌افكنی و تبدیل این نهضتها به معارضه‌‌های خونین فرقه‌‌ای و مذهبی و قومی و ملّی است. این توطئه هم‌‌اكنون از سوی سرویسهای جاسوسی غرب و صهیونیزم، با كمك دلارهای نفتی و سیاستمداران خودفروخته، از شرق آسیا تا شمال آفریقا و بویژه در منطقه‌‌ی‌‌عربی ، با جد و اهتمام دنبال میشود و پولی كه میتوانست در خدمت بهروزی خلق خدا باشد، خرج تهدید و تكفیر و ترور و بمبگذاری و ریختن خون مسلمانان و برافروختن آتش كینه‌‌های درازمدت میگردد. آنها كه قدرت یكپارچه‌‌ی اسلامی را مانع هدفهای خبیث خود میدانند، دامن‌‌زدن به اختلافها در درون امت اسلامی را آسانترین راه برای مقصود شیطانی خود یافته‌‌اند و تفاوتهای نظری در فقه و كلام و تاریخ و حدیث را - كه طبیعی و اجتناب‌‌ناپذیر است - دستاویز تكفیر و خونریزی و فتنه و فساد ساخته‌‌اند.نگاه هوشمندانه به صحنه‌‌ی درگیریهای داخلی، دست دشمن را در پس این فاجعه‌‌ها بروشنی نشان میدهد. این دست غدّار، بی‌‌شك از جهلها و عصبیتها و سطحی‌‌نگری‌‌ها در میان جوامع ما بهره‌‌برداری میكند و بر روی آتش، بنزین میریزد. وظیفه‌‌ی مصلحان و نخبگان دینی و سیاسی در این ماجرا بسیار سنگین است.
اكنون لیبی به گونه‌‌ای، مصر و تونس به گونه‌‌ای، سوریه به گونه‌‌ای، پاكستان به گونه‌‌ای، و عراق و لبنان به گونه‌‌ای درگیر یا در معرض این شعله‌‌های خطرناكند. باید بشدت مراقب و در پی علاج بود. ساده‌‌اندیشی است كه این همه را به عوامل و انگیزه‌‌های عقیدتی و قومی نسبت دهیم. تبلیغات غرب و رسانه‌‌های منطقه‌‌ایِ وابسته و مزدور، جنگ ویرانگر در سوریه را نزاع شیعه و سنّی وانمود میكند و حاشیه‌‌ی امنی برای صهیونیستها و دشمنان مقاومت در سوریه و لبنان پدید می‌‌آورد. این در حالی است كه دو طرف نزاع در سوریه، نه سنّی و شیعه، بلكه طرفداران مقاومت ضدصهیونیستی و مخالفان آنند. نه دولت سوریه یك دولت شیعی، و نه معارضه‌‌ی سكولار و ضد اسلامِ آن یك گروه سنّی‌‌اند. تنها هنر گردانندگان این سناریوی فاجعه‌‌آمیز آن است كه توانسته‌‌اند از احساسات مذهبیِ ساده‌‌اندیشان در این آتش‌‌افروزی مهلك استفاده كنند.

اسلام باید محور باشد. فكر اسلام و شریعت اسلام باید محور باشد. سعی كردند وانمود كنند كه شریعت اسلامی با پیشرفت و تحول و تمدن و اینها سازگار نیست. این، حرف دشمن است؛ نخیر، كاملاً سازگار است. البته در دنیای اسلام كم نیستند كسانی كه با روحیه‌ی تحجر و ارتجاع و جمود و عدم قدرت اجتهاد توانسته‌اند این حرف دشمن را به نحوی تبیین و اثبات كنند. اینها مسلمانند، اما در خدمت آنهایند. ما در اطراف خودمان، در برخی از این كشورهای اسلامی، از این قبیل داریم؛ اسمشان مسلمان است، اما یك ذره فكر نو، نگاه نو، فهم نو از معارف اسلامی، انسان در آنها مشاهده نمیكند. اسلام مال همیشه‌ی دنیاست، اسلام مال همه‌ی قرنهاست، اسلام مال همه‌ی دورانهای پیشرفت بشری است؛ جوابگوست. آن فكری كه بتواند پاسخگوئی اسلام را به این نیازها بفهمد، باید آن را پیدا كرد. بعضی‌ها این فكر را ندارند؛ فقط بلدند این را تكفیر كنند، آن را تفسیق كنند، اسم خودشان را هم مسلمان بگذارند. در نهایت هم یك وقتهائی انسان می‌بیند كه در یك مواردی سرشان با سر مزدوران دشمن در یك آخور است! شریعت اسلامی را و فكر اسلامی را محور فعالیت خودمان قرار بدهیم؛ این هم یكی از هدفهاست.

از سوی دیگر دشمنان اسلام و امپراطوران كفر و نفاق به رهبری امریكا و اسرائیل می‌خواهند معادله‌ی جهاد و مقاومت را تبدیل به طرح تكفیر و ترور فرزندان اسلام نموده و در یك كلام، جنگ شیعه - سنی را به مثابه‌ دل‌مشغولی ملت‌های مسلمان بر جهان اسلام تحمیل كنند و به خیال خود از این راه بر تمامی مقدرات مادی و معنوی جهان اسلام مسلط شوند.

دو الگوی «اسلام تكفیری» و «اسلام لائیك» از سوی غرب به شما پیشنهاد شده و خواهد شد تا الگوی «اسلام اصولگرای معتدل و عقلانی» در میان انقلابهای منطقه تقویت نشود. كلمات را دوباره و بدقت تعریف كنید.
«دموكرات بودن» اگر به معنای مردمی بودن و انتخابات آزاد در چارچوب اصول انقلابهاست، همه دموكرات باشید؛ و اگر به معنای افتادن به دام لیبرال دموكراسی درجه‌ی دوم و تقلیدی باشد، هیچ یك دموكرات نباشید.
«سلفی‌گری» اگر به معنای اصولگرائی در كتاب و سنت و وفاداری به ارزشهای اصیل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احیاء شریعت و نفی غربزدگی باشد، همگی سلفی باشید؛ و اگر به معنای تعصب و تحجر و خشونت میان ادیان یا مذاهب اسلامی ترجمه شود، با نوگرائی و سماحت و عقلانیت - كه اركان تفكر و تمدن اسلامی‌اند - سازگار نخواهد بود و خود باعث ترویج سكولاریزم و بی‌دینی خواهد شد.
به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاریس بدبین باشید؛ چه از نوع لائیك و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامی كه رژیم صهیونیستی را تحمل میكند، ولی با مذاهب اسلامیِ دیگر بیرحمانه مواجه میشود، دست آشتی به سوی آمریكا و ناتو دراز میكند، ولی در داخل به جنگهای قبیله‌ای و مذهبی دامن میزند و اشدّاء با مؤمنین و رحماء با كفار است، اعتماد نكنید. به اسلام آمریكائی و انگلیسی بدبین باشید، كه شما را به دام سرمایه‌داری غرب و مصرف‌زدگی و انحطاط اخلاقی میكشانند. در دهه‌های گذشته، هم نخبگان و هم حاكمان، به وابستگی بیشتر خود به فرانسه و انگلیس و آمریكا و یا شوروی افتخار میكردند و از سمبلهای اسلامی میگریختند؛ و امروز همه چیز برعكس شده است.

هر كسی اگر میخواهد مذهب خودش، كار خودش را حفظ كند، داشته باشد؛ اگر میخواهند بحث مذهبی بكنند، هیچ اشكالی ندارد - من بحث مذهبی را هم قبول دارم - اگر دوست دارند بحث علمیِ مذهبی بین علما و بین صاحبان فن بكنند، بنشینند این كار را بكنند؛ منتها نه در منظر و مرئای مردم، بلكه در جلسات علمی بنشینند با هم بحث كنند؛ او استدلاش را بگوید، آن استدلالش را بگوید؛ یا یكی قانع میشود، یا قانع نمیشود؛ اینها اشكال ندارد؛ لیكن علی‌رغم همه‌ی اینها، یك امور مشتركی وجود دارد؛ یك دردهای مشتركی هست كه درمانهای مشتركی دارد. عالم شیعه در بین مردمِ خود، عالم سنی در بین مردمِ خود نفوذ دارند؛ از این نفوذ استفاده كنند، این مشكلات مشترك را برطرف كنند.
امروز كسانی هستند كه سلاحشان تكفیر است؛ ابائی هم ندارند كه بگویند ما تكفیری هستیم؛ اینها سم‌اند. خب، این سم را باید از محیط اسلامی خارج كرد. یكی او را تكفیر كند، یكی او را تفسیق كند؛ این در سخنرانی و در منبر یك حرفی بزند كه تعریض به او باشد، او یك چیزی بگوید كه تعریض به این باشد؛ این همین چیزی میشود كه دشمن میخواهد.

توصیه‌ی مهم دیگر پرهیز از اختلافات مذهبی، قومی، نژادی، قبیله‌ای و مرزی است. تفاوتها را به رسمیت بشناسید و آن را مدیریت كنید. تفاهم میان مذاهب اسلامی كلید نجات است. آنها كه آتش تفرقه‌ی مذهبی را با تكفیر این و آن دامن میزنند، اگر خودشان هم ندانند، مزدور و عمله‌ی شیطانند.

ملتها بالاخره وقتی بیدار شدند، وقتی قدرت خودشان را شناختند، این راه را دنبال خواهند كرد و ان‌شاءاللَّه حركت ملتهای منطقه - چه در آن كشورهائی كه امروز حركت هست، چه آن كشورهائی كه بالقوه در آنها این حركات وجود دارد - به پیروزی خواهد رسید. مردم در این كشورها پیروز خواهند شد، منتها باید مراقب حركات تفرقه‌افكنانه‌ی دشمنان باشند. امروز، هم در مصر، هم در تونس، در شمال آفریقا و در سایر كشورهای اسلامی، دشمنان در پی ایجاد تفرقه‌اند. بخصوص چون ایران اسلامی كانون حركت در مقابل استكبار است، میخواهند بین ایران اسلامی و كشورها فاصله بیندازند؛ فاصله‌های قومی، فاصله‌های مذهبی. حتّی در داخل خود این كشورها میخواهند تفرقه ایجاد كنند. امروز در مصر كسانی از این گروه‌های تكفیری و وهابی و اینها تلاش میكنند به بهانه‌های مختلف بین مردم مصر با یكدیگر هم اختلاف بیندازند؛ باید در مقابل این اختلاف‌افكنی‌ها هوشیار بود.

نگاه كنید ببینید آن كسانی كه میخواهند وحدت ملت ایران را به هم بزنند، كی‌ها هستند؟ بدانید كه اینها عوامل دشمنند؛ یا خودشان از متن دشمن دارند حرف میزنند، یا سرانگشت دشمنند؛ برو برگرد ندارد. آن كسی كه ندای تفرقه‌ی بین شیعه و سنی را سر میدهد و به بهانه‌ی مذهب، میخواهد وحدت ملی را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنی، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند. گاهی بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند. خیلی از این مردم بیچاره‌ی بی‌خبرِ سلفی و وهّابی كه بوسیله‌ی دلارهای نفتی تغذیه میشوند تا بروند در اینجا و آنجا عملهای تروریستی انجام بدهند - در عراق یكجور، در افغانستان یكجور، در پاكستان یكجور، در نقاط دیگر یكجور - نمیدانند كه مزدور دشمنند. آن مرد شیعی هم كه میرود به مقدسات اهل سنت اهانت میكند و دشنام میدهد، او هم مزدور دشمن است، ولو نداند كه چه میكند. من عرض میكنم: عوامل اصلی دشمنانند. بعضی از این سرانگشتان - هم در بین اهل سنت، هم در بین شیعه - غافلند، نمیدانند و نمیفهمند چكار میكنند؛ نمیدانند برای دشمن دارند كار میكنند. چند سال قبل از این، در منطقه‌ی كُردی، یك عالم روشن‌بین در نماز جمعه سخنرانی كرد. گمانم قسم خورد -  اینجور به ذهنم است، چون سالها گذشته است - گفت واللَّه آن كسانی كه می‌آیند پیش شیعه، بغض و كینه‌ی سنی را در دل او وارد میكنند و میروند پیش سنی، بغض و كینه‌ی شیعه را در دل او وارد میكنند، اینها نه شیعه هستند، نه سنی؛ نه شیعه را دوست دارند، نه سنی را دوست دارند؛ با اسلام دشمنند. البته نمیدانند؛ خیلیهاشان نمیفهمند و این مایه‌ی تأسف است كه چرا نمیفهمند. امروز این جماعت وهّابی و سلفی، شیعه را كافر میداند؛ سنی محب اهل بیت را هم كافر میداند؛ سنیِ پیرو طریقه‌های عرفانی و قادری را هم كافر میداند! این فكر غلط از كجا سرچشمه میگیرد؟ همه‌ی مردم شیعه در سراسر دنیا، مردم سنی شافعی در شمال آفریقا، یا مالكی در كشورهای آفریقائی مركزی - كه اینها محب و دوستدار اهل بیتند؛ طریقه‌های عرفانی اینها به اهل بیت منتهی میشود - كافرند؛ چرا؟ چون به مرقد حسین بن علی در قاهره احترام میگذارند و مسجد رأس‌الحسین را مورد تقدیس قرار میدهند؛ به این جهت اینها كافرند! شیعه كه كافر است؛ سنی سقّزی و سنندجی و مریوانی هم اگر با طریقه‌ی قادری یا نقش‌بندی ارتباط داشته باشد، او هم كافر است! این فكر، چه فكری است؟ چرا با این فكر غلط و شوم بین برادران مسلمان اختلاف ایجاد بشود؟ به آن شیعه‌ای هم كه از روی نادانی و غفلت، یا گاهی از روی غرض - این را هم سراغ داریم و افرادی را هم از بین شیعیان میشناسیم كه فقط مسئله‌شان مسئله‌ی نادانی نیست، بلكه مأموریت دارند برای اینكه ایجاد اختلاف كنند - به مقدسات اهل سنت اهانت میكند، عرض میكنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعی است و خلاف قانونی است.

حج برای امت اسلامی یك فرصت است. در این خیل عظیمی كه در حج هر سال شركت می‌كنند، شما یك مقطع ده ساله را در نظر بگیرید، ببینید در این ده سال چند میلیون انسان از آفریقا، از آسیا، از اروپا، از همه‌ی مناطق عالم - زن، مرد، باسواد، كم‌سواد، دارای سلائق مختلف - شركت می‌كنند. اگر ندای اتحاد اسلامی، «و لاتفرقوا» ی اسلامی بر این مجموعه حاكم باشد، شما ببینید چه اتفاق عظیمی می‌افتد. دیگر همه‌ی این مایه‌های اختلاف كمرنگ می‌شود. یكی سنی است، یكی شیعه است؛ در بین شیعه فِرق مختلف، در بین سنی فِرق مختلف؛ فقه‌های مختلف، مذهب‌های مختلف، عادت‌های مختلف است كه به طور طبیعی به جدائی می‌انجامد. همه‌ی این‌ها را این دست مهربان حج جمع می‌كند، به هم نزدیك می‌كند، درهم فشرده می‌كند.
حالا اینجا من حاشیه‌ای بزنم. چقدر جفاست كه كسی از این وسیله‌ی وحدت، ابزاری درست كند برای اختلاف و شكاف. این، خطاب به همه است. این فقط خطاب به آن فرد تكفیریِ سلفیِ متعصب كه در مدینه بایستد و مقدسات شما را دشنام بدهد، نیست؛ خطاب به همه است. مسئولین حج - مسئولین كاروان‌ها، روحانیون حج - مراقب باشند كه از این وسیله‌ی وحدت، ابزاری برای تفرقه درست نكنند و دل‌ها را از یكدیگر پر از كینه و درد نكنند. من چیزهائی را كه می‌تواند وسیله‌ی جدائی شود، نمی‌شمرم؛ خودتان فكر كنید، ببینید چه چیزی است كه دل شیعه را نسبت به برادر مسلمان غیر شیعه‌ی خود پر از كینه میكند؛ دل سنی را نسبت به برادر مسلمان شیعه‌ی خود پر از بغض می‌كند؛ ببینید اینها چی است، این‌ها را بیرون بكشید، بیندازید كنار و حج را كه وسیله‌ی التیام، وسیله‌ی وحدت، وسیله‌ی یكسان‌سازی دل‌ها و نیت‌ها و عزم‌ها در دنیای اسلام است، بعكس، وسیله‌ی جدا كردن، وسیله‌ی بغض ایجاد كردن نباید قرار داد. شناختن این مسئله و مصادیق این مسئله خیلی هوشیاری و خیلی دقت می‌طلبد. این‌ها شوخی نیست.

علاج اصلی، داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، داروی «اتحاد» است؛ باید با هم متحد بشوند. علما و روشنفكران اسلام بنشینند و منشور وحدت اسلامی را تنظیم كنند؛ منشوری تهیه كنند تا فلان آدم كج‌فهمِ متعصبِ وابسته‌ی به این، یا فلان، یا آن فرقه‌ی اسلامی، نتواند آزادانه جماعت كثیری از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام كند؛ تكفیر كند. تهیه‌ی منشور جزو كارهایی است كه تاریخ، امروز از روشنفكران اسلامی و علمای اسلامی مطالبه می‌كند. اگر شما این كار را نكنید، نسلهای بعد از شما مؤاخذه خواهند كرد.

ما بایستی مردم خودمان را هشیار و بیدار كنیم و خودمان مراقب باشیم. آن كسانی كه بدون فهم، فهم حقیقت، بدون تقوا، جمعیت عظیمی از مسلمانان را از دین خارج می‌دانند، خارج می‌كنند، تكفیر می‌كنند این گروه‌های تكفیریِ نادان - حقیقتاً مناسب‌ترین صفت برای اینها نادانی است، اگرچه در آنها خباثت هم هست، اما جهالت مهمترین خصوصیت اینهاست - اینها را بایستی ما تا آنجایی كه می‌توانیم، ارشاد كنیم؛ مردم را از اینها بترسانیم كه مردمِ ما «و لتصغی الیه افئدة الذین لایؤمنون بالأخرة و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون» بعضی‌ها به خاطر ضعف ایمان، به خاطر ضعف معرفت، مجذوب این حرفهای دشمنان می‌شوند. ما باید مراقبت كنیم. وظیفه‌ی علما، وظیفه‌ی سنگینی است. امروز وحدت دنیای اسلام، یك هدف اعلاست كه اگر این وحدت حاصل شد، آن وقت دنیای اسلام حقیقتاً می‌تواند به عزت كامل و عمل به احكام اسلامی دست پیدا كند؛ می‌تواند این كار را هم بكند. هم دولتها باید كمك كنند، هم ملتها باید كمك كنند.

برادران اهل تسنن هم بدانند كه نقشه‌ی دشمن، ایجاد اختلاف است، ایجاد تعصب است، برادركشی است؛ به كمتر از برادركشی هم راضی نمی‌شوند. ببینید الان در بغداد و شهرهای مختلف عراق چه می‌كنند! مسجد شیعه، مسجد براثا، حرم مطهر امامین عسكریین، مسجد كوفه، هر جا دستشان برسد، هر جا یك جمعی كه فكر می‌كنند آنها شیعه‌اند، آنجا انفجارات درست می‌كنند و انسانهای بی‌گناهی را به قتل می‌رسانند. این را دشمن می‌خواهد. دشمن دارد آنها را تغذیه‌ی مالی می‌كند؛ سرویسهای جاسوسی امریكا و اسرائیل پشت سر این گروههای افراطی و تكفیری هستند، ولو عوامل و پیاده‌نظامشان هم خبری ندارند كه پشت سر قضیه چیست؛ اما رؤسایشان می‌دانند. این را امریكا می‌خواهد. لذا آنها هم بایستی بیدار و متوجه باشند.
امروز بیداری اسلامی و حركت به سمت دستیابی به ارزشهای والای اسلامی، یك جان تازه‌ای گرفته است. در همه‌ی دنیای اسلام، بخصوص جوانها، باسوادها، دانشگاهیها، دانشجوها، طبقه‌ی فهمیده و همه‌ی عامه‌ی مردم، میلشان به اسلام و حاكمیت ارزشهای اسلامی، با سی، چهل سال قبل قابل مقایسه نیست. بیداری اسلامی شروع شده است. آنها هم از همین می‌ترسند؛ می‌خواهند همین را نابود كنند. نگذارند این بیداری اسلامی، این حركت عمومی در دنیای اسلام، به وسیله‌ی نقشه‌ی دشمن خنثی بشود كه عبارت است از: به جان هم انداختن شیعه و سنی. در دعوای مذهبی وقتی كه دو طرف با تعصب با یكدیگر مشغول بحث و جدل می‌شوند، بسیاری از حرفهای منطقی لگدمال خواهد شد. حرفهای منطقی را هم دیگر كسی نمی‌شنود. نگذارند؛ بخصوص روشنفكرانشان و علمایشان مراقب باشند، نصیحت كنند و اعلان كنند این اتحادی را كه ما دنبالش هستیم و مكرر گفته‌ایم.

یكی از كارآمدترین حیله‌ها افروختن آتش اختلاف است. آنان با صرف پول و تلاش سراسیمه و بیدرنگ، در پی آنند كه مسلمانان را سرگرم اختلافات میان خود كنند و بار دیگر با بهره‌گیری از غفلتها و كج‌فهمیها و تعصبها، ما را به جان یكدیگر بیندازند.
امروز هر حركت تفرقه‌انگیز در دنیای اسلام، گناهی تاریخی است. آنان كه عنودانه گروههای عظیمی از مسلمین را به بهانه‌های واهی تكفیر میكنند؛ آنان كه با گمانهای باطل، به مقدسات فرقه‌هائی از مسلمین اهانت میكنند؛ آنان كه به جوانهای از جان گذشته‌ی لبنان كه مایه‌ی سربلندی امت اسلامی شدند، از پشت خنجر میزنند؛ آنان كه برای خوشامد امریكا و صهیونیستها از خطر موهومی بنام هلال شیعی سخن میگویند؛ آنان كه برای شكست دولت مسلمان و مردمی در عراق ناامنی و برادركشی را دامن میزنند؛ آنان كه دولت حماس را كه محبوب و منتخب ملت فلسطین است از هرسو زیر فشار قرار میدهند.. چه بدانند و چه ندانند مجرمانی به شمار می‌روند كه تاریخ اسلام و نسلهای آینده از آنان با نفرت یاد خواهند كرد و آنان را مزدوران دشمن غدار خواهد دانست.

ببینید در عراق چه اتفاقی دارد می‌افتد. امروز در عراق، در برخی از كشورهای دیگر، كسانی از برادران سنی و شیعه در مقابل هم قرار دارند و متقرباً الی‌اللَّه با هم دشمنی می‌كنند! چرا؟ چه كسی این انگیزه‌های باطل را در میان اینها تزریق كرده؛ اینها كه از اسلام نیست. بیایید وحدت اسلامی را عملی كنید و منشوری را كه همه‌ی علمای اسلام، همه‌ی روشنفكران دنیای اسلام، همه‌ی برجستگان سیاسیِ با اخلاص دنیای اسلام آن را تأیید و تصدیق كنند و برای عملی كردن آن تلاش كنند، تهیه كنید، تا دیگر مسلمانی جرئت نكند متكلم به كلمه‌ی توحید را كه در یك مذهب یا در یك جناح دیگر است، تكفیر كند؛ تا برادران با هم باشند.

این، نقطه‌ی اصلی است؛ سیاستمداران، نخبگان علمی و فرهنگی، نویسندگان، شعرا و هنرمندان ما روی این نقطه تكیه كنند و همه‌ی مسلمانها با این شعار به هم نزدیك شوند. موارد مورد اختلاف را در نظر نگیرند، یكدیگر را متهم نكنند، یكدیگر را تكفیر نكنند و یكدیگر را از حوزه‌ی دین خارج نكنند. دلها در سراسر امت اسلامی، به یاد پیامبر و به عشق پیغمبر طراوت پیدا می‌كند؛ همه‌ی ما دلباخته و عاشق آن بزرگواریم.

مظهر بیداری اسلامی كسانی نیستند كه با چهره‌ی عبوس و گرفته‌ی خود با همه‌ی دنیا - حتی با مؤمنین و مسلمین - مواجه می‌شوند؛ عده‌یی را تكفیر می‌كنند؛ عده‌یی را با قوم‌گرایی، عده‌یی را با طایفه‌گرایی، عده‌یی را به بهانه‌های نادرست مورد تهاجم قرار می‌دهند. وجود اینها بشدت مشكوك است، كه اصلاً چنین كسانی هستند یا در واقع همان عوامل سرویس‌های جاسوسی اسرائیل و امریكا و انگلیس‌اند كه دارند این‌طور فعالیت می‌كنند؛ چهار نفر آدم غافل را هم دستخوش فعالیت خودشان كرده‌اند. این هم واقعیتی است كه نمی‌شود آن را انكار كرد.

هر عامل تفرقه‌ای كه در دنیای اسلام مشاهده شود، در نهایت با ایادی خبیث استكبار ارتباط پیدا می‌كند و تحریكات تفرقه‌افكنانه آنان میان قومیّتها، ملّتها و مذاهب اسلامی اكنون به جایی رسیده است كه با پول، تشویق، تدبیر و طرّاحی ایادی استكبار برخی از مسلمین برخی دیگر را تكفیر می‌كنند و آنان را كافر می‌خوانند.
نمودار
    پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی